وبلاگ هــم انــدیشـی دینــی

صفحه اصلی عناوین مطالب تماس با من قالب وبلاگ Feed

اصل پذیرش آداب و رسوم منطقی همسر

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

اصول زندگی زناشویی (20) اصل پذیرش آداب و رسوم منطقی همسر آداب و رسوم  منطقی

آداب و رسوم منطقی، پیمان­هایی است برای تنظیم و بهبود روابط اجتماعی، و زندگی بهتر و آسوده­تر. پر واضح است که اگر نتیجه­ی آداب و رسومی، در نقطه­ی مقابل موارد ذکر شده باشد، نه تنها محترم و لازم الإجرا نیست؛ بلکه پافشاری بر آن، کاری ناصحیح و غیر معقول خواهد بود. روی همین اساس باید مراقب باشید که اگر چنین آداب و رسومی دارید، با تعصّب و پافشاری بی­جا، همسر خود را ملزم به رعایت آن نکنید و لااقل اگر هم با فشار خانواده و فامیل مجبور به ادای آن هستید ـ البته در صورتی که مستلزم کار حرامی نباشد ـ به جای توجیه و معقول جلوه دادن آن، به راحتی موضوع غیر منطقی بودن آن را با همسرتان در میان بگذارید. همچنین اگر آداب رسومی بر خلاف دستور خداوند باشد، دیگر هیچ بهانه­ای برای پاییندی به آن وجود ندارد و به هیچ وجه نباید دنبال عمل به آن باشید.

در تلاش باشید که به آداب و رسوم خانوادگی همسر خود احترام بگذارید و در رفت و آمد با خانواده­ی او، آداب و عرف منطقی آن­ها را رعایت فرمایید. این کار نشان از تکریم همسر، و میزان انعطاف­پذیری شما دارد. برخی از افراد تلاش می­کنند که آداب و رسوم خود را به خانواده­ی همسر تحمیل کنند، و آن­ها را ملزم کنند تا صِرفا مطابق آداب و رسوم خود رفتار نماید! این افراد وقتی می­بینند خانواده­ی همسرشان در رابطه با آن­ها مطابق عرف خود رفتار می­کنند، این کار را نشان از بی­احترامی آن­ها دانسته، و نگرش نادرستی نسبت به آن­ها پیدا می­کنند!   

شخصی می­گفت: «چند سال است که با همسرم زندگی می­کنم و در این سال­ها مدام با خانواده­ی همسرم جرّ و بحث، و کشمکش دارم. خانواده­ی همسرم حاضر نیستند همانند رسم و رسوم خانوادگی من رفتار نمایند و با من مطابق با عرف خودم رفتار نمایند. آن­ها ارزش و احترامی برای من قائل نیستند و من هم تمام تلاش خود را به کار می­گیرم، تا بالأخره آن­ها را مجبور به پذیرش این کار نمایم!»      

به این شخص گفتم: «چرا این­قدر اصرار دارید که خانواده­ی همسرتان مطابق با عرف وآداب و رسوم شما رفتار کنند؟! آیا این کار نشان از تکبّر و خودمحوری شما نیست؟! وقتی نگرش شما زیاده­خواهانه باشد، کاملا طبیعی است که خانواده­ی­ همسرتان هم در مقابل آن ایستادگی نماید و حاضر به پذیرش آن نشود! آن­ها با آداب و رسوم خود در صدد تکریم شما هستند، امّا شما به جای دیدن این تکریم، و به جای تشکر از آن­ها، صِرفا توقع دارید آن­گونه که مطابق عرف شماست با شما رفتار نماید! سعی کنید به آداب و رسوم آن­ها احترام بگذارید و با چنین نگرش­ نادرستی، بیش از این موجبات ناراحتی خود و خانواده­ی همسرتان را فراهم نیاورید».  

اگر رسم و رسوم خانوادگی خوبی دارید و در عین حال می­بینید که در تعارض با رسم و رسوم خانواده­ی همسرتان نیست، سعی کنید این رسم خوب را در مورد آن­ها هم اجرا کنید تا همسرتان تصور نکند، میان خانواده­ی خود و خانواده­ی او تبعیض قائل می­شوید.

در زندگی زناشویی ممکن است تعارض آداب و رسوم­های مرد و زن موجب کشکمش و بی­نظمی­های در امور زندگی شود. با توجه به این که مرد مدیر خانواده است، خانم­ها باید دقّت داشته باشند که در خانه با رسم و رسوم خانوادگی شوهر خود آشنا شوند، و امور زندگی را مطابق با آداب و رسوم همسرشان اداره نمایند.

«««مطلب قبلی    »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ سه شنبه 91/11/10 ] [ 11:2 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

اصل کنار گذاردن تعصب های بی جا

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

اصول زندگی زناشویی (19) اصل کنار گذاردن تعصّب­های بی­جا

جوان­هایی که قدم در عرصه­ی زندگی خانوادگی می­گذارند، در ابتدای کار تجربه­ی خاصی نسبت به این فضا ندارند و دانسته­های آن­ها منحصر در اموری است در محیط پیرامون خود مشاهده کرده­اند. روی همین اساس در تلاش هستند تا چارچوبه­ی زندگی مشترک خود را بر اساس مشاهداتی که از محیط اطراف و مخصوصا والدین خود بنا کنند.  

تا این­جا مشکلی وجود ندارد، اما مشکل از جایی خودنمایی می­کند که نگرش والدین و دیگر اطرافیان این جوان نسبت به زندگی مشترک، نگرشی ناصحیح و یا نگرشی ناقص باشد. در این صورت جوان کم تجربه بدون توجه به اشتباهات رفتاری والدین و اطرافیان خودسعی دارد همان اشتباهات و نگرش­های ناصحیح را در زندگی و در رابطه با همسر خود تکرار نماید، و در عین حال طرف مقابل را هم متقاعد نمایند که پذیرای این رفتارها و نگرش­ها باشد!

 کنار گذاردن تعصب های بی جا

به عنوان مثال خانم در خانواده­ای رشد کرده که در آن روحیه­ی «مادرسالاری» حاکم بوده است؛ این خانم وقتی وارد زندگی مشترک می­شود، سعی دارد جایگاهی که مادرش در زندگی زناشویی داشته، در زندگی خود تصاحب نماید! حتی ممکن است که خانم نسبت به بعضی از رفتارهای مادر انتقاد داشته باشد، اما بعضی از ریز رفتارهای اشتباه و نادرست مادر را پذیرفته باشد و کوشش داشته باشد تا آن را در زندگی خود اجرا  نماید! همچنین ممکن است آقا در خانواده­ای بوده که در آن روحیه­ی «پدر سالاری» جاری بوده و در آن خانواده ارزش و احترام خاصی نسبت به نظرها و عقاید خانم قائل نبوده­اند! چنین مردی هم ممکن است در تلاش باشد تا در خانواده جایگاهی همانند جایگاه پدر خود داشته باشد، و اگر ببیند همسرش در اداره­ی امور زندگی به ابراز نظر می­پردازند، این کار را نشانه­ای از تمرّد همسر می­داند و می­پندارد که پذیرش سخنان خانم به معنای واگذاری جایگاه مدیریتی خود به همسر است! روی همین اساس با قاطعیت در برابر ابراز نظر وی ایستادگی می­کند و در تلاش است که تنها حرف خود را به کرسی بنشاند!

گاهی اوقات رفتار و عملکرد والدین در زندگی خود امری اشتباه نیست، و رفتارشان بر اساس واقعیت­های زندگی خود بنا شده باشد؛ اما کپی برداری از رفتار آن­ها برای زندگی خود کاری نادرست و اشتباه است. به عنوان نمونه پدر، به علت ضعف جسمی و یا فکری، مدیریت بسیار ضعیفی دارد و نمی­تواند روی پای خود بایستند؛ از طرفی مادر، مدیریت خوبی برای اداره­ی امور زندگی دارد و اگر نظاره­گر این روند باشد، کشتی خانواده را در سراشیبی بحران می­بیند. طبیعی است که در چنین مواردی مادر وارد کارهای مردانه شده، سکّان کشتی خانواده را در دست گیرد و آن را به ساحل آرامش و اطمینان برساند. حال آیا پسری که در این خانواده رشد کرده می­تواند کارها و مسئولیت­های مردانه­ی خود را به عهده­ی خانمش بگذارد و خود از انجام آن­ها شانه خالی کند؟! و آیا خانمی که در چنین فضایی تربیت شده، می­تواند جایگاه مدیریتی شوهر خود را به رسمیت نشناسد و  در صدد تصاحب آن بر آید؟! مسلّما این­گونه نیست.   

گاهی اوقات شاهد هستیم که پدر ـ به دلایل مختلفی ـ بیش از حدّ معمول در انجام کارهای خانه اهتمام می­ورزیده، و یا این­که می­بینیم مادر، کارهای مردانه را به عهده می­گرفته. کارهایی چون خرید نان، انجام امور اداری و امثال آن. در چنین شرایطی هم زوج­های جوان باید دقت داشته باشند که سطح انتظار خود از همسرشان را با توجه به رفتار خانواده­ی خود تنظیم نکنند، و بیش از هر چیز به واقعیت­های زندگی خود بنگرند و در تلاش باشند تا بدون انتظار از طرف مقابل، وظایف خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهند، و تا جایی که امکان دارد یاور خوب و کریمانه­ای برای همسر خویش باشند.  

صرفه­جویی­های غیر معقول، و یا بریز و بپاش­های افراطی والدین هم از همین موارد است. به عنوان نمونه آقا در خانواده­ای رشد کرده که اهل خساست و تنگ نظری هستند و خانم در خانواده­ای بوده که اهل ریخت و پاش­ها و هزینه­های غیر معقول  بوده­اند! اگر این زوج جوان در صدد باشند تا همانند والدین خود زندگی کنند، طبیعی است که زندگی را به کام خود تلخ می­کنند و نمی­توانند خانواده­ی خود را بستری برای بار یابی به آرامش و سکون ببینند!

هر چند که قبلا به صورت مفصل در رابطه با موضوع «محبت» صحبت به میان آمد، اما لازم به ذکر است که محبت به همسر هم یکی از همین نمونه­ها می­باشد. بعضی از زوج­های جوان که در ادای محبت به یکدیگر کوتاهی می­کنند، و در عین حال رفتار خود را هم معقول و منطقی می­بینند، ریشه­ی اشتباهات خود را باید در الگوهای ناصحیح خود و تعصّب بی­جا در پیروی از آن­ها جستجو نمایند.  

کنار گذاشتن آداب و رسوم غیر منطقی و احترام به آداب و رسوم خانواده­ی همسر هم از مصادیق این بحث است.

راه­کار: با توجه به مسائل ذکر شده توصیه می­شود که جوانان عزیز در ابتدای زندگی، مطالعه­ی خوبی  در رابطه با «اصول زندگی زناشویی» داشته باشند، تا در بستر این مطالعه به نگرش­های نادرست خود پی ببرند و بتوانند زندگی خداپسندانه­ای را به همسر خود هدیه دهند.  

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ سه شنبه 91/11/10 ] [ 1:4 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

اصل اقتصاد و میانه­روی (قسمت ششم)

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

اصول زندگی زناشویی (18) اصل اقتصاد و میانه­روی 

اشتغال خانم­ها در بیرون از منزل

وظیفه­ی اصلی زن، خانه­داری و تربیت فرزند است. خانه­داری و تربیت کودک، وظیفه­ای بس سنگین، و در عین حال بسیار ارزشمند است. متأسفانه برخی از خانم­ها بارزش چندانی برای کارهای زنانه قائل نیستند و تمام ارزش­ها را در کارهای مردانه می­بینند، روی همین حساب از وظایف اصلی خود گریزان هستند، و افتخار و ارزش خود را در تصدّی کارهای مردانه می­دانند! درست است که کار زن در خانه کمتر مورد تقدیر دیگران قرار می­گیرد و بیشترین هیاهوها از آن کارهای مردانه است، اما خدای متعال بهتر از هر شخص دیگری ناظر بر اعمال ماست و ارزش بیش از شخص دیگری ارزش واقعی کار خانم در خانه را می­داند و پاداش فراوانی هم برای آن مقرّر فرموده است.

با توجه به مطلب فوق، اولویّت اوّل در رابطه با خانم، رسیدگی به کارهای خانه، شوهرداری و تربیت کودک است. حال اگر خانمی دوست داشت در بیرون از منزل هم فعالیتی داشته باشد، باید آن را در اولویّت دوم خود قرار دهد و وظفه­ی اصلی خود را فدای کارهای دیگر ننماید. اگر خانمی کار در بیرون از منزل را، اولویت اوّل خود قرار دهد، قطعا در رابطه با خانه و خانه­داری با مشکل مواجه خواهد شد، و با گذر زمان مشکلات چنین نگرش نادرستی، نمایان­تر خواهد شد.

پس اگر خانمی دوست دارد در بیرون از خانه شغل و فعالیتی داشته باشد باید در وهله­ی اوّل آن را به عنوان وظیفه و اولویت ثانویه­ی خود بنگرد و در وهله­ی دوم در انتخاب شغل، شأن زنانه و روحیات لطیف خود را هم مدّ نظر قرار دهد و از پذیرش کارهایی که خلاف شأن او می­باشد خودداری فرماید.

ذکر چند نکته:

1ـ اگر مردی راضی به اشتغال خانم در بیرون از منزل نبود، خانم هم باید ضمن احترام به جایگاه مدیریتی مرد، سخن وی را پذیرا باشد و مراقب باشید که با تمرّد از گفته­ی شوهرش، خویشتن را به گناه نیندازد. امام صادق (علیه­السلام) می­فرماید: «خوشبخت است، خوشبخت است، زنی که همسرش را تکریم کند، او را مورد اذیت و آزار قرار ندهد و در همه­ی احوال از او اطاعت نماید؛ سَعِیدَةٌ سَعِیدَةٌ امْرَأَةٌ تُکْرِمُ زَوْجَهَا وَ لَا تُؤْذِیهِ وَ تُطِیعُهُ فِی جَمِیعِ أَحْوَالِهِ»[1]‏

2ـ در مباحث فقهی نفقه­ی زن در هر صورت بر عهده­ی شوهر است. یعنی اگر زن درآمدی داشته باشد و یا این­که ارثی به او رسیده باشد، باز هم واجب است که مرد نفقه­ی او را پرداخت نماید و چیزی از نفقه­ی وی کم نگذارد. در چنین جایی وظیفه­ی مرد کاملا مشخص است؛ اما توصیه­ی ما این است که اگر زن درآمدی از خود دارد، سعی کند در آمد خود را هم در مسیر رفاه خانوادگی مصرف کند و با این کار صفا و صمیمت خانواده را دو چندان نماید.

3ـ اگر خانم­ها با طیب نفس درآمد خود را در اختیار شوهر قرار می­دهند، آقایان هم باید مراقب باشند تا در حقّ همسر خود اجحاف نکنند و همواره قدردان لطف و زحمات وی باشند، و از لطف او سوء استفاده ننمایند. خانم معلمی می­گفت: «شوهرم همه­ی حقوق مرا یک جا دریافت می­کند و چیزی برای من نمی­گذارد. او مبلغ بسیار اندکی به عنوان پول تو جیبی به من هم می­دهد، تا بتوانم با اتوبوس خود را به مدرسه برسانم! شوهرم آن­قدر خسیس است که حتی اگر بیمار باشم و نتوانم با اتوبوس به مدرسه بروم حتی در آن موقع هم اجازه ندارم از تاکسی تلفنی استفاده کنم!». هر چند که مصادیق این نمونه­ی عینی ـ که شباهت زیادی به برده­داری دارد ـ بسیار نادر است، اما نمونه­های ضعیفی از این نوع نگرش­های تنگ­نظرانه، در میان برخی از آقایان مشاهده می­شود.  

4ـ وقتی خانم در بیرون از خانه مشغول کار و فعالیت است و بار مالی خانواده را از دوش شوهر سبک می­کند، مرد هم باید وظیفه­ی اخلاقی خود ببیند که متقابلا مقداری از کار خانه را به عهده گیرد و در کنار خانم به او کمک نماید. برخی از آقایان بدون توجّه به کار خانم در بیرون از منزل، وقتی به خانه می­آیند، توجهی به مسئولیت اخلاقی خود ندارند، و توقّع دارند که خانمشان همچون خانم­های دیگر به خانه­داری بپردازند! حتی برخی از آقایان به جای کمک کردن به همسر، خانه­داری خانم خود را با خانه­داری خانم­های دیگر مقایسه می­کنند و خستگی همسر خود را دو چندان می­کنند!

5ـ هیچ مردی حق ندارد خانم خود را مجبور به کار نماید. ممکن است خانم در ابتدا شاغل باشد و بعد از مدّتی از کار در بیرون از منزل خسته شود و انگیزه­ای برای کار نداشته باشد. در این صورت آقا باید مراقب باشد ضمن تشکر از خانم که برای مدّتی کمک کار خرجی منزل بوده، وی را وادار به کار در بیرون از منزل ننماید. خانمی می­گفت: «سال­ها مشغول کار بودم و لباس­ها و مایجتاج خود را از حقوقی خود تهیه می­کردم. حالا که شغلی ندارم شوهرم بد عادت شده و برای پرداخت نفقه­ و خرید لباس­­هایم، برگردنم منت می­گذارد و می­گوید: «اگر مکن نفقه­ی تو را ندهم چگونه می­خواهی زندگی کنی!»   

6ـ اگر خانم از اموال و دارایی خود در اختیار شوهرش قرار می­دهد و در اداره­ی زندگی به شوهر خود کمک می­کند، باید مراقب باشد که در فراز و نشیب روزگار بر گردن شوهر خود منّت نگذارد و با این کار اجر و پاداش خود را ضایع نسازد. پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­واله) می­فرماید: «اگر همه­ی طلا و نقره­های روی زمین از آن زن باشد، و آن را وارد خانه­ی شوهر کند سپس روزی اموال و دارایی خود را به رخ همسرش بکشد و به شوهرش بگوید: «تو دیگر چه کاره­ای؟! اموال این خانه همه از آن من است!»، به خاطر این گفتار خداوند اعمالش را به زمین می­زند هر چند که آن زن از عابدترین مردم هم باشد؛ مگر این­که توبه کند و بازگردد و از شوهرش معذرت خواهی نماید؛ لَوْ أَنَّ جَمِیعَ مَا فِی الْأَرْضِ مِنْ ذَهَبٍ وَ فِضَّةٍ حَمَلَتْهُ الْمَرْأَةُ إِلَى بَیْتِ زَوْجِهَا ثُمَّ ضَرَبَتْ عَلَى رَأْسِ زَوْجِهَا یَوْماً مِنَ الْأَیَّامِ تَقُولُ مَنْ أَنْتَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالِی حَبِطَ عَمَلُهَا وَ لَوْ کَانَتْ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ إِلَّا أَنْ تَتُوبَ وَ تَرْجِعَ وَ تَعْتَذِرَ إِلَى زَوْجِهَا.»[2]

پی نوشتها:     [1]  . بحارالانوار، جلد73، صفحه­ی354.   [2]   طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، صفحه ی 203 (قم، چاپ: چهارم، 1412 ق / 1370 ش.)

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ یکشنبه 91/11/8 ] [ 11:18 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

اصل اقتصاد و میانه­روی (قسمت پنجم)

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

اصول زندگی زناشویی (17) اصل اقتصاد و میانه­ روی 

توجه به حسّ تجمل­ گرایی زنانه

  توجه به حس تجمل گرایی زنانه  

یکی از تفاوت­های رفتاری زن و مرد، در رابطه با حسّ تجمل­گرایی خود نمایی می­کند. خانم­ها به خاطر روحیات ویژه­ و ظریف­ خود، حسّ تجمل­گرایی خاصی دارند و دوست دارند مقداری تجملات در کنار خود ببینند.

برخی از آقایان بدون توجه به این حسّ طبیعی از همان ابتدا در برابر خواسته­های طبیعی خانم بنای مخالفت می­گذارند و با مبنا قرار دادن روحیات خود، در مقابل روحیات زنانه­ی همسر می­ایستند و سعی می­کنند تا احساسات او را سرکوب نمایند!

چنین رفتاری نشان دهنده­ی عدم آگاهی مرد از جلوه­ها و روحیات زنانه است و موجب می­شود تا خانم همسرش را مردی متکبر و بی­احساس ببیند و گمان کند که شوهرش علاقه­ی چندانی به وی ندارد و احترامی به روحیات زنانه­ی او قائل نیست.

توصیه­ی ما به چنین آقایانی این است که: «به جای سرکوب و نادیده گرفتن حسّ تجمل­گرایی زن، چنین حسّی را به رسمیت بشناسند و در عین حال آن را مدیریت نمایند تا به تجمل­گرایی منفی و افراطی کشیده نشود».

محبت مرد به همسر خود و نیز احترام گذاشتن به چنین روحیه­ای اقتضا دارد تا مرد فضایی را برای خانم تهیه کند تا به میل تجمل­گرایی خانم پاسخ شایسته­ای داده شود. انتخاب محلی برای به نمایش گذاشتن ظروف زیبا و زینتی منزل و تعریف از سلیقه­ی خانم در چینش آن­ها، مراقبت از زینت­های منزل، تهیه­ی پرده­ای زیبا با در نظر گرفتن سلیقه­ی خانم، از نمونه کارهایی است که باید در رابطه با پاسخ­گویی به این حسّ طبیعی انجام شود.

همچنین سعی کنید در کنار توجه به زندگی عاقلانه، و دوری از دنیازدگی و تجمل­گرایی منفی، نگاهی هم به عرف و محیط پیرامونی خود داشته باشید، تا این­که زندگی شما تفاوت چشم­گیری نسبت به آن­ها نداشته باشد. گاهی اوقات جوانان مذهبی سؤال می­کنند که برای منزل خود مبل و صندلی تهیه کنیم یا خیر؟ آیا این کار نماد دنیا زدگی نیست؟! در پاسخ به چنین افرادی ابتدا باید از عرف زندگی و محیط پیرامونی آن­ها سؤال شود. یعنی اگر در جایی زندگی می­کنند که مبل و صندلی را از ملزومات ضروری زندگی می­بینند، در این صورت پیشنهاد می­شود که حتما در حدّ وسعت مالی، مبلی برای منزل تهیه شود؛ اما اگر عرف محل زندگی، و کسانی که با آن­ها معاشرت دارید، مبل را از ضروریات منزل نمی­دانند، می­توانید چنین وسیله­ای نداشته باشید. با توجه به مطلب فوق روشن می­شود که نمی­توان بدن در نظر گرفتن عرف محل زندگی، مبل و صندلی و امثال آن را جزء تجمّلات و نماد دنیا زدگی معرفی نمود.

برخی از آقایان به دلیل احساسات معنوی یا هر عامل دیگری، اهمیتی به چنین تجملاتی قائل نیستند، در این  میان علاوه بر توجه به حس تجمل­گرایی خانم، باید به روحیات دیگر او هم توجه شود. یعنی ممکن است خانم به خاطر روحیات همسرش در مقایسه کردن زندگی خود با افرادی که در شأن او هستند، احساس حقارت و شرمندگی نماید و از زندگی خود حسّ خوبی نداشته باشد. حتی گاه اوقات ممکن است زن و شوهر به شرایط موجود عادت کرده باشند اما بچه­ها این­گونه نباشند. در این صورت هم توصیه می­شود که در حدی که مبتلا به تجمل­گرایی منفی نشوید و در حدی که مبتلا به مشکل مالی نگردید، زندگی خود را با عرف محل زندگی همسان نمایید.  

توجه به جلوه­های ویژه­ی مراسم عروسی هم از مواردی است که حتما باید مورد توجه قرار گیرد. اگر دقّت کرده باشید، خانم­ها علاقه­ی خاصی به «مراسم عروسی»، «لباس عروس»، «زیبایی ماشین عروس»، و سایر جلوه­های این مراسم دارند. خواستگاه این مسأله هم حسّ تجمل­گرایی خانم است. حتی یک دختر شش ساله هم با دیدن عروس، ذوق و شوقی وجودش را فرا می­گیرد و محو تماشای زیبایی عروس و لباس او می­شود. برخی از جوانان عزیز به اسم صرفه­جویی و ساده­زیستی، مراسم عروسی برگزار نمی­کنند و زندگی خود را با یک مسافرت شروع می­کنند. هر چند که ساده­زیستی در جای خود امری ستودنی است، اما توجه داشته باشید که هر خانمی آرزو دارد خود را در لباس عروسی ببیند و هنگام ورود به خانه­ی شوهرش، دیگران را مشغول جشن و شادی ببیند. مراقب باشید که به هر ترتیبی شده همسرتان را به آرزوی دیرینه­ی خود برسانید و در حدّ وسع و توان خود، مجلس با شکوهی برای همسرتان بر پا نمایید.

آقایی می­گفت: «مراسم عروسی ما بسیار ساده بود. در این مراسم خبری از لباس عروسی، ماشین عروسی و جشن خاصی نبود. سال­هاست که از مراسم عروسی ما می­گذرد. وقتی همسرم ماشین عروسی را می­بیند با ذوق و شوق خاصی به مراسم نگاه می­کند، و سعی می­کند در میان ماشین عروس چهره­ی عروس را ببیند. هر چند که همسرم سعی می­کند به روی خود نیاورد، اما به وضوح می­توانم غم و  اندوه و حسرت تلخی را در چهره­ی او ببینم!».

«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ یکشنبه 91/11/8 ] [ 1:12 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

اصل اقتصاد و میانه روی (قسمت چهارم)

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

اصول زندگی زناشویی (16) اصل اقتصاد و میانه­روی  

اسراف و زیاده­روی در اقتصاد خانواده!   اسراف و زیاده روی

همان­گونه که قبلا هم بیان شد، بر مرد واجب است که برای تحصیل نفقه­ی عائله­ی خود تلاش و کوشش کند و در مقابل این کار، اجر فراوانی هم برای او در نظر گرفته شده. بعد از نفقه­ی واجب، تلاش برای توسعه­ی زندگی و رفاه خانواده، امری مستحب و ممدوح است که نزد خدای یکتا پاداش بزرگی برای آن در نظر گرفته شده. در این میان برخی از مردم مبتلا به اسراف و زیاده­روی می­شوند و آرامش و آسایش خود را فدای زیاده­خواهی و چشم و هم چشمی می­کنند!    

امام صادق (علیه­السلام) می­فرماید: «هر کس در زندگی خود میانه­رو باشد، ضمانت می­کنم که هرگز مبتلا به فقر نشود؛‏ضَمِنْتُ‏ لِمَنِ‏ اقْتَصَدَ أَنْ لَا یَفْتَقِرَ.»[1]

اسراف و  زیاده روی یکی از مهمترین مشکلات مردم در زمان حاضر میل به تجمل­گرایی، و ریخت و پاش است. تمدن غرب برای ترویج مصرف­گرایی و تصاحب بازار مصرف، مروّج اسراف و زیاده­خواهی است. باید در تلاش باشیم تا در چنین دامی قرار نگیریم و در کوشش کنیم تا با میانه­روی و قناعت، آسایش خود را فدای تجمّلات نکنیم. البته باز هم لازم به تذکر است که منظور از قناعت، بخل ورزیدن و استفاده نکردن از نعمت­های خدا نیست، بلکه منظور این است که: «عاقلانه زندگی کنیم»، «عاقلانه خریدکنیم»، و «عاقلانه مصرف نماییم». از وسایل زندگی خود به خوبی مراقبت کنیم، و به جای چشم دوختن در زندگی دیگران، که حاصلی جز اندوه و نارضایتی ندارد، به واقعیت­های زندگی خود بنگریم و به خاطر چشم و هم چشمی و حرف­های دیگران پا از گلیم خود فراتر نگذاریم.

امام صادق (علیه­السلام) می­فرماید: «ای بندگان خدا! همان اسراف موجب فقر و نداری است و میانه­روی موجب غنی و بی­نیازی است؛ یَا عُبَیْدُ إِنَّ السَّرَفَ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ إِنَّ الْقَصْدَ یُورِثُ الْغِنَى.»[2]

پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله)‏هم می­فرماید: «کسی که در معیشت خود میانه رو باشد، خداوند روزی او را بیشتر می­کند، و کسی که زیاده­روی کند، خداوند محرومش می­کند؛ مَنِ اقْتَصَدَ فِی مَعِیشَتِهِ رَزَقَهُ اللَّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللَّهُ.»[3]

ذکر چند نکته:

1ـ هزینه کردن برای خانواده باید با در نظر گرفتن واقعیت­های اقتصادی باشد. یعنی اگر مرد از جهت مالی در وضعیت خوبی است، باید در حدّ معقول و منطقی خانواده را در رفاه و آسایش قرار دهد، و اگر از جهت اقتصادی در مضیغه قرار گرفت دیگر نیاید همانند گذشته هزینه کند و در نتیجه خود را زیر بار قرض و وام قرار دهد. در این صورت باید هزینه­های زندگی را کاهش دهد و خانواده هم باید شرایط موجود را درک کنند و با خود را با شرایط  موجود وفق دهند.      

پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) می­فرماید: «مؤمن ادب خداوند را به کار می­گیرد. وقتی خداوند به او وسعت داد، به خانواده­اش وسعت می­دهد و زمانی که خداوند از او امساک کرد، بر خانواده­اش امساک می­کند؛‏إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَأْخُذُ بِأَدَبِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِذَا وَسَّعَ عَلَیْهِ اتَّسَعَ وَ إِذَا أَمْسَکَ عَلَیْهِ أَمْسَکَ».[4]

2ـ یکی از وظایف خانم در برابر شوهر خود این است که توقع و انتظار خود از همسرش را پایین آورد و با سعی کند با نگهداری صحیح از وسایل زندگی، سلیقه و مدیریت خود همسرش را در مسائل اقتصادی یاری رساند. همچنین خانم باید دقت داشته باشد تا زندگی مرفه دیگران را به رخ همسرش نکشد و با برشمردن داشته­های دیگران، و کمبودهای زندگی خود، همسرش را آزاد ندهد.

پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) می­فرماید: «هر زنی که در مسأله­ی نفقه، شوهرش را بیش از توان مالی او در معرض فشار قرار دهد، خداوند متعال عملی را از او قبول نمی­کند، مگر این­که از کارش توبه کند و از همسرش به اندازه­ی طاقت و توان مالی او مطالبه نماید؛ أَیُّمَا امْرَأَةٍ أَدْخَلَتْ‏ عَلَى‏ زَوْجِهَا فِی أَمْرِ النَّفَقَةِ وَ کَلَّفَتْهُ مَا لَا یُطِیقُ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهَا صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا إِلَّا أَنْ تَتُوبَ وَ تَرْجِعَ وَ تَطْلُبَ مِنْهُ طَاقَتَهُ.»[5]

3ـ صدا و سیمای ما علی­رغم تمام خوبی­ها و امتیازات منحصر به فردی که در مقایسه با صدا و سیمای کشورهای دیگر دارد، عیوبی هم دارد که یکی از آن­ها ترویج اسراف و مصرف­گرایی است. این مطلب نه تنها در تبلیغات تلویزیونی، بلکه در فیلم­ها و برنامه­های دیگر هم مشهود است. به عنوان مثال گاهی اوقات مدّعی هستند که سعی دارند با آموزش آشپزی ساده، بار مالی خانواده را سبک کنند و به خانم­ها بیاموزند که با کمترین امکانات بهترین غذاها را پخت کنند، اما غافل از این­که از نمک­دان آشپزخانه گرفته تا ظروف و دکوراسیون، آن­چنان تجملاتی است، که بیننده را مبهوت خود می­سازد و آرزوی چنین آشپزخانه وسایلی را در دل او قرار می­دهد! باید دقت کنیم تا در دام چنین تبلیغاتی قرار نگیریم و با بالا رفتن آستانه­ی رضامت­مندی خود، زندگی را به کام خود و خانواده تلخ نکنیم.

 پی نوشتها:     [1]   . الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏4 ؛ ص53     [2]   . الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏4 ؛ ص53     [3]   . الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏4 ؛ ص54      [4]   . الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏4 ؛ ص12     [5]   . مکارم الأخلاق ؛ ص202

«««مطلب قبلی    »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»



[ جمعه 91/11/6 ] [ 11:21 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

اصل اقتصاد و میانه روی (قسمت سوم)

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

اصول زندگی زناشویی (15) اصل اقتصاد و میانه­روی

افراط در کار مال­اندوزی! 

تشویق مرد به کسب و کار و انجام وظایف اجتماعی، بدان معنا نیست که در زندگی تک بعدی پیش رود و وظایف دیگر خود را نادیده بگیرد. توجه داشته باشیم که همواره افراد متعددی به گردن انسان حق دارند و وظیفه داریم که زندگی حقوق آن­ها را ادا کنیم. 

حق بندگی اوّلین کسی که به گردن ما حق دارد، خدای سبحان ـ جَلَّت عَظَمتُه ـ است. مهمترین و اصلی­ترین وظیفه­ای که در زندگی داریم، وظیفه­ی بندگی خدا متعال، و ابراز نیاز در درگاه او است. روی همین حساب هیچ مسأله­ای نباید بندگی خداوند و ادای حق خدای تعالی را تحت شعاع قرار دهد و موجب کوتاهی در عبادت و خلوت با او گردد.

حضرت فاطمه زهرا (سلام­الله­علیها) می­فرماید: «کسى که عبادت خالصانه خود را به درگاه الهى بفرستد، خداوند بهترین مصالح و خیر او را به سوى او نازل می­فرماید؛ مَنْ أَصْعَدَ إِلَى اللَّهِ خَالِصَ عِبَادَتِهِ أَهْبَطَ اللَّهُ إِلَیْهِ أَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ». امام حسن مجتبى (علیه­السّلام) می­فرماید:«کسى که خدا را بندگى کند خداوند همه چیز را بنده و مطیع او می­نماید؛ مَنْ عَبَدَ اللَّهَ عَبَّدَ اللَّهُ لَهُ کُلَّ شَیْ‏ءٍ».امام حسین (علیه­السّلام) هم می­فرماید:«کسى که حق عبادت خدا را انجام دهد، خداوند بالاترین آرزوهاى او را عنایت فرموده و به بهترین وجه امور او را کفایت می­نماید؛ مَنْ‏ عَبَدَ اللَّهَ‏ حَقَ‏ عِبَادَتِهِ‏ آتَاهُ اللَّهُ فَوْقَ أَمَانِیِّهِ وَ کِفَایَتِهِ.»[1]

حقوق والدین حق والدین هم از دیگر مصادیق مهم این حقوق است که باید با احترام و تکریم، و صله­ی رحم حقوق آن­ها را ادا نمود. پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) ­می­فرماید: «کسی که دوست دارد عمرش طولانی، و روزیش زیاد شود، به پدر و مادر خود نیکی کند، و صله­ی رحم به جای آورد؛ مَن سرَّهُ أن یُمَدَّ فی عَمرهِ وَ یُزادَ فی رزقِهِ فلیبُرَّ والِدَیهِ و لیَصِل رَحِمَهُ».[2]در روایت دیگری چنین آمده: «نافرمانی والدین موجب تنگ­دستی شده و انسان را به ذلّت و خواری می­کشاند؛ الْعُقُوقُ‏ یُعْقِبُ‏ الْقِلَّةَ وَ یُؤَدِّی إِلَى الذِّلَّةِ.»[3]

یکی دیگر از حقوق، حق معاشرت زیبا با خانواده است. برخی از آقایان آن­چنان مشغول کسب و کار می­شوند که اهمیتی برای تفریح و دیگر حقوق خانواده­ی خود قائل نیستند.  معاشرت زیبا با خانواده  

خانم جوانی از همسرش شکایت می­کرد و این­گونه می­گفت: «سه سال است که ازدواج کرده­ام. شوهرم مرا به شهر غریبی برده. اوّل صبح از خانه بیرون می­رود و ساعت ده شب به خانه برمی­گردد. من که ساعت­ها چشم به در دوخته­ام تا همسرم را ببینم، دوست دارم بعد از ورود به منزل کنارم بنشیند و قدری با یکدیگر به گفتگو بنشینیم، اما رمقی برای صحبت ندارد و بعد از شام بلافاصله به رختخواب می­رود! شوهرم حتی روزهای جمعه و تعطیل را هم از من دریغ می­کند و فقط حرص و ولع دارد که تا می­تواند کار کند و پس اندازه نماید. وقتی به شوهرم می­گویم قدری به خود استراحت بده و کمی هم به فکر من باش، می­گوید: تا جوان هستم باید کار کنم تا بتوانم خانه­ای تهیه نمایم و در آینده در آسایش و رفاه قرار گیریم .گفتم من الآن مبتلا افسردگی شدم. حیف نیست به خاطر پول، جوانی و آرامش خود را این جوری از دست بدهیم و از این دوران خوش استفاده نبریم! در جوابم می­گوید: کار! … کار! … کار!…».

این نوع از آقایان، به جای آن­که پول را برای «آرامش» بخواهند، آرامش را برای «پول» می­خواهند! بعضی پول در می­آورند تا به راحتی زندگی کنند، و برخی دیگر زندگی می­کنند تا پول در بیاورند! روی همین حساب به آقایان توصیه می­کنیم که در عین توجه به کار و تلاش جهت رفاه خانواده، مبتلا به شتاب­زدگی نشوند، و رفاه خانوادگی را هم منحصر در مسائل مالی نبینند. خانواده و همسر شما قبل از پول، نیازمند به محبت و همدلی هستند. سعی کنید به نیازهای عاطفی آن ها هم پاسخ گویید و با ابراز عشق و محبت به همسرتان، او را نسبت به زندگی دل گرم نمایید. مرد، باید وقت کافی داشته باشد تا در کنار خانمش بنشیند؛ به حرف­ها در درد دل­های او گوش فرا دهد و با شوخی و گفتگوی صمیمی به یکدیگر آرامش دهند. مرد باید فرصت کافی داشته باشد تا خانواده­ی خود را به تفریح ببرد و فشارهای روانی حاصل از زندگی را از خانواده­ی خود تخلیه نماید. روی همین حساب تمرکز بیش از اندازه به کار و کسب در آمد، نگاه یک بعدی به زندگی است، و موجب می­شود تا سایر حقوق همسر و فرزندان ضایع شود و صدمات جبران ناپذیری متوجه خانواده گردد. امام صادق (علیه­السلام) می­فرماید:«همین اندازه گناه برای مرد کافی است که [حقوق] خانوده­ی خود ضایع کند؛کَفَى بِالْمَرْءِ إِثْماً أَنْ یُضَیِّعَ مَنْ یَعُولُ‏».[4] در روایت دیگری هم آمده است: «از رحمت خداوند به دور است، از رحمت خداوند به دور است، کسی که عائله­ی خود را ضایع کند؛ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ یُضَیِّعُ مَنْ یَعُولُ.»[5]

پی نوشتها:   [1]   . بحارالانوار، جلد68، صفحه­ی184.    [2]   . الترغیب و الترهیب، جلد3، صفحه­ی317، حدیث16 (به نقل از میزان الحکمه، حدیث22671)   [3]   . بحارالانوار، جلد71، صفحه­ی84.   [4]   . من لا یحضره الفقیه، جلد‏3، صفحه­ی168.  [5]  . من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏3 ؛ ص168
«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»

 



[ پنج شنبه 91/11/5 ] [ 11:50 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

اصل اقتصاد و میانه روی (قسمت دوم)

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

اصول زندگی زناشویی (14) اصل اقتصاد و میانه­روی

خساست و تنگ نظری در اقتصاد خانواده !

