سلام و درود ابتدا از مطالب بسيار جالبتان بايد تشکر بکنم ...
هميشه از اين مطالب نهايت استفاده را مي برم .
اما نکته اي که مي خواستم خدمتتان عرض کنم اين است :
من خودم يکي از کساني هستم که داستان هاي تخيلي زياد مي خوانم و تقريبا در اين فضا ها بوده و هستم .
بايد بگويم که هر خيالي ريشه در واقعيت دارد . في المثل سري داستان هاي هري پاتر درست است که در دنياي جادويي و با قلمي فوق العاده عجيب و جالب نوشته شده است اما سر چشمه اش بر مي گردد به کشوري که خود خانم رولينگ در آن زندگي مي کند يعني انگلستان ...
در ثاني بايد بگويم که مهم ترين مسئله اي که يک نوجوان مثل خودم را به داستان تخيلي جذب مي کند ، دنياي هديه شده به من است ...
در داستان هاي تخيلي يا اصطلاحا فانتزي ، خواننده به کل از دنياي ذهنش بيرون و قدم به زندگي جديدي مي گذارد که اين جالب نيست چون مثل اعتياد يا ثروت بيش از اندازه مي ماند که کوتاه و زود گذر است .
و تنها چيزي را که به ما مي دهد دور شدن از افکار زياد و حجيمي که ذهن ما را پر مي کند ...
مع الوصف بايد بگويم که داستان تخيلي باز هم مضرات خاص خودش را دارد و کسي که واردش مي شود هرگز متوجه آن نخواهد شد ؛ اما کسي مثل بنده که مدتي از اين جو دور شدم برخي مضرات بسيار کم آن را در زندگي ام ديدم لذا تا مدت ها خواندن اين داستان ها را کنار گذاشتم و گه گاهي که خيلي سرم شلوغ است به صورت تفريحي چند فصل از کتاب هاي تخيلي را مي خوانم ...
البته بايد بگويم کسي که از اين جو دور مي شود صد در صد بر خواهد گشت همانطور که من از هيچ داستان تخيلي نمي توانم هذر کنم چون واقعا عاشق اين گونه داستان ها شده ام
" و نريد ان نمن علي الذين الستضعفوا في الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثين ( قصص / 5 ) "
در پناه حق
بدرود