وبلاگ هــم انــدیشـی دینــی

صفحه اصلی عناوین مطالب تماس با من قالب وبلاگ Feed

آیین اردواج (18) زیانهای عینی ازتباط با جنس مخالف

بسم الله الرحمن الرحیم 

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

بخشی از زیانهای عینی ارتباط با جنس مخالف (قسمت دوم)

از بین رفتن سرمایه­ی عفت و حیا: عفت و حیا سرمایه­ای گرانبهاست که خدای متعال به ما عنایت فرموده است. این سرمایه نماد شخصیت و عزّت ما خواهد بود. افتادن در دام این روابط، به تدریج این سرمایه را در وجود انسان تضعیف خواهد کرد، تا جایی که خود را در دام گناه و ذلّت ناشی از آن می­بیند.  

پلّه پلّه سقوط: جوانی که عمری در پاکی زندگی کرده و حضور در کنار نامحرم برای او ناراحت کننده است، با برقراری ارتباط با جنس مخالف به تدریج احساس می­کند که نه تنها حضور در فضای جنس مخالف برای او منزجر کننده نیست؛ بلکه با جنس مخالف انس پیدا کرده است. چنین حالتی برای انسان آغاز خطری بزرگ محسوب می­شود. شیطان که دشمن قسم خورده­ی انسان­هاست سعی دارد تا به تدریج او را در باتلاق گمراهی رها سازد. ابتدا به جوان پاک و متدین می­گوید: «جواب دادن به پیامک جنس مخالف که اشکالی ندارد!» او سلام داده و جواب سلام هم واجب است! با این حیله جوان وارد وادی پیامک بازی با جنس مخالف می­شود. بعد از مدتی که دریافت و ارسال پیامک جاذبه­ی خود را از دست داد، کار به تماس تلفنی می­کشد. مدتی با او صحبت عادی دارد و به تدریج صحبت به مسائل دیگر کشیده می­شود. مدتی هم با این حال جلو می­رود؛ اما می­بیند که این حالت هم عادی شد و باید مرحله­ی دیگری را تجربه کند. حیا تا حد زیادی تضعیف شده و دیگر منعی نمی­بیند تا با نامحرم ملاقات حضوری داشته باشد. . .

روزی دختر خانمی نوزده ساله به مرکز مشاوره مراجعه کرد. این جوان که از جهت پوشش وضع مناسبی نداشت. گفت: «حاج آقا! در مورد نماز برای من بگویید. بگویید که چه کار کنم تا نماز بخوانم.» قدری با او صحبت کردم تا اینکه گفت من از اوّل اینگونه نبودم. دختری محجبه و متدین بودم. در دبیرستان از شاگردان نمونه بودم تا اینکه در دوم دبیرستان پدرم از دنیا رفت. در آن زمان مشکل روحی زیادی داشتم. یکی از دوستانم که شاهد وضع روحی نامناسبم بود گفت: «بیا با یک پسرصحبت کن تا آرامش پیدا کنی!» من که تا کنون چنین کاری انجام نداده بودم با تعجب گفتم: «من اهل این کارها نیستم؟!» دوستم گفت فقط یکبار امتحان کن. اگر دوست نداشتی دیگر ادامه نده. بالاخره فریب گفته­های او را خوردم و با پسر مورد نظر او باب گفتگو را باز کردم. گفتگو جذاب بود و مرا تشویق می­کرد تا به آن ادامه دهم. الان کارم به جایی رسیده که کنار خیابان می­ایستم و هر ماشینی که بوق زد شوار می­شوم و هر جا که خواست می­روم. خود را در منجلابی بزرگ می­بینم و از خودم متنفرم.  

متأهلین فاسد: ازدواج در واقع زمینه­ی حیا و عفت را فراهم می­کند نه اینکه فی نفسه موجب حیا و عفت شود. جوانی که در دروان جوانی حیا و عفت خود را از دست داده باشد، با ازدواج هم نمی­تواند به راحتی از گناه و معصیت رهایی یابد. در مشاوره­ها به دفعات شاهد مشکلات خانواده­هایی هستیم که با وجود اینکه همسر دارند باز هم در دام دوستی به جنس مخالف گرفتار شده­اند. اغلب این افراد همان کسانی بوده­اند که در دوران مجردی با برقراری ارتباط با جنس مخالف حیا و عفت خود را از دست داده­اند!

باج گیری:در خلال صحبت با نامحرم ممکن است شخصی از آنها عکس یا فیلمی بردارد. این افراد با چنین کارهایی در صدد برمی­آیند تا از او باج گیری کنند. به عنوان مثال دختر خانم را تهدید می­کنند که قصد دارند این عکس را برای برادر یا پدرش ارسال کنند. دختر بی­چاره که آبرو و حیثیت خود را در معرض خطر می­بیند مجبور است سالها در حول و هراس زندگی کرده و به آن شخص باج دهی کند. چه از باب مالی که چه از باب آبرویی. حتی بعضا می­بینیم که این افراد شیاد بعد از ازدواج خانم یا اقا هم دست از سر آن­ها برنمی­دارند و در آن زمان هم تهدید به آبرور ریزی می­کنند.

قرار گرفتن در جاذبه­ی عاطفی جنس مخالف: جاذبه­ی عاطفی که میان دوجنس مخالف وجود دارد عطیه­ی الهی است که باید در بستر ازدواج به آن پاسخ گفته شود. برقراری ارتباط با نامحرم ممکن است جوان را در دام جذبه­ی عاطفی او گرفتار کرده و آسایشش را از بین ببرد. 

با چشم گریان وارد شد. وقتی نشست نمی­توانست جلو گریه­های خود را بگیرد. بعد از چند دقیقه گفت: شما را به خدا نجاتم بدهید. آتش محبت یکی در دلم افتاده و روزگارم را سیاه کرده. به شدت تپش قلب دارم. از خواب و خوراک افتاده­ام. در بستر خواب تا نیمه شب بیدارم و زجر می­کشم. صبح هم که از خوب بیدار می­شوم آنقدر سنگینم که کأنه تمام شب را مشغول کار سنگین بوده­ام. غم بزرگی در دلم افتاده و مرا رها نمی­کند. حسرت به دلم مانده که یکبار با تمام وجود بخندم. هر جا می­روم یاد او همراهم است و بریا چند دقیقه هم که شده رهایی ندارم. احساس می­کنم همه­ی وجودم وقف او شده و چیزی برای خودم نگذاشته­ام. آرام و قرار ندارم. وقتی می­نشینم حول و هرسی در دلم می­افتد لذا بلند می­شوم راه می­روم. وقتی هم راه می­روم باز همان حالت را دارم. حوصله­ی هیچ کس را ندارم و نمی­توانم عزیزترین کسانم را هم تحمل کنم. خوش به حال دو سال پیشم که آزاد بودم و برای خودم زندگی خوبی داشتم …

 این نوشته درد دل جوانی بود که در دام عشق به جنس مخالف افتاده بود. این عشق موجب می­شود تا جوان فرصت­های طلایی دوران جوانی خود را از دست بدهد و به جای آنکه مشغول درس و فعالیت شود خود را تبدیل به موجودی نیمه­جان و بی­انگیزه ببیند. موجودی که امیدی به آینده ندارد و جز فکر کردن به معشوقش به چیز دیگری نمی­تواند بیندیشد.          

خواستگارها یکی پس از دیگری جواب منفی می­گیرند و روز به روز هم از تعداد آنها کاسته می­شود. تا زمانی که این آتش در درون جوان شعله­ور است نمی­تواند مرد دیگری را به عنوان خواستگار بپذیرد. دختر خانمی می­گفت: خواهرم در آرزوی رسیدن به پسر خاله خواستگارهای خود را رد می­کرد و به آنها پاسخ منفی می­داد. اوایل نمی­دانستیم که علت این کارش چیست تا اینکه متوجه علت کارش شدیم. خاله از خواهرم خواستگاری کرد، اما پدرم به خاطر اعتیاد پسر خاله او را نپذیرفت. خواهرم مدتی از روی لجاجت خواستگارهای خود را رد می­کرد. حالا هم که قدری سر عقل آمده خواستگار مناسبی ندارد. از طرفی من که خواهر کوچکتر او هستم نیاز به ازدواج دارم ولی پدرم می­گوید تا خواهرت نرفته نمی­توانی ازدواج کنی. حالا گناه من چیست که باید در آتش ندانم کاری خواهرم بسوزم؟!  

بیست و دو ساله بودم که با پسری آشنا شدم. دیدم پسر خوبی است و مرد زندگی. خیلی به هم علاقمند شده بودیم. روی همین اساس به یکدیگر قول ازدواج دادیم. سالها با هم صحبت می­کردیم و منتظر بودم که به خواستگاری من بیاید اما مشغول تحصیل بود و هنوز نمی­توانست برای خواستگاری اقدام کند. با وجود او دیگر خواستگاری را نپذیرفتم و به بهانه­ی ادامه­ی تحصیل به همه جواب رد دادم. پنج سال از این داستان گذشت. حالا تحصیلاتش تمام شده بود و دوران سربازی را هم سپری کرده بود. اما … نمی­دانم چی شد که یکدفعه گفت: شرمنده هستم ما نمی­توانیم با یکدیگر ازدواج کنیم! یکبار پدر و مادرش را بهانه می­کرد و می­گفت والدینم موفق نیستند و حاضر نیستند به خواستگاری بیایند. یکبار می­گفت ما با هم سنخیت نداریم و یک بار هم می­گفت: اصلا آشنایی ما از اوّل اشتباه بود… او رفت و با خانم دیگری ازدواج کرد. حالا من ماندم و جوانی از دست رفته­ام. من ماندم و حسرت خواستگارهای خوبی که به امید او از دست دادم …

مدتی است که با دختری صحبت می­کنم. این دختر هیچ تناسبی با من و خانواده­ام ندارد اما محبت عجیبی از او در دلم افتاده تا جایی که با وجود این محبت نمی­توانم شخص دیگری را به همسری بپذیرم. هر چند که عقلم می­گوید دختر به درد تو نمی­خورد؛ اما تمام تلاشم این است که با آن دختر وصلت کنم. 

جوان به خاطر عشقی که به جنس مخالف پیدا کرده، حاضر است تمام خانواده­ی خود را فدای عشقش کند. به خاطر انتخاب نادرستی که انجام داده پدرش یکبار سکته­ی ناقص کرده؛ اما باز هم حاضر نیست دست از او بکشد. هر دلیلی می­آوری سعی می­کند پاسخی برای آن فراهم کند. وقتی دلیل­ها آنقدر قانع کننده هستند که دیگر جوابی برای آن نمیابد، دست آخر می­گوید من انتخاب خود را انجام داده­ام و شما نمی­توانید مرا از این کار منصرف کنید!

 افتادن در دام افراد شیاد و کلاه­بردار: کم نیستند جوان­هایی که به طمع کلاه بردای و شیادی وارد وادی دوستی می­شوند. دختر به خاطر اینکه یک شبه به پول کلانی دست پیدا کند، پسرر را اغفال کرده و به او قول ازدواج می­دهد. رفتارش بسیار محترمانه و مؤدبانه است. خانواده­­ها هم قبول می­کنند و با مهریه­ای کلان به عقد پسر در می­آید. به محض خواندن خطبه­ی عقد رفتار دختر به صورت کلی عوض می­شود تا جایی که دیگر قابل تحمل نیست. پسر که می­بیند کلاه بزرگی به سرش رفته خود را در سر دوراهی زندگی مشقت بار و طلاق می­بیند. خانم از یکطرف مهریه­ی خود را مطالبه می­کند و از طرف دیگر هم بنای زندگی ندارد. اینجاست که پدر مجبور است دارد و ندارد خود را بفروشد تا پسرش را از این گرفتاری نجات دهد.  

این مطالب تنها گوشه­ای از مشکلات دوستی با جنس مخالف بود. خدای متعال که می­بیند این دوستی­ها جز گرفتاری و درد سر چیزی برای انسان ندارد از همان اول ورد به این نوع دوستی­ها را حرام کرده است. حال کسی که مطیع دستورات الهی است زندگی خوش و کم درد سری دارد اما کسی که با تکبر و منیت، دستورهای الهی را فدای امیال نفسانی خود می­کند، جز گرفتاری چیزی برای خود نکاشته است.  

«««مطلب قبلی     مطلب اوّل     مطلب بعدی»»»   



[ سه شنبه 90/8/17 ] [ 6:15 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

آیین ازدواج (17) فلسفه ی حرمت ارتباط با جنس مخالف

بسم الله الرحمن الرحیم 

موانع انتخاب همسر متناسب در ازدواج


بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

8. ارتباط با جنس مخالف:در شرع مقدس اسلام برقراری رابطه­ ی عاطفی با جنس مخالف، حرام اعلام شده. اما به راستی چرا دین اسلام چنین روابطی را حرام کرده است.

در جواب این پرسش مقدمه­ای ذکر می­گردد:

طبق روایات اهل بیت (علیهم­السلام)  علت اصلی هر چیزی که خدای متعال حرام یا واجب کرده، به نفع و ضرر دنیوی یا اخروی ما برمی­گردد. یعنی خدای متعال که می­داند انجام برخی از کارها موجب ضرر دنیوی یا اخروی قابل توجه است، انجام آن کار را از ابتدا حرام کرده تا بندگانش مبتلا به صدمات آن نشوند. همچنین خدای متعال می­داند که انجام برخی از کارها سود بسیار زیادی برای انسان دارد تا جایی که از دست دادن آن سود صدمه­ای بزرگ برای او به جای خواهد گذاشت. لذا در قالب یک دستور آمرانه ما را تشویق به انجام آن کار می­کند. با این مطلب روشن شد که هدف از امر و نهی الهی، کسب سود و دفع زیان برای خود ما می­باشد و در این میان هم نفع و زیانی متوجه خدای سبحان نخواهد شد.

البته لازم به ذکر است که توقع نمی­رود ما بتوانیم به سود و زیان همه­ی واجب­ها و حرام­های الهی پی­ ببریم. ما در محضر خدای حکیم همچون کودکی هستیم که قادر به درک بسیاری از سود و زیانهایش نمی­باشیم. اما می­دانیم که امر و نهی خدای متعال از روی حکمت است و خدای حکیم هم کار بیهوده انجام نمی­دهد. روی همین اساس احکام او را به دیده می­نهیم و با اطمینان خاطر به آنها عمل می­کنیم.    

برخی بدون توجه به این مطلب مهم، به اشتباه می­گویند: خداوند چه نیازی به عبادت و نماز ما دارد؟  این افراد توجه ندارند که خدای متعال هیچ نیازی به ایمان ما ندارد. او بی­نیاز مطلق و عاری از هرگونه نقصی است. اگر تمام مردم روی زمین کافر شوند از خدایی خدا چیزی کم نمی­شود و اگر هم همه مؤمن و متقی شوند چیزی به او افزوده نمی­گردد.  عبادت خدای متعال تنها راه برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی است و نماز هم نردبان عروج به کمالات انسانی است.

حال که بحث به اینجا کشید لازم می­دانم نکته­ی دیگری هم مطرح کنم. در کنار مطلبی که تا اینجا بیان شد، احکام الهی فایده­ی خاص دیگری هم دارد و آن تقویت روحیه­ی عبودیت و بندگی است. مهمترین مقام برای هر انسانی این است که همواره این واقعیت بزرگ را آویزه­ی گوش خود کند که او بنده­ی خدای متعال است و هر چه دارد همه از اوست. مقام عبودیت خداوند چنان وسعتی دارد که حتی از مقام رسالت هم بالاتر است. روی همین اساس در تشهد نماز، ابتدا شهادت می­دهیم که پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) عبد خدا بود و بعد از آن شهادت به رسالت او می­دهیم. پذیرفتن عبودیت خدای سبحان اقتضا دارد تا هر چه گفت بدون چون و چرا بپذیریم حال که به فسلفه­ی احکام او پی ببریم و چه به فلسفه­ی آن پی نبریم. اگر کسی صرفا به دلیل نفع و ضرر خود احکام الهی را اجرا کند، هر چند که به هدفش می­رسد؛ اما چون در این میان فقط «خود» را می­بیند، هنوز بویی از «عبودیت» خدای ربّ العالمین را استشمام نکرده است. اما کسی که هدفش از اطاعت دستورهای الهی را پذیرش بندگی او قرار داده، در جرگه­ی بندگی خدا راه پیدا کرده و بهره­ی بسیار بالاتری از اعمال خود خواهد برد.  

اینجاست که فاصله­ای بزرگ میان مردم ایجاد می­گردد. برخی از مردم که در عمل به دستورات الهی توجهی به جنبه­ی عبودیت آن ندارند، به محض مشاهده­ی حکمی که سود و زیان آن برایشان نامعلوم است به سادگی از آن نافرمانی می­کنند و می­گویند: تا نفهمم که ترک این کار حرام چه زیانی برای «من» دارد، آن را ترک نمی­کنم و تا نفهمم که انجام این کار واجب چه سودی برای «من» دارد، آن را انجام نخواهم داد. حتی برخی قدم را فراتر گذاشته و با پشت کردن به احکام الهی می­گویند «من» دوست دارم به شیوه­ی دیگری با خدای خود صحبت کنم. کی گفته که تنها راه تقرب به درگاه الهی نماز است؟! «من» به جای نماز می­نشینم و در دلم با خدای یکتا مناجات می­کنم! چنین شخصی از یاد برده است که خداوند نیازی به مناجات ما ندارد. او با این دستورها عبودیت و اطاعت پذیری ما را می­خواهد. او می­خواهد تا با تقویت روحیه­ی عبودیت، ما را از بندگان خوب و ممتاز خود گرداند و به کمالات عالی انسانی برساند. اما کسی که متکبرانه به خدا و دستورات او پشت کرده و راه خاص خود را طی می­کند. نه به خدا می­رسد و نه به کمال انسانی خود. چنین شخصی در تکبر و منیت خود سرگردان است و در آخرت هم از لطف خدا بی­نصیب. 

با این مقدمه روشن شد که علت واقعی برای تحریم روابط عاطفی و دوستانه بین نامحرم، در وحله­ی اوّل ضرر فوق العاده­ای است که از این راه متوجه دنیا یا آخرت ما خواهد شد و در وحله­ی بالاتر، تقویت روحیه­ی عبودیت و بندگی در انسان است.  

در قسمت بعدی به عنوان نمونه برخی از ضررهای عینی این روابط مطرح می­گردد. (ادامه دارد)

«««مطلب قبلی     مطلب اوّل      مطلب بعدی»»»



[ سه شنبه 90/8/17 ] [ 4:13 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

آیین ازدواج (16) برخی از موانع انتخاب همسر متناسب

بسم الله الرحمن الرحیم

موانع انتخاب همسر متناسب در ازدواج

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

(1) فضای نامناسب مجلس خواستگاری (قبلا اشاره شد)

(2) ازدواج موقت برای شناخت بیشتر (قبلا اشاره شد)

(3) نوع صحبت­های مجلس خواستگاری:در مجلس خواستگاری اگر طرف مقابل به جای معرفی خود و سؤال از شما، رو به درد دل آورد ممکن است این درد دل­ها موجب برقراری علقه­ی عاطفی میان شما گردد و به خاطر حس ترحم تصمیم به ازدواج با او بگیرید. (یکی از ویژگی­های درددل ایجاد علقه­ی عاطفی میان طرفین است)   

(4) عجله در انتخاب همسر: برخی از جوان­ها اصولا در انتخاب­های خود عجول و کم­دقت هستند. مثلا وقتی قصد دارند به محض دیدن اولین گزینه دست به جیب می­شوند و آن را خریداری می­کنند و بعد از خرید با دیدن گزینه­های دیگر از کار خود پشیمان می­شوند. چنین جوان­هایی باید توجه داشته باشند که ازدواج خرید لباس نیست که اگر مورد پسند نبود آن را کنار بگذارید. به همین دلیل با شناختی که از خود دارید مراقب باشید که چنین اشتباهی را در ازدواج خود تکرار نکنید.  

(5) وسواس در انتخاب همسر: برخی از جوان­ها در انتخاب­های خود تعادل را از دست داده و مبتلا به وسواس هستند. چنین جوان­هایی هم بایدمراقب باشند تا ضمن انتخاب عاقلانه و با دقت حالت وسواسی خود را در ازدواج وارد نکنند. تا هم موجب آزار دیگران را فراهم نیاورند و هم خود را گرفتار نسازند. این جوان­ها نمی­توانند به تنهایی انتخاب داشته باشند. لذا برای خواستگاری با مشاورهای امین و مورد اطمینانی مشورت داشته باشند.  

(6) یأس از انتخاب همسر مناسب: ممکن است برخی از جوان­ها که از خواستگارهای قبلی جواب «نه» شنیده­اند. به محض مواجهه با خواستگاری به پاسخ مثبت می­دهد خسته شده و بدون چک کردن ملاک­های تناسب به او جواب مثبت دهند. در این زمینه توصیه­ی ما به والدین اینگونه جوان­ها این است که مراقب روحیات فرزندانشان باشند. لذا قبل از آن که خواستگارها با منزلشان بیایند در مورد آنها تحقیقی اجمالی داشته باشند و اگر دیدند ملاک­های اولیه­ی آنها را ندارد، به آنها پاسخ منفی دهند. همچنین وقتی والدین برای آقا پسر خود به خواستگاری می­روند، سعی کنند جوان خود را از تعداد دفعات خواستگاری  و پاسخ منفی آنها مطلع نسازند. همچنین توصیه­ی ما به جوانان عزیز و خانواده­هایشان این است که در خواستگاری­ها مراقب باشید تا به طرف مقابل صده­ی روحی نزنید. یعنی قبل از رفتن به خواستگاری تحقیقی ـ ولو اجمالی ـ داشته باشید و اگر دیدید ملاک­های اولیه­ی شما را ندارند بی­جهت به خواستگاری نروید یا بی­جهت کسی را برای خواستگاری نپذیرید.     

(7) عدم توجه جامع به مصادیق مختلف تناسب: هر جوانی دوست دارد مناسب­ترین همسر را برای خود انتخاب نماید برای انتخاب همسر باید به همه­ی مصادیق همتایی توجه داشت. معمولا جوان­های عزیز که توجهی به این جامعیت ندارند در ذهن خود فقط به دنبال تطبیق مصادیقی می­گردند از آنها خبر دارند. این جوان­ها بعد از انتخاب و شروع زندگی تازه متوجه می­شوند که تناسب­های دیگری هم در ازدواج مطرح بوده و باید هنگام انتخاب همسر به انها هم توجه می­کردند. اما کار از کار گذشته است.

برخی از مردم برای انتخاب همسر صرفا به محیط افراد و تجربه­ی خود اکتفا می­کنند. به عنوان مثال خانمی می­گفت: همین که مرد، مرد کار و تلاش باشد بس است. علت حرف این خانم آن بود که در محیط زندگی خود با چند نمونه زندگی­هایی مواجه شده بود که شوهر آنها اهل کار نبودند و همسر را در تنگنا قرار می­دادند. حالا این خانم که می­بیند اگر همسر آن خانم­ها مرد کار و تلاش بوند عمده مشکلشان در زندگی حل است. خود نیز گمان می­کند که برای انتخاب همسر صرفا باید متمرکز در همان مشکلاتی باشد که در محیط اطراف خود مشاهده می­کند. لذا به محضی که دید خواستگارش چنین مشکلی ندارد سریع و بدون توجه به سایر مصادیق همتایی به او جواب مثبت می­دهد. بعد می­بیند که مشکلاتی دیگری در زندگی او سر باز کرد.

«««مطلب قبلی     مطلب اوّل      مطلب بعدی»»»

    



[ شنبه 90/8/14 ] [ 4:14 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

آیین ازدواج (15) نگاهی اجمالی به عقد موقت

 بسم الله الرحمن الرحیم   

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

نگاهی اجمالی به عقد موقت:عقد موقت یکی از قوانین پیشرفته و مترقی اسلام عزیز است که در جای خود بسیار کارساز و مفید می­باشد. همانگونه که از نام آن برمی­آید، این عقد برای مواقع اضطراری است تا جامعه گرفتار گناه و فساد اخلاقی نشود. خداوند متعال در قرآن کریم از این عقد اینگونه یاد می­کند: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً.»[1] (با زنهایى که ازدواج موقت مى‏کنید، باید مهر آنها را به عنوان یک امر واجب بپردازید). 

عقد موقت و خانم­های غیر باکره:منظور از خانم غیر باکره، خانم­هایی هستند که ازدواج کرده­اند و به واسطه­ی طلاق ویا مرگ شوهر هم اکنون مجرد هستند. این خانم­ها باید در درجه­ی اوّل در فکر عقد دائم با مردی در شأن خود باشند، اما چون از یک طرف ممکن است سال­ها در انتظار چنین شوهری بمانند و از طرف نیاز عاطفی به یک مرد نتواند آنها را از گناه باز دارد، می­توانند با در نظر گرفتن ملاحظات عقد موقت، مدتی را در عقد موقت با مردی سپری نمایند تا در گناه و فساد گرفتار نشوند. همچنین برخی از این خانم­ها که بنا به دلایلی نمی­توانند ازدواج دائم داشته باشند، می­توانند با عقد موقت نیاز عاطفی و بلکه مالی خود را مرتفع گردانند. مثلا خانم­هایی هستند که فرزند دختر دارند و صلاح نمی­دانند دختر جوان­شان زیر دست ناپدری بزرگ شود. یا اینکه پسرهایی دارند که به او اجازه­ی چنین ازدواجی نمی­دهند. در این رابطه عمل به تذکرهای ذیل توصیه می­شود:

1. هویت مردی که می­خواهد با او ازدواج موقت داشته باشد معلوم باشد.

2. از این موضوع کسی را مطلع نسازند.

3. سعی کنند مردی را انتخاب کنند که توجه به نیازهای عاطفی آنها هم داشته باشد.

4. تعدّد ازدواج موقت با افراد مختلف ممکن است موجب نتوع طلبی خانم و در نهایت به خطر افتادن سرمایه­ی عفت و حیای او گردد. لذا سعی کنند با دقت مردی را انتخاب نمایند که بتوانند برای مدتی طولانی روی او حساب باز کنند.

5. اگر قصد ازدواج دائم دارند، مراقب باشند که جلوه­های ازدواج موقت آنها را از عقد دائم و غافل نکند. کم نیستند خانم­هایی که دوران طراوت جوانی خود را مشغول عقد موقت بوده­اند و در دروان میان­سالی به یکباره خود را تنها و بی­پناه می­بینند.

عقد موقت و خانم­های باکره:عقد موقت برای خانم­های باکره (یعنی خانم­هایی که هنوز شوهر ندیده­اند) در وحله­ی اوّل به صلاح نیست و بیش از هر چیز موجب درد سر می­گردد. امام صادق (علیه­السلام) در مورد ازدواج موقت با دختر باکره می­فرمایند: ازدواج موقت با دختر باکره کراهت دارد؛ چرا که موجب بروز عیب برای خانواده­اش می­گردد.[2] در این قسمت چند مورد از گرفتاری­های این نوع ازدواج برای دختر باکره بیان می­شود:

1. معاشرت با یک مرد در دروان عقد موقت برای روحیات لطیف دختر مشکل ساز است و ممکن است که بعد از ازدواج دائم نتواند آن گونه که باید در حق همسر خود محبت داشته باشد.

2. چون دختر تجربه­ی زندگی با مردی را ندارند، ممکن است مورد سوء استفاده قرار گرفته و عمری را در اندوه ندانم کاری خود سپری کنند. چه این سوء استفاده به لحاظ از بین رفتن بکارت باشد و چه اینکه به نحو دامی باشد که مردهای شیاد برای او می­چینند تا وی را در منجلاب فساد قرار دهند.

روزی دختر خانمی که به دلیل فوت پدر، اجازه­اش ازدواجش در دست خودش بود، سراسیمه به مرکز مشاوره مراجعه کرد. این دختر با پسری رفیق می­شود و بعد با یکدیگر صیغه­ی محرمیت می­خوانند. رابطه­ی عاطفی میان این دو آنقدر صمیمانه می­شود که کاملا یقین می­کنند ازدواجشان حتمی است. روی همین اساس متأسفانه دختر، خانم بکارت خود را در معاشرت با پسر از دست می­دهد. بعد از مدتی پسر به دلیل ممانعت خانواده­اش از ازدواج با او سر باز می­زند و با یک معذرت خواهی ساده او را به حال خود رها می­سازد و دنبال کار خود می­رود. حالا این دختر مانده بود با مشکل بزرگی که زندگی آینده­ی او را در هاله­ای از ابهام قرار داده بود!  

3. بسیاری از مردهایی که رو به ازدواج موقت می­آورند، در این ازدواج فقط به جنبه­ی غریزی آن می­نگرند و توجه­ی به خواسته­های عاطفی دختر ندارند. این بی­وجهی ممکن است باعث شود تا به تدریج دختر از جنس مرد متنفر شود و به خواستگارهای خود هم جواب منفی بدهد.

4. دختری که طعم معاشرت با مردی را نچشیده ممکن است در ازدواج موقت به یکباره به وی علاقمند شده و نتواند از او جدا شود. از یک طرف می­بیند که زندگی دائم با آن مرد غیر ممکن است و از طرف دیگر با عشق و محبتی که از او در دلش افتاده نمی­تواند ـ در قالب ازدواج دائم ـ مرد دیگری را در زندگی خود پذیرا باشد.

5. ممکن است دختر به دلیل جذابیت عقد موقت، دوران طلایی جوانی خود را از دست بدهد و با امروز و فردا کردن، خواستگار یا خواستگارهای خوب خود را از دست بدهد.       

با این مسائل مشخص شد که عقد موقت برای دخترهای باکره مشکل ساز بوده و بسیار خطرناک می­باشد. حال با در نظر گرفتن این مسأله اگر دختر خانم دید که تاب تحمل نداشته و می­رود تا به گناه بیفتد می­تواند ابتدا مشکل خود را با یک کارشناش مذهبی در میان بگذارد. چه بسا آن کارشناس راه­کاری به او ارائه کرد تا از این مشکل رهایی یابد. به هر حال تا می­تواند در مقابل مسائل عاطفی و نیازهای غریزی تحمل داشته باشد تا دچار درد سر نشود. در برخی موارد بسیار استثنایی که دختر به خاطر این مسائل نمی­تواند پاک بماند و حتی مبتلا به مشکلات روحی و روانی شده است. از باب دفع افسد به فاسد می­تواند با عقد موقت به صورت موقتی مشکل خود را مرتفع نماید. حال اگر دختر خانمی اجازه­اش در دست خودش بود که با نهایت دقت با مردی عقد موقت می­بندد و اگر اجازه در دست ولی بود. اینجا عرفا وشرعا بر ولی واجب است که با ازدواج موقت به نیاز دختر خود رسیدگی نماید و او را از این گرفتاری نجات دهد.

در این عقد باید تذکرهای ذیل لحاظ شود:

1. حتی الإمکان معاشرتشان در حد صحبت و گفتگوی معمولی باشد تا از آسیب­های عقد موقت دورتر باشند.

2. سعی کنند بجز پدر و مادر شخص دیگری را متوجه این عقد نکنند و با آنها در مورد این مسدله صحبتی به میان نیاورند. چه این شخص برادر و خواهر باشد و چه رفیق صمیمی. چرا که ممکن است بعدها همین افراد موضوع عقد موقت دختر را بر زبان جاری کنند و مشکل بزرگی برای وی درست کنند. (البته مخفی بودن موضوع عقد موجب نشود که دختر از مشورت با اهل آن خودداری نماید)    

3. طولانی بودن زمان عقد موقت در برخی موارد برای خانم درد سر ساز است. دختر تمایلی به ادامه­ی این عقد ندارد و مرد مابقی مدت را به او نمی­بخشد. همچنین با توجه به این که خواستگاری از خانمی که در عقد دیگری است حرام است ممکن است در دروان عقد موقت خواستگار خوبی برای خانم پیدا شود و دختر به خاطر این که در عقد ـ موقت ـ دیگری است نتواند پذیرای او باشد. روی همین اساس پیشنهاد می­گردد که در ضمن خواندن صیغه­ی عقد، دختر از مرد وکالت بلاعزل بگیرد که هر وقت خواست بتواند از طرف مرد مابقی عقد را بر خود ببخشد.

4. به محض اینکه متوجه شدید در ازدواج موقت نیاز عاطفی شما برطرف شده دیگر به آن ادامه ندهید.  

پی نوشتها:  [1] . سوره­ی نساء، آیه­ی 24.  امام صادق (علیه­السلام) در جواب شخصی که از متعه سؤال می­کرد این آیه را قرائت فرمودند. الکافی، ج5، ص450.   [2] . عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه­السلام) قَالَ فِی الرَّجُلِ یَتَزَوَّجُ الْبِکْرَ مُتْعَةً قَالَ یُکْرَهُ لِلْعَیْبِ عَلَى أَهْلِهَا. / الکافی، ج5، ص462.   

«««مطلب قبلی     مطلب اوّل      مطلب  بعدی»»» 



[ دوشنبه 90/8/9 ] [ 6:15 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

آیین ازدواج (14) عقد موقت قبل از ازدواج دائم

بسم الله الرحمن الرحیم

موانع انتخاب همسر متناسب در ازدواج

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

(2) عقد موقت برای شناخت بیشتر: گاهی اوقات والدین تصمیم می­گیرند برای این که دختر و پسر شناخت بهتری از هم داشته باشند، آنها را به عقد یکدیگر در آورند. هر چند که عقد موقت به خودی خود کار بسیار پسندیده­ای است؛ اما عقد محرمیت در چنین حالتی بسیار اشتباه است. علت اشتباه بودنش هم این است که صیغه­ی محرمیت میان دختر و پسری که سالها در انتظار چنین لحظه­ای نشسته­اند بسیار جذاب است و به محض خوانده شدن این صیغه­، علقه­ی عاطفی خاصی میان این دو جوان ایجاد می­شود. همین علقه موجب می­شود تا نتوانند به درستی تصمیم بگیرند و به جای آنکه یکدیگر را بشناسند مشغول ابراز محبت به یکدیگر گردند. همچنین اگر یکی از آنها طرف مقابل را پسندید؛ اما طرف مقابل نپسندید، ممکن است احساس کند که پاسخ منفی، از رسم جوانمردی به دور است و موجب دل­شکستگی او می­گردد. لذا در تصمیم­گیری دچار تردید می­شود و قدرت «نه» گفتن را از دست می­دهد.  

لازم به ذکر است که اگر خواستگاری از مرحله­ی انتخاب عبور کرده باشد و خانواده­ها تصمیم مثبت خود را گرفته باشند، می­توانند و بلکه پسندیده است که تا قبل از خواندن عقد دائم، میان دختر و پسر عقد موقتی خوانده شود تا در معاشرتها به گناه نیفتند. 

 لزوم توجه به چند نکته:

1. والدین با دختر و پسر شرط کنند که معاشرت آنها در حد صحبت باشد. لازم به ذکر است که تا قبل از آنکه عقد دائم و آن هم به صورت رسمی و محضری خوانده نشده، نباید معاشرت را از حد صحبت معمولی فراتر ببرند.  

2. بجز خانواده­ی طرفین شخص دیگری را از این عقد مطلع نسازند. چرا که ممکن است در دوران عقد میانه­ی آنها به هم بخورد و کار به ازدواج دائم نرسد.

3. زمان عقد موقت کوتاه باشد.  

4. عقد موقت را به صورت صحیح و با رعایت ضوابط شرعی آن بخوانند.

5. اگر بناست قبل از پایان زمان عقد موقت، عقد دائم خوانده شود داماد باید مدت زمان باقی مانده از عقد موقت را به عروس خانم بخشد تا اینکه بعد از نامحرم شدن، عقد دائم صحیح باشد. اگر در زمان عقد موقت، عقد دائم خوانده شود، عقد دائم باطل خواهد بود. 

6. برخی از والدین در ازدواج موقت ، همان مهریه ی ازدواج دائم را ذکر می کنند. غافل از آن که قبول مهریه در واقع قبول بدهی به دختر خانم است. ممکن است برخی بگویند دختر خانم مهر ازدواج موقت را می بخشد؛ اما در مواردی اتفاق افتاده که حین عقد رابطه ی طرفین به هم خورده و دخترخانم هم طلبکار مهر خود شده. حالا داماد مانده با بدهی بزرگی که به گردن گرفته!

در پایان چند  مطلب ضروری دیگر در مورد عقد موقت ذکر می­گردد:

1. در عقد موقت باید زمان و مهریه­ی آن به صورت مشخص معین گردد. در غیر این صورت عقد اشکال دارد. دربرخی از مشاوره­ها که می­دیدم دو نفر با یکدیگر عقد موقت خوانده­اند. از آنها می­پرسیدم مقدار مهریه چقدر است؟ می­دیدم که می­گویند خانم گفته من مهر نمی­خواهم! و حال آنکه چنین عقدی باطل است. یا می­پرسیدم عقد موقت به چه مدّت است؟ می­گفتند: گفتیم فعلا بخوانم بعد تا هر وقت شد ادامه می­دهیم!

2. کسی که قبلا در عقد دیگری بوده ـ چه دائم و چه موقت ـ باید توجه داشته باشد که تا عده­ی شخص قبلی به اتمام نرسیده، نمی­تواند با کسی ازدواج ـ دائم یا موقت ـ داشته باشد.

3. شاید این مطلب برای برخی تعجب آور باشد؛ اما لازم تذکر دهم خانمی که شوهر دارد نمی­تواند با کسی صیغه­ کند. بارها دیده­ام برخی خانم­های متأهل گمان می­کنند که می­توانند با دیگری صیغه­ی محرمیت بخوانند!   

4.  در شرع مقدس اسلام چیزی به عنوان صیغه­ی خواهرـ برادری نداریم. تنها صیغه­ی ازدواج است که به صورت ازدواج دائم و موقت شکل می­گیرد.

 

«««مطلب قبلی     مطلب اوّل      مطلب بعدی»»»



[ دوشنبه 90/8/9 ] [ 9:17 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

آیین ازدواج (13) فضای مجلس خواستگاری

بسم الله الرحمن الرحیم

موانع انتخاب همسر متناسب در ازدواج

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

(1) فضای مجلس خواستگاری. فضای مجلس خواستگاری نباید به گونه­ای باشد که ایجاد وابستگی و تعهد نماید. بهترین فضا برای خواستگاری و صحبت، همان فضای خانه­ی دختر است. در چنین فضایی حرمت دختر حفظ شده و با آرامش و متانت بیشتری با خواستگار خود صحبت می­کند. چون مرد طالب است و زن مطلوب، جواب منفی خانواده­ی پسر در چنین فضایی موجب صدمه­ی روحی برای دختر نمی­شود. اما اگر خود دختر هم گامی در جهت خواستگاری بردارد، هم برای او و هم برای خواستگارش حس خوبی ایجاد نمی­شود. خواستگار احساس می­کند که شاید دختر عیبی دارد که خود برای خواستگاری اقدام کرده و از حالت مطلوب بودن بیرون آمده. خود دختر هم به تدریج احساس می­کند حس کرامت نفسش زیر سؤال رفته و نباید چنین اقدامی می­کرده، لذا با شنیدن جواب منفی از طرف خواستگار، لطمه­ی عاطفی بدی می­بیند.

برخی از جوان­های عزیز مجلس خواستگاری را در فضای دیگری انتخاب می­کنند. به عنوان مثال دختر خانم همراه یکی از محارم خود به پارک می­رود و آقا پسر هم به آنجا می­آید. بعد آقا پسر و دختر خانم در فضای پارک مشغول گفتگو می­شوند. شاید هدف آنها از این کار آن است که فضای پارک فضای دلنشینی است و طرفین در آرامش بیشتری با یکدیگر صحبت می­کنند. اما غافل از این که دختر و پسر در این فضا به تدریج به یکدیگر انس می­گیرند و به نوعی هم نسبت به یکدیگر احساس تعهّد می­کنند. همین انس و احساس تعهد موجب می­شود که برخی از عیوب جدی و عدم سنخیت­­ها را کنار بگذارند و تن به ازدواج دهند. لذا حتی الإمکان سعی کنید فضای خواستگاری را اینگونه انتخاب ننمایید. مگر اینکه واقعا جای مناسبی سراغ نداشته باشید و مجبور به انتخاب چنین مکانی شوید.

توجه: اگر پدر دختر اجازه نمی­دهد مجلس خواستگاری بیش از یک بار برقرار شود، می­توان با هماهنگ با یکی از اقوام دلسوز، مجلس بعدی را در منزل آنها برقرار نمایید؛ اما توجه کنید که این کار حتما با هماهنگی یکی از نزدیکان باشد و مجلس هم به گونه­ای باشد که کرامت نفس شما حفظ شده و منجر به حس تعهّد یا دوستی نگردد.

«««مطلب قبلی    مطلب اوّل       مطلب بعدی»»»



[ یکشنبه 90/8/8 ] [ 4:15 عصر ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

آیین ازدواج (12) تناسب سنی در ازدواج

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

تناسب در ازدواج

(6) تناسب سنی:ازدواج، هم­فکری و هم­راهی زن و مرد با یکدیگر است. همین هم­فکری می­طلبد تا زن و مرد از جهت سنی با یکدیگر تناسب قابل قبولی داشته باشند. اصولا خانمها زودتر از آقایان به رشد اجتماعی دست پیدا می­کنند. روی همین اساس دختر خانم برای ازدواج، آقا پسری را هم فکر خود می­داند که از جهت سنی مقداری از او بزرگتر باشد. حتی در صحبت­هایی که از برخی دختر خانم­ها شنیده­ام می­بینم که مثلا می­گویند: «پسرری به خواستگاری من آمده که هنوز بچه است. او بیست سال بیشتر ندارد». وقتی از سن خودش می­پرسم می­بینم خودش هم بیست ساله است. یعنی دختر خانم متوجه می­شود که پسری می­تواند او را درک کرده و با او همراهی داشته باشد که قدری بزرگتر از خودش باشد.

مطلب بعد این است که اصولا خانم­ها دوست دارند در زندگی به یک مرد تکیه کنند و به این تکیه­گاه خود هم افتخار می­کنند. در مقابل آقایان هم دوست دارند در خانواده اقتدار مردانه داشته و تکیه­گاه همسر خود باشند. این قانون، نه یک قانون بشری! بلکه قانون خلقت انسان است. همین قانون اقتضا می­کند که زن، مردی را به عنوان تکیه­گاه قبول کند که تجربه­ی بیشتری از او داشته باشد تا بتواند به راحتی در طوفان­های زندگی به او پناه ببرد. همه­ی این موارد اقتضا دارد که در ازدواج مرد از جهت سنّی قدری بزرگتر از زن باشد.

ذکر چند نکته:

1. اگر خانم بزرگتر از آقا باشد، ممکن است در روند زندگی با مشکلات ذیل مواجه شوند.

خانم نتواند مرد را تکیه­گاه خوبی برای خود ببیند و به تدریج احساس کند که او مرد مورد علاقه­اش نبوده و جذابت چندانی ندارد.  

مرد احساس کند در این بستر نمی­تواند اقتدار مردانه­ی خود را به نمایش بگذارد. همین احساس مرد موجب می­شود تا به ابراز عقیده­ی همسر خود با دید منفی نگریسته و گمان می­کند همسرش جایگاه او را در خانه قبول ندارد. همچنین موجب می­شود تا بدون جهت در مقابل رفتارهای همسرش موضع­گیری ­کند در برابر سلیقه­ها و رفتارهای او ساز مخالف بنوازد. چنین رفتارهایی در واقع رفتاری واکنشی است که در برابر نگرانی مرد از احتمال به خطر افتادن اقتدارش بروز پیدا می­کند.   

2. البته اگر دختر و پسری از جهات دیگر با یکدیگر سنخیت داشتند؛ اما از جهت سنی هم سن و سال بودند یا اینکه مثلا دختر یک سال از پسر بزرگتر بود، می­توانند با یکدیگر زندگی کنند. اما ممکن است مشکلات کوچکی سر راه آنها قرار گیرد که باید آمادگی لازم برای مواجهه با آنها را داشته باشند.

3. اختلاف سنی زیاد میان زن و شوهر به هیچ وجه قابل قبول نیست. به عنوان مثال اگر مرد، خانمی را به همسری انتخاب نماید که پنج سال بزرگتر از او باشد، به طور قطع در روند زندگی با مشکل مواجه خواهند شد. علاوه بر مشکلاتی که ذکر شد مشکل دیگر آن است که مرد از یک طرف می­بیند با خانمی ازدواج کرده که پنج سال از او بزرگ­تر است و از طرف دیگر می­بیند که هم سن و سالهای او با خانمی ازدواج کرده­اند که ـ مثلا ـ پنج سال کوچکتر از آنهاست. یعنی در واقع با خانمی ازدواج کرده و ده سال از خانم دلخواهش بزگتر است. هر چه سن آنها بالاتر می­رود این اختلاف سنی نمود بیشتری پیدا می­کند و مرد را در تداوم زندگی دچار تردید می­نماید.

«««مطلب قبلی     مطلب اوّل      مطلب بعدی»»»



[ شنبه 90/8/7 ] [ 9:46 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]

آیین ازدواج (11) تناسب عاطفی در ازدواج

بسم الله الرحمن الرحیم

بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.

تناسب در ازدواج

(5) تناسب عاطفی: انسان­ها را می­توان از جهت عاطفی به سه گروه. به شدت عاطفی، متوسط و غیرعاطفی تقسیم کرد. گروه سوم در اصطلاح سرد و بی­روح هستند. رعایت تناسب در مسائل عاطفی کاملا ضروری است چرا که زندگی با افراد غیر عاطفی برای کسانی که در گروه اوّل یا دوم قرار دارند سخت و طاقت فرساست.     

به عنوان مثال: خانمی می­گفت: ده سال است که با همسرم زندگی می­کنم؛ اما برای یک بار هم که شده با الفاظ عاطفی مرا خطاب نکرده. یک بار هم به من ـ که همسرش هستم ـ نگفته «دوستت دارم!» حالا مانده­ام که با این همسر چگونه زندگی را ادامه بدهم! 

آقایی هم می­گفت: وقتی خانمم مریض می­شود مدام دور او می­گردم و از هیچ اقدامی برای کمک به او دریغ نمی­کنم. وقتی دلگیر می­شود با هر روشی که شده غصه­ها را از او دور می­کنم؛ اما همسرم اینگونه نیست. وقتی بیمار می­شوم، احوالی از من نمی­پرسد و به کارهای روزمره­ی خود می­­پردازد. نهایت لطف او این است که بگوید داروهایت را بخور تا خوب شوی! وقتی در اثر مشکلات بیرون از خانه به منزل می­آیم اعتنایی به من نمی­کند و با دیدن چهره­ی درهم کشیده­ی من خود نیز چهره در هم کشیده و مشکلات خود را به یاد آور می­شود.    

خانمی دیگری می­گفت: سالهاست با همسرم زندگی می­کنم. شوهرم وقتی به خانه می­آید سراغ بچه­ها رفته و با آنها بازی می­کند؛ اما احوالی از من نمی­پرسد. در تمام مدت زندگی محبت چندانی از او ندیده­ام تا چه برسد به اینکه بخواهد با الفاظ عاطفی و محبت آمیز با من رفتار کند. وقتی به او اعتراض می­کنم، با نهایت تعجب می­گوید: مگه به زن هم محبت می­کنند؟! این حرفها چیه می­زنی؟ رفتار من هیچ مشکلی نداره و همینه که هست.

ذکر دو نکته:

1. برخی از مردم عاطفی هستند اما از توانایی ابراز عواطف خود بی­بهره هستند. یعنی همسر خود را دوست داشته و به او علاقمند هستند ولی نمی­دانند محبت خود را بچگونه به او ابزار نمایند.

2. در برخی از مشاوره­ها که می­دیدم آقا یا خانم مبتلا به فساد اخلاقی و ارتباط با جنس مخالف شده­اند؛ با واکاوی علت بروز مشکلشان می­دیدم که مهمترین مشکل آنها عدم تأمین عاطفی از طرف همسر بوده است. 

«««مطلب قبلی     مطلب اوّل      مطلب  بعدی»»»



[ شنبه 90/8/7 ] [ 8:57 صبح ] [ احمد نباتی ] [ نظر ]
.::.

درباره وبلاگ



ای برادر ! پشتیبان «ولی فقیه» باش، اما پیشاپیش «ولی فقیه» بایست و تیرهای زهر آگین دشمن را که به سوی او روانه می شوند به جان خریدار شو ... تنها عافیت طلبان دنیا دوست هستند که عوام فریبانه از «ولایت» و «ولایت مداری» دم میزنند، اما در هنگامه ی فتنه ها و امتحان های سخت، پشت سر ولی فقیه سنگر می گیرند، تا دنیای خود را در خطر نبینند .

پیوندهای روزانه

سایت هم اندیشی دینی
منبــــر مکتــوب
سلمان علی (سیاسی)
طلبه پاسخگـــــو
تبدیل سال شمسی به قمری ومیلادی
سایت خبرگزاری فارس
سایت خبری رجا نیوز
سایت خبری جهان نیوز

آرشیو ماهانه

علوم قرآنـــی
نکتــه های قرآنــی
معصومین (علیهم السلام)
امیرالمؤمنین (علیه السلام)
حضرت زهرا (سلام الله علیها)
امام حسین (علیه السلام)
امام زمان (ارواحنا له الفداه)
حضرت اباالفضل (علیه السلام)
حضرت معصومه (سلام الله علیها)
نمـــــــــــــاز (راه کارها و موانع)
سلسله مباحثی پیرامون رجعت
تفسیر خطبه 222 نهج البلاغه
تفسیر خطبه 223 نهج البلاغه
ادعیه و اذکار مختلف
اخلاقی *1*
اجتمــــاعـی *1*
سیاسی
سیاسی ـ فتنــــه
راه و رسـم خواستگاری و ازدواج *1*
راه و رسـم خواستگاری و ازدواج *2*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *1*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *2*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *3*
اصـــول زنــدگــی زناشویــی *4*
پاسخگویی به سؤالات خانوادگی
راه نجات از عشق به جنس مخالف
پاسخگویی به سؤالات اعتقادی *1*
پاسخگویی به سؤالات اعتقادی *2*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *1*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *2*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *3*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *4*
پاسخگویی به سؤالات جوانان *5*
تربیت دینی کودک *1*
تربیت دینی کودک *2*
تربیت دینی کودک *3*
تحلیلی بر برائت از جبت و طاغوت
سلسله درس هایی از معاد *1*
سلسله درس هایی از معاد *2*
سلسله درس هایی از معاد *3*
سلسله درس هایی از معاد *4*
سلسله درسهایی از کربـــلا *2*
سخنرانی کوتـاه (عمومی و دبستانی)
دانلود کتابهای مدیر وبلاگ
لطیفه، معما و مطالب خواندنی
آیین همسرداری
مناسبتهای ویژه
متفرقه
سوره کهف 1
تفسیر جامعه کبیره 2

پیوندها

شیعه در روایات اهل سنت
آیین شکوفایی / راهکارهای عملی در تربیت دینی کودک
کتاب پیوند جوان با نماز
دفاع از شیعه در روایات اهل سنت. مقدمه آیت الله خزعلی
پیوند جوان با نماز (ویرایش جدید)
آشیانه مهر (اصول و کلیدهایی از زندگی زناشویی)
سایت هم اندیشی دینی
کتاب چشمه هدایت (چیرامون امام هادی)
میزان تشیع (برسی سند زیارت عاشورا)
قالب پارسی بلاگ|قالب وبلاگ مدافعان حرم پارسی بلاگ
تور هند|لینک بیلدینگ
قیمت کرکره برقی پارکینگ|طراحی جواهر
خرید سامانه پیامک

سایت آوازک

جا لیوانی ماشین|شلف دکوری
رزرو هتل|بلوم
|فیلم
درگاه پرداخت واسط|هتل بندرعباس
هتل کیش
عکس جدید

دیگر امکانات


بازدید امروز: 220
بازدید دیروز: 275
کل بازدیدها: 2366230

طراح قالب: آوازک

[ طراح قالب: آوازک ]
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ]