پيام
اقاشير حفاظ
90/8/18

*احمد نباتي*
يك نمونه ي عيني : خواستگارها يکي پس از ديگري جواب منفي ميگيرند و روز به روز هم از تعداد آنها کاسته ميشود. تا زماني که اين آتش در درون جوان شعلهور است نميتواند مرد ديگري را به عنوان خواستگار بپذيرد. دختر خانمي ميگفت: خواهرم در آرزوي رسيدن به پسر خاله خواستگارهاي خود را رد ميکرد و به آنها پاسخ منفي ميداد. اوايل نميدانستيم که علت اين کارش چيست تا اينکه متوجه علت کارش شديم.
*احمد نباتي*
خاله از خواهرم خواستگاري کرد، اما پدرم به خاطر اعتياد پسر خاله او را نپذيرفت. خواهرم مدتي از روي لجاجت خواستگارهاي خود را رد ميکرد. حالا هم که قدري سر عقل آمده خواستگار مناسبي ندارد. از طرفي من که خواهر کوچکتر او هستم نياز به ازدواج دارم ولي پدرم ميگويد تا خواهرت نرفته نميتواني ازدواج کني. حالا گناه من چيست که بايد در آتش ندانم کاري خواهرم بسوزم؟! ...