خانمی می­گفت: سال­هاست با شوهرم زندگی می­کنم، اما همیشه دغدغه­ی مسائل معیشتی، و هزینه­ی زندگی را دارم. از یک طرف می­بینم که همسرم درآمد خوبی دارد، و از طرفی هم می­بینم که در خرج کردن پول، خساست می­روزد. از ترس عصبانیت همسر هم جرأت صحبت کردن در این رابطه را ندارم. وقتی هم پول می­دهد مو را از ماست بیرون می­کشد تا این­که ـ خدای ناکرده ـ یک ریال هم اضافه نداده باشد! گاهی اوقات باید چند روز صحبت کنم تا بپذیرد یک قالب پنیر برای منزل بگیرد! نمی­دانم با این مرد چگونه زندگی کنم؟!

مطلبی که ذکر شد یک نمونه­ی عینی و در عین حال نمونه­ای حادّ از بخل و خساست مرد در حق خانواده است. هر چند که ممکن است نمونه­های این­چنینی، نادر باشند، اما نمونه­های ضعیف بخل و خساست را در رفتار برخی از آقایان به سادگی می­توان مشاهده کرد.

آن­چه در روایات آمده، این است که: «بخل ورزیدن آبرو را بر باد می­دهد؛ الْبُخْلُ‏ یُمَزِّقُ‏ الْعِرْضَ»[1] بخل موجب دشنام دیگران است؛ بِالْبُخْلِ‏ تَکْثُرُ الْمَسَبَّةُ».[2]«نگاه کردن به شخص بخیل موجب قساوتقلب است؛ النَّظَرُ إِلَى‏ الْبَخِیلِ‏ یُقْسِی الْقَلْبَ».انسان بخیل از خداوند؛ از مردم و از بهشت دور است و به جهنم نزدیک می­باشد؛ الْبَخِیلُ‏ بَعِیدٌ مِنَ‏ اللَّهِ‏ بَعِیدٌ مِنَ النَّاسِ بَعِیدٌ مِنَ الْجَنَّةِ قَرِیبٌ مِنَ النَّارِ »[3] و همچنین «[4] 

کسی که در هزینه کردن برای خانواده خساست می­روزد، در واقع به خدای متعال بدبین است و دست رحمت الهی را در زندگی خود نمی­بیند؛ روی همین حساب مبتلا به فقر و تنگ­دستی است. «بخل به داشته­ها، بدگمانی به خدای یکتا است؛ الْبُخْلُ‏ بِالْمَوْجُودِ سُوءُ الظَّنِّ بِالْمَعْبُودِ.»[5] «بخل، لباس فقر و مسکنت است؛ الْبُخْلُ‏ جِلْبَابُ‏ الْمَسْکَنَةِ»[6]

در مقابل کسی که اهل سخاوت و گشاده­دستی است، و به اندازه­ی درآمد خود برای خانواده هزینه می­کند، امید به لطف خداوند دارد و به خاطر حسن ظنّی که به خدای تعالی دارد، دست رحمت الهی هم وارد زندگی وی می­گردد و با آسودگی بهتری زندگی می­کند. سخاوت آن­چنان ارزشمند است که در یک میزان سنجی، ارزش جوان گناه کار سخی از ارزش پیرمرد عابد بخیل هم بالاتر است. امام صادق (علیه­السلام) می­فرماید: «جوان با سخاوتی که غرق در گناه است، نزد خداوند محبوب­تر است از پیرمرد عابدی که بخیل است؛ شَابٌّ سَخِیٌ‏ مُرَهَّقٌ فِی الذُّنُوبِ‏ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ شَیْخٍ عَابِدٍ بَخِیلٍ.»[7]توجه داشته باشید که این روایت به معنای تأیید گناه و قبح زدایی از آن نیست، بلکه روایت در مقام بیان میزان زشتی بخل، و ارزش سخاوت است. در روایت دیگری از امام رضا (علیه­السلام) آمده است که آن حضرت فرمود: «کسی که نعمتی دارد، واجب است که خانواده­اش را در رفاه و آسایش قرار دهد؛صَاحِبُ النِّعْمَةِ یَجِبُ عَلَیْهِ التَّوْسِعَةُ عَنْ عِیَالِهِ.»[8]

ذکر چند نکته:

1.        هر چند که مخاطب اصلی این بحث آقایان بودند، اما بخل و سخاوت در مورد خانم­ها هم مصداق دارد. برخی از خانم­ها علی­رغم این­که همسرشان آن­ها را در وسعت مالی قرار می­دهد، اهل خانه را در مضیغه قرار می­دهند و شوهر و بچّه­های خود را محروم می­کنند. در روایات معصومین (علیهم­السلام)، بخل ورزیدن نسبت به اموال شوهر را یکی از کمالات اخلاقی زن معرفی کرده­اند. این مطلب بدان معنا است که زن در خانه­ی شوهر، امانت­دار خوبی باشد و مال همسر خود را پایمال نکند. زن باید مراقب باشد که مال شوهر را بدون اجازه­ی او مصرف نکند و در جایی که دوست ندارد هزینه نکند؛ اما در جایی که شوهر رضایت کامل دارد، دیگر نباید خانم بخل ورزد و اهل خانه را محروم نماید. گاهی اوقات ملاحظه می­شود که مرد دست و دل باز و مهمان­نواز است، اما خانم او بخیل و نظر تنگ است؛ روی همین اساس در پذیرایی از مهمان کوتاهی می­کند و حق مهمان­نوازی را به جا نمی­آورد!   

2.        امام رضا (علیه­السلام) می­فرماید: «بر مؤمن شایسته است که از جهت مالی بر اهل و عیال خود توسعه دهد و آن­ها را در رفاه قرار دهد [و به گونه­ای رفتار نکند که] خانواده­اش آرزوی مرگ او را نداشته باشند! ـ بعد حضرت این آیه را تلاوت فرمودند: ـ وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً. سپس حضرت فرمودند: منظور از«اسیر»، عائله­ی مرد هستند. وقتی از جهت مالی نمعتی به مرد افزوده می­شود، بر او واجب است که بر اسیران [عائله] خود وسعت دهد. بعد حضرت فرمودند: فلان شخص نعمتی به دستش رسید و به جای آن­که بر اهل و عیالش توسعه دهد آن مال را نزد فلانی گذاشت و خداوند هم آن را از بین برد!مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ (علیه­السلام) قَالَ:یَنْبَغِی لِلرَّجُلِ أَنْ یُوَسِّعَ عَلَى عِیَالِهِ کَیْلَا یَتَمَنَّوْا مَوْتَهُ وَ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ- وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً[9]قَالَ الْأَسِیرُ عِیَالُ الرَّجُلِ یَنْبَغِی لِلرَّجُلِ إِذَا زِیدَ فِی النِّعْمَةِ أَنْ یَزِیدَ أُسَرَاءَهُ فِی السَّعَةِ عَلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنَّ فُلَاناً أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بِنِعْمَةٍ فَمَنَعَهَا أُسَرَاءَهُ وَ جَعَلَهَا عِنْدَ فُلَانٍ فَذَهَبَ اللَّهُ بِهَا قَالَ مُعَمَّرٌ وَ کَانَ فُلَانٌ حَاضِراً.»[10]

3.        خدمت به خانواده و توجه به نیازهای معیشتی آن­ها در کلام امام سجاد (علیه­السلام)، این­گونه توصیف شده: «اگر با مقداری پول وارد بازار شوم و برای خانواده­ام که میل شدیدی به گوشت دارند، گوشت تهیه کنم، برایم دوست­داشتنی­تر است از این­که برده­ای را آزاد کنم:‏ لَأَنْ أَدْخُلَ السُّوقَ وَ مَعِی دَرَاهِمُ أَبْتَاعُ بِهِ لِعِیَالِی لَحْماً وَ قَدْ قَرِمُوا[11] أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أُعْتِقَ نَسَمَةً.»[12]

4.        سعی کنید علاوه بر تأمین مالی خانواده، تا جایی که می­توانید، مقداری هم به عنوان پول هفتگی به خانم خود تقدیم کنید. این کار نشان از تکریم شخصیتی خانم و علامت میزان محبت شما به او می­باشد. در چنین صورتی تکریم شخصیتی زن اقتضا دارد که اختیار پول تو جیبی را به خانم واگذار کنید، و دیگر پی­گیر کیفیت مصرف کردن آن نباشید. 

5.        بعضی از آقایان فی نفسه اهل خساست نیستند، ولی تنها در حق خانواده­ی خود کوتاهی می­کنند. این افراد در رابطه با دیگران و ارحام خود اهل بذل و بخشش و گشاده دستی هستند، اما وقتی به خانواده­ی خود می­رسند، گمان می­کنند که رسیدگی به اوضاع معیشتی خانواده، همانند رسیدگی به اوضاع معیشتی دیگران ارزشمند نیست و نیازی نیست که خانواده­ی خود را در توسعه و رفاه قرار دهند. امام زین العابدین (علیه­السلام) می­فرماید: «خداوند ازکسی بیشترین رضایت را دارد، که به اهل و عیال خود بیش از دیگران رسیدگی نماید؛أَرْضَاکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَسْبَغُکُمْ عَلَى عِیَالِهِ».[13]

پی نوشتها:    [1]   . بحارالانوار، جلد75، صفحه­ی355.   [2]   . عیون الحکم، صفحه­ی187.   [3]   . بحارالانوار، جلد75، صفحه­ی53.   [4]   . بحارالانوار، جلد68، صفحه­ی355.    [5]   . غرر الحکم، حدیث1305.   [6]   . الکافی، جلد8، صفحه­ی23.   [7]   . من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏2 ؛ ص61  [8]   . الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏4 ؛ ص11  [9]  . سوره­ی دهر، آیه­ی8.    [10]   . الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏4 ؛ ص11    [11]  . القرم- محرکة- شدة شهوة اللحم.( القاموس).   [12] . الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏4 ؛ ص12  [13] . الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏4 ؛ ص11
«««مطلب قبلی     »مطلب اوّل«     مطلب بعدی»»»


[ پنج شنبه 91/11/5 ] [ 12:11 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

اصل اقتصاد و میانه روی (قسمت اوّل)

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

اصول زندگی زناشویی (13) اصل اقتصاد و میانه­روی

ارزش کار و فعالیت برای رفاه خانواده

ویرایش دوم»»»

 

با توجه به روایات معصومین (علیهم­السلام)، تلاش و کوشش در راه رزق و معیشت خانواده، و نیز توسعه­ی اقتصادی زندگی، از مصادیق عبادت و بندگی خداوند به شمار می­رود و پاداش فراوانی هم برای آن در نظر گرفته شده است. امام صادق (علیه­السلام) می­فرماید: «کسی که برای خانواده­ی خود در تلاش است، همانند مجاهد در راه خداوند است؛الْکَادُّ عَلَى‏ عِیَالِهِ‏ مِنْ حَلَالٍ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ».[1] تلاش برای بهبود اقتصاد خانواده تا جایی مورد اهتمام قرار گرفته که اگر مردی از چنین تلاشی فروگزار، شود خیری در او نخواهد بود. امام صادق (علیه­السلام) می­فرماید: «در کسی که جمع کردن مال از راه حلال را دوست نداشته باشید خیری نیست؛ مالی که به واسطه­ی آن آبروی خود را حفظ کند، دِین خود را ادا نماید، و با آن صله­ی رحم نماید؛ لَا خَیْرَ فِی‏ مَنْ‏ لَا یُحِبُ‏ جَمْعَ الْمَالِ مِنْ حَلَالٍ یَکُفُّ بِهِ وَجْهَهُ وَ یَقْضِی بِهِ دَیْنَهُ وَ یَصِلُ بِهِ رَحِمَهُ.»[2] یکی از مصادیق «دِین» در این روایت شریف، دِینی است که زن و بچه به گردن مرد دارند. بر مرد واجب است که نفقه­ی همسر خود را پرداخت کند و اگر بچه­های او مال و سرمایه و در آمدی نداشته باشند، نفقه­ی آن­ها را هم بپردازد. پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) می­فرماید: «کسیکه از دسترنج خود بخورد، در روز قیامت در زمره­ی انبیاء قرار می­گیرد و ثواب آن­ها را هم به دست می­آورد؛‏مَنْ أَکَلَ مِنْ کَدِّ یَدِهِ کَانَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی عِدَادِ الْأَنْبِیَاءِ وَ یَأْخُذُ ثَوَابَ الْأَنْبِیَاءِ».[3]کسی می­تواند به این درجه برسد که کسب و کارش از راه حلال باشد و سایر اعمال و رفتارش هم در راستای رضای الهی باشد. در روایت دیگری هم آمده است که: عبادت ده جزء است، و نه جزء آن در طلب روزی حلال است؛ الْعِبَادَةُ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةُ أَجْزَاءٍ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ».[4]اگر کسی از کار و تلاش برای کسب روزی حلال طفره رود و بی­کار و سرگردان باشد از چشم امام زمان خود می­افتد دست رحمت خداوند هم از زندگی وی دور خواه شد. ابن عباس می­گوید: «روزی پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) جوانی را دیدند که بسیار زیبا رو بود. سؤال کردند آیا این جوان حرفه­ای هم دارد! گفتند: نه! حضرت فرمودند: این جوان از چشمم افتاد! کَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِذَا نَظَرَ الرَّجُلَ فَأَعْجَبَهُ قَالَ هَلْ لَهُ حِرْفَةٌ فَإِنْ قَالُوا لَا قَالَ سَقَطَ مِنْ عَیْنِی»[5] 

تذکر: کار و کوشش برای کسب روزی حلال در صورتی مأجور است که برای خودنمایی و فخر فروشی نباشد. پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) می­فرماید: «کسی که برای فخر فروشی طالب روزی حلال دنیا باشد، خداوند را در حالی ملاقات می­کند که بر او غضب کرده است. و کسی که به خاطر حفظ آبروی خود و بی­نیازی از دست دیگران، به دنبال رزق حلال باشد، در روز قیامت خدای متعال را در حالی ملاقات می­کند که چهره­اش همچون ماه درخشان است؛ مَنْ طَلَبَ الدُّنْیَا حَلَالًا مُکَاثِراً مُفَاخِراً لَقِیَ اللَّهَ وَ هُوَ عَلَیْهِ غَضْبَانُ وَ مَنْ طَلَبَهَا اسْتِعْفَافاً عَنِ‏ الْمَسْأَلَةِ وَ صِیَانَةً لِنَفْسِهِ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ وَجْهُهُ کَالْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْرِ».[6]

افراط و تفریط: بعضی از افراد از روی تنبلی و تن آسایی به دنبال کسب و کار نمی­روند، و خانواده را به حال خود رها می­کنند؛ و برخی دیگر، همه­ی زندگی خود را برای کار گذاشته­ و اعتنایی به سایر حقوق خانواده نمی­کنند! برخی از افراد در هزینه­های زندگی مبتلا اسراف و زیاده­روی می­شوند، و برخی دیگر هم خانواده را در تنگنای مالی قرار می­دهند! (در قسمت های بعدی، این افراط و تفریط ها مورد بررسی قرار می گیرند)

 

پی نوشتها:   [1]  . من لا یحضره الفقیه ؛ ج‏3 ؛ ص168    [2]  . الکافی، جلد5، صفحه­ی72.      [3]  . جامع الأخبار(للشعیری) ؛ ص139      [4] . جامع الأخبار(للشعیری) ؛ ص139    [5]. جامع الأخبار(للشعیری) ؛ ص139     [6] . مجموعه­ی ورام، جلد1، صفحه­ی153.
«««مطلب قبلی     »مطلب اول«    مطلب بعدی»»»


[ چهارشنبه 91/11/4 ] [ 12:11 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

اصل رعایت آداب و جاذبه ها

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید

اصول زندگی زناشویی (12) اصل رعایت آداب و جاذبه­ها

یکی از اصولی که باید در زندگی زناشویی مورد توجه قرار دارد، اصل رعایت آداب و جاذبه­ها است. نوع پوشش زن و مرد در کنار یکدیگر، پیرایش و نظافت و نوع رعایت آداب معاشرت، باید به گونه­ای باشد که برای همسر دل­نشین باشد، و موجب آزار و دل­سردی وی نگردد.

آداب و جاذبه ها

پیراستگی ظاهری و نوع پوشش لباس، از مصادیق این اصل به شمار می­روند. زن و شوهر از جاذبه­ی ظاهری لازم برای طرف مقابل خود بهره­مند هستند، منتهی به شرطی که جاذبه­های خدادادی خود را به نمایش بگذارند. آراستگی زن و شوهر در مقابل یکدیگر، موجب ایجاد محبت و صمیمت بیشتر در بین آن­ها، و نیز عامل تقویت استحکام در بنیان خانواده می­گردد. رسول اکرم (صلی­الله­علیه­وآله): «اگر زن خود را برای شوهرش نمی­آراست، بی­گمان در دل او جای نمی­گرفت».[1] آن حضرت در روایت دیگری می­فرماید: «مرد در برابر همسرش، همان وظیفه­ای را دارد که زن در برابر او دارد؛ یعنی خود را برای او بیاراید، همچنان که زنش، خود را برای او می­آراید؛ ولی نباید به گناه بیفتد».[2] نکته­ای که در این روایت قابل توجه است این است که آراستگی برای همسر نباید به گونه­ای باشد که، شأن اجتماعی انسان را زیر سؤال ببرد و یا این­که موجب مفسده و گناه شود. ممکن است مردی از همسرش توقّع داشته باشد تا با کم گذاشتن از حجاب اسلامی، زیبایی خود را در معرض نمایش نامحرم قرار دهد! و ممکن است خانمی از شوهرش بخواهد تا با پوشیدن لباس­­های غیر متعارف و جِلف در جامعه حضور پیدا کند، و نیز ممکن است به بهانه­ی آراستگی سر و صورت از او در خواست نماید تا محاسنش را کنار بگذارد و صورت خود را بتراشد!  

سعی کنید در انتخاب نوع لباس، ـ خصوصا لباس­هایی که در خانه می­پوشید ـ سلیقه و خواست همسر خود را هم مدّ نظر قرار دهید. در این مسأله تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد. هر کدام از آن­ها دوست دارند همسر خود را زیبا و دل­نشین ببینند و دوست دارند همسر خود را پاسخ­گوی نیازهای عاطفی خویش ببینند. شکل ظاهری لباس، جنس و رنگ آن، باید به گونه­ای باشد که جلوه­های زیبای شما را به همسر نشان دهد و پاسخ­گوی نیازهای وی باشد. سلیقه و خواست منطقی همسر خود را مدّ نظر قرار دهید و در خانه اصرار نداشته باشید تا لزوما مطابق با سلیقه­­ی خود لباس بپوشید و اعتنایی به سلیقه­ی همسر نکنید! ممکن است همسر شما از دید روانی رنگ خاصی را دوست نداشته باشد و نسبت به رنگ خاصی انس و علاقه داشته باشد. همچنین ممکن است همسرتان به هر دلیلی دوست داشته باشد، شما را در لباس خاصی ببیند و از دیدن شما لذت ببرد. در تلاش باشید تا با پافشاری بی­مورد در سلیقه­ی شخصی خود، درخواست همسرتان را روی زمین نگذارید.   

ممکن است شما تا پیش از این در خانواده­ای رشد کرده باشید که پدر و مادر اعتنایی به جلوه­های ظاهری خود نمی­کردند و آراستگی را پیشه­ی خود نمی­کردند. در این صورت مراقب باشید تا در دام سنت­های نادرست گرفتار نشوید و در تلاش باشید تا با شکستن سنت­های نادرست، آراستگی مقبولی برای همسر خود داشته باشید.

امام کاظم (علیه­السلام) می­فرماید: «آراسته بودن مرد برای زن، از عواملی است که بر پاکدامنی زن می­افزاید».[3] برخی از فسادهای اخلاقی که همچون آتشی خانمان­سوز بر دامن خانواده­ها می­افتد، به خاطر توجه نکردن به این اصل مهم و رها کردن پیراستگی ظاهری است. سعی کنید به موقع حمام بروید، عرق­های بدن را شستشو دهید و لباس­های آغشته به عرق را تعویض کنید، تا حق همسر خود را ادا کرده باشید. ممکن است قوّه­ی شامّه­ی شما ضعیف باشد، و یا این­که به بوی عرق خود عادت کرده باشید، اما همسر شما این­گونه نیست. لذا به خاطر او هم که شده، زیر پوش و دیگر لباس­های آغشته به عرق را تعویض کنید، و در اوّلین فرصت ممکن بدن خود را شستشو دهید.

رسول خدا (صلی­الله­علیه­وآله) می­فرماید: «لباس­های خود را بشویید، موهایتان را اصلاح کنید، مسواک بزنید، خود را آراسته کنید، و نظافت کنید؛ چرا که بنی اسرائیل این کارها را نمی­کردند در نتیجه زنانشان به زنا افتادند». [4] این روایت و امثال آن، تنها در خصوص آقایان نیست و شامل خانم­ها هم می­باشد. آقایانی هم هستند که به خاطر بی­دقتی خانم خود در رعایت نظافت شخصی و پیراستگی، در گناه و  معصیت گرفتار شده­اند.

توجه: بوی عرق برخی از مردم آن­چنان تند و بد بو است که کمتر کسی می­تواند، آن را تحمل نماید. این افراد باید به پزشک متخصص «قلب و عروق» و یا متخصص «داخلی» مراجعه کنند، تا با تجویز دارو، مشکل آن­ها را حل کنند.

مدائنی می­گوید نزد امام رضا (علیه­السلام) رفتم. دیدم که ایشان خضاب کرده است. گفتم قربانت شوم خضاب کردید؟! فرمود: «آری! خضاب کردن پاداش دارد. آیا نمی­دانید که سر و وضع مرتب داشتن، بر پاکدامنی زنان می­افزاید؟! آیا تو دوست داری که وقتی با سر و وضع نامرتب نزد همسرت می­روی، او را نیز مانند خودت ببینی؟». گفتم: نه. فرمود: «او نیز همین طور است».[5] توجه  داشته باشید که در این روایت، خضاب موضوعیتی ندارد، آن­چه موضوعیت دارد آراستگی مرد در مقابل همسر خود است؛ به گونه­ای که برای همسرش جذاب باشد.  

استفاده از بوی خوش و مطبوع هم وظیفه­ای است که زن و مرد باید از آن غافل نباشند. امیرالمؤمنین (علیه­السلام) می­فرماید: «زن مسلمان باید خود را برای شوهرش خوش­بو سازد».[6]

 

توجه به تغییرات ظاهری همسر هم از وظایف زن و شوهر به شمار می­آید. وقتی خانم ساعتی وقت می­گذارد، خود را زینت می­کند، لباس زیبایی می­پوشد و آن­گاه در انتظار ورود همسرش می­نشیدند، مرد هم وظیفه دارد تا به زحمات خانم پاسخ گوید و با تحسین قیافه­ی همسر، به میل خودنمایی او پاسخ گوید. بی­توجهی برخی از آقایان در ابراز لطف و محبت به خانم، و نادیده گرفتن زحمت­های وی در آرایش و پیراستگی، موجب می­شود تا خانم دل­گیر و سرخورده شود و حتی ممکن است از ادامه­ی این کار صرف­نظر نماید. روی همین حساب سعی کنید کوچکترین تغییرات ظاهری همسرتان را مد نظر قرار دهید و با بازگو کردن آن، همسرتان را در توجه به پیراستگی ترغیب نمایید. این مسأله در مورد خانم­ها هم مصداق دارد. وقتی آقا سر و صورت خود را پیرایش می­کند، و یا این­که لباس زیبایی می­پوشد، خانم با بی­اعتنایی از کنار آن نگذرد و ضمن تعریف از تغییرات چهره­ی مرد، او را در ادامه­ی این کار ترغیب نماید.

توجه: برخی از آقایان و خانم­ها که پیراستگی خود را ترک می­کنند، دلیل کار خود را بی­اعتنایی طرف در مقابل در برابر زینت­های آن­ها معرفی می­کنند.    

خانمی که گرفتار ارتباط با نامحرم شده بود، مشکل زندگی خود این­گونه مطرح می­کرد: همسرم توجهی به ظاهر و قیافه­ی من ندارد. حتی گاهی اوقات می­شنوم که از ظاهر من اظهار ناخشنودی هم می­کند! من خانم هستم و دوست دارم برای شوهرم جذاب باشم و وقتی می­بینم همسرم اعتنایی به ظاهرم ندارد، احساس سرشکستگی و بی ارزشی می­کنم. وقتی به خودم می­رسم و سعی می­کنم به نوعی زیبایی خود را به شوهرم نشان دهم، یا با بی اعتنایی از کنارم عبور می­کند، و یا این­که این کارم را نشان از فریب­کاری و دغل­بازی می­بیند!!! در چنین احوالی بود که در دام مرد شیادی افتادم. این مرد بر خلاف شوهرم از ظاهرم تعریف و تمجید می­کرد و مرا خانم جذابی می­دانست! همین شد که فریب خوردم و در بی­راهه افتادم.

درست است که این خانم هم گناه بزرگی انجام داده و چنین مسائلی نمی­تواند توجیهی برای زشتی کارش باشد، اما در عین حال از نقش شوهر او هم نباید غافل بود و یقینا شوهر او هم شریکی برای آلودگی­های وی محسوب می­شود و در پیشگاه خداوند گناه کار خواهد بود.     

 توجه به زدودن موهای زائد هم از دیگر مصادیق این اصل به شمار می­رود و در روایات هم تأکید خاصی روی آن شده است.  

پی نوشتها:    [1]   . نثرالدر، جلد1، صفحه­ی242.    [2]   . الفردوس، جلد5، صفحه­ی521، حدیث8953. (به نقل از تحکیم خانواده، حدیث512)    [3]   . بحارالانوار، جلد79، صفحه­ی307، حدیث23.    [4]   . کنزالعمال، جلد6، صفحه­ی640، حدیث17175. (نقل از تحکیم خانواده، حدیث513)    [5]   . بحارالانوار، جلد76، صفحه­­ی 100.  [6]   . الخصال، صفحه­ی621، حدیث10.
«««مطلب قبلی     مطلب  اوّل     مطلب بعدی»»»
لینک یادداشت در باشگاه خبرنگاران


[ شنبه 91/10/23 ] [ 10:34 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

اصل رازداری

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید

اصول زندگی زناشویی (11) اصل رازداری

یکی از نعمت­هایی که خداوند به ما عنایت می­کند، نعمت پرده پوشی بر عیوب است. امیرالمؤمنین (علیه­السلام) می­فرماید: «اگراصل رازداری از درون هم اگاه می­شدید، یکدیگر را دفن نمی­کردید»[1] از طرفی در روایات تأکید زیادی بر حفظ آبروی دیگران شده. امام باقر (علیه­السلام) می­فرماید: «مؤمن در برابر مؤمن وظیفه دارد که هفتاد گناه بزرگ او را بپوشاند».[2] در روایت دیگری هم آمده است: «هر کس از برادر خود کار زشتی را مشاهده کرد، و آن را پوشاند، خداوند در دنیا وآخرت (عیوب) وی را می­پوشاند.»[3] کسی که زشتی دیگران را بپوشاند خداوند زشتی او را خواهد پوشاند و کسی که زشتی دیگران را آشکارکند، به زودی خود نیز بی آبروی خواهد شد. پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) می­فرماید: «در مدینه مردمانی بودند که عیب­هایی داشتند، اما زبان از عیب­جویی مردم فرو بستند. پس خداوند زبان مردم را از عیب­جویی آنان فرو بست. در نتیجه آن عده از دنیا رفتند و حال آن­که کسی از عیوبشان آگاه نشد. در همین شهر افرادی بودند که عیبی نداشتند، اما درباره­ی عیب­های مردم سخن می­گفتند؛ پس در نتیجه خداوند در آنان عیب­هایی را آشکار کرد که تا هنگام مرگ به آن عیوب شناخته می­شدند».[4]

زن و شوهری که در کنار یکدیگر زندگی می­کنند، بیش از هر شخص دیگری به عیوب یکدیگر واقف می­گردند. حق همنشینی و مجالست اقتضا دارد که امانت­دار خوبی باشید و عیوب همسر خود را نزد دیگران بازگو نفرمایید. بعضی از افراد اصولا روحی کوچک و ظرفیتی پایین دارند. روی همین اساس به محض مشاهده­ی عیوب همسر، آن را با دیگران در میان می­گذارند و چوب حراج بر آبروی وی می­زنند! برخی دیگر تحمل بیشتری دارند، اما به محض مواجهه با مشکلات خانوادگی برای آن­که خود را حق به جانب نشان دهند و نگاه ترحم آمیز دیگران را به سوی خود جلب نمایند، شروع با بازگو کردن عیوب همسر خود می­کنند و پرده از اسرار او کنار می­زنند!  

برخی دیگر از آسیب­های افشای عیوب همسر:

1ـ افشای عیوب همسر موجب می­شود تا نگاه رحمت خداوند از شما دور شود و در نتیجه از عزت و شکوه شما کاسته شود. در این صورت مردم با دید خقارت به شما می­نگرند و شما را فردی «ضعیف النفس» می­بینند.  

2ـ بازگو کردن مشکلات زندگی با دیگران و افشای عیوب همسر موجب می­شود تا حریم خصوصی زندگی شما در نزد برخی افراد شکسته شود و به خود اجازه دهند که به راحتی در زندگی خصوصی شما دخالت کنند.

3ـ بسیاری از اختلاف­هایی که میان زن و شوهر ایجاد می­شود، به سرعت فروکش می­کند، اما ذهنیتی که با بدگویی کردن از همسرتان، در ذهن دیگران ایجاد کرده­اید به سادگی برطرف نمی­شود. شما دوست دارید که به همسر خود افتخار کنید و همسر خود را مورد تکریم و احترام دیگرن ببینید، اما ناشکیبایی شما در رازداری و اخفای عیوب خانوادگی، موجب می­شود تا از احترام همسر خود بکاهید و نگاه­های معنادار دیگران را متوجه همسر خویش ببینید. علاوه بر این اگر همسر شما از افشای عیوب خود مطلع گردد، در میان خانواده­ی شما احساس تکریم و شخصیت نمی­کند و ممکن است در تلاش باشد تا از خانواده­ و بستگان شما فاصله گیرد و کمتر با آنان معاشرت داشته باشد.

4ـ آبروی همسر به گونه­ای با آبروی شما هم گره خورده است. شاهد این مطلب آن است که وقتی از همسر شما تعریف و تمجید می­کنند، شما هم احساس افتخار و سربلندی می­کنید، و زمانی که همسر شما را تحقیر می­کنند، شما هم احساس خوبی در خود نمی­بینید. بنابراین وقتی سعی می­کنید برای اثبات خود، آبروی همسرتان را تضعیف کنید، در واقع خود را تحقیر کرده­، و آبروی خود را متزلزل کرده­اید.

چند تذکر:

1. هر چند که در قاعده­ی اوّلیه، بازگو کردن مشکلات زندگی و عیوب همسر کاری اشتباه و بعضا گناهی بزرگ است، اما در صورتی که بازگو کردن مشکلات زندگی و عیوب همسر ضرورت پیدا کرد می­توان در حد ضرورت به بیان مشکلات پرداخت. مهمتری مصداق این صحبت موردی است که بازگو کردن مشکل می­تواند منجر به حل مشکلات زندگی و آشنایی با راه­حل آن شود. روی همین اساس بیان مشکلات زندگی در نزد مشاور امین اشکالی ندارد، چرا که در این صورت هدف شما رفع مشکلات زندگی و تقویت ساختارهای خانوادگی است. البته تا جایی که امکان دارد سعی کنید چنین مشکلاتی را نزد مشاوری مطرح کنید که همسر شما را نشناسد تا در همین حد هم آبروی همسر خود را حفظ کرده باشید. در صورتی هم که چاره­ای جز طرح مشکل در نزد مشاور آشنا سراغ ندارید، به میزان احتمال تأثیر گذاری و مسائل جانبی آن توجه کافی داشته باشید. یعنی باید اهمّ و مهم کنید تا چیزی که بناست در این مشاوره به دست آورید، بیش از چیزی باشد که با گفتن مشکلات زندگی از دست می­دهید.

2. اگر همسر شما ناشکیبایی نشان داد و دست به افشای عیوب شما زد، در این صورت شما می­توانید از خود دفاع کنید، اما نمی­توانید در قالب مقابله به مثل، دست به افشای عیوب وی بزنید. البته اگر از طرف همسر مورد اتهام قرار گرفته­اید و دفاع از خود هم مستلزم بازگو کردن برخی از عیوب همسر باشد، می­توانید در حد محدودی عیوب او را بازگو نمایید. منتهی در این صورت هم کمال قدت را داشته باشید که هر اتهامی مجوز بازگو کردن عیوب اشخاص نیست. در صورتی که اتمام همسر، قابل توجه بود، یا با گفتن کلمات کلی و مبهم از خود رفع اتهام کنید و یا این­که نهایتا در بازگو کردن عیوب همسرتان به حداقل ممکن اکتفا کنید.  

3. ممکن است برخی سعی کنند در غیاب همسرتان از او بدگویی کنند. مراقب باشید که پای چنین صحبت­های ننشینید و طوری به آن­ها میدان ندهید که با فراغ بال از همسرتان بدگویی کنند. شنیدن بد گویی از همسر علاوه بر آن که غیبت و حرام است، موجب می­شود تا به تدریج رفتار شما هم نسبت به همسرتان تغییر کند و نسبت به زندگی خود دلسرد و بی­انگیزه شوید.  

پی نوشت:     [1]   . عیون اخبار الرضا، جلد2، صفحه­ی53، حدیث204.     [2]   . الکافی، جلد2، صفحه­ی207، حدیث8.     [3]   . کنزالعمال، حدیث6392 (به نقل از میزان الحکم?، حدیث14679)     [4]   . بحارالانوار، جلد75، صفحه­ی213، حدیث4.

«««مطلب قبلی     مطلب اوّل     مطلب بعدی»»»



[ شنبه 91/10/16 ] [ 10:57 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]
.::.

درباره وبلاگ



ای برادر ! پشتیبان «ولی فقیه» باش، اما پیشاپیش «ولی فقیه» بایست و تیرهای زهر آگین دشمن را که به سوی او روانه می شوند به جان خریدار شو ... تنها عافیت طلبان دنیا دوست هستند که عوام فریبانه از «ولایت» و «ولایت مداری» دم میزنند، اما در هنگامه ی فتنه ها و امتحان های سخت، پشت سر ولی فقیه سنگر می گیرند، تا دنیای خود را در خطر نبینند .

پیوندهای روزانه

سایت هم اندیشی دینی
منبــــر مکتــوب
سلمان علی (سیاسی)
طلبه پاسخگـــــو
تبدیل سال شمسی به قمری ومیلادی
سایت خبرگزاری فارس
سایت خبری رجا نیوز
سایت خبری جهان نیوز

آرشیو ماهانه

علوم قرآنـــی
نکتــه های قرآنــی
معصومین (علیهم السلام)
امیرالمؤمنین (علیه السلام)
حضرت زهرا (سلام الله علیها)
امام حسین (علیه السلام)
امام زمان (ارواحنا له الفداه)
حضرت اباالفضل (علیه السلام)
حضرت معصومه (سلام الله علیها)
نمـــــــــــــاز (راه کارها و موانع)
سلسله مباحثی پیرامون رجعت
تفسیر خطبه 222 نهج البلاغه
تفسیر خطبه 223 نهج البلاغه
ادعیه و اذکار مختلف
اخلاقی *1*
اجتمــــاعـی *1*
سیاسی
سیاسی ـ فتنــــه
راه و رسـم خواستگاری و ازدواج *1*
راه و رسـم خواستگاری و ازدواج *2*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *1*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *2*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *3*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *4*
پاسخگویی به سؤالات خانوادگی
راه نجات از عشق به جنس مخالف
پاسخگویی به سؤالات اعتقادی *1*
پاسخگویی به سؤالات اعتقادی *2*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *1*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *2*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *3*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *4*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *5*
تربیت دینی کودک *1*
تربیت دینی کودک *2*
تربیت دینی کودک *3*
تحلیلی بر برائت از جبت و طاغوت
سلسله درس هایی از معاد *1*
سلسله درس هایی از معاد *2*
سلسله درس هایی از معاد *3*
سلسله درس هایی از معاد *4*
سلسله درسهایی از کربـــلا *2*
سخنرانی کوتـاه (عمومی و دبستانی)
دانلود کتابهای مدیر وبلاگ
لطیفه، معما و مطالب خواندنی
آیین همسرداری
مناسبتهای ویژه
متفرقه
سوره کهف 1
تفسیر جامعه کبیره 2

پیوندها

شیعه در روایات اهل سنت
آیین شکوفایی / راهکارهای عملی در تربیت دینی کودک
کتاب پیوند جوان با نماز
دفاع از شیعه در روایات اهل سنت. مقدمه آیت الله خزعلی
پیوند جوان با نماز (ویرایش جدید)
آشیانه مهر (اصول و کلیدهایی از زندگی زناشویی)
سایت هم اندیشی دینی
کتاب چشمه هدایت (چیرامون امام هادی)
میزان تشیع (برسی سند زیارت عاشورا)
قالب پارسی بلاگ|قالب وبلاگ مدافعان حرم پارسی بلاگ
تور هند|لینک بیلدینگ
قیمت کرکره برقی پارکینگ|طراحی جواهر
خرید سامانه پیامک

سایت آوازک

جا لیوانی ماشین|شلف دکوری
رزرو هتل|بلوم
|فیلم
درگاه پرداخت واسط|هتل بندرعباس
هتل کیش
عکس جدید

دیگر امکانات


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 26
کل بازدیدها: 2366684

طراح قالب: آوازک

[ طراح قالب: آوازک ]
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ]