زیارت جامعه (2) و اهل الذکر
بسم الله الرحمن الرحیم
اشارات (و أهل الذکر)
1. هادیان به ذکر و رهزنان ذکر
امامان معصوم (علیهمالسلام) هادیان به ذکرند؛ یعنی به مصداق کامل ذکر (قرآن و اسلام) فرا میخوانند. در مقابل رهبران غفلت، گمراه کنندهی از یاد حقاند: «یا وَیْلَتى لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً * لَقَدْ أَضَلَّنی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنی وَ کانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً. واى بر من اى کاش فلان کس را دوست نمىگرفتم. او مرا از قرآن گمراه کرد، بعد از آنکه قرآن به من آمد، شیطان خوار کننده (رها کننده) انسان است». [1]
همهی مراحل قرآن ـ که از یک سو «علیّ حکیم» و از سوی دیگر «عربی مبین» است: إنا جعلناه عربیا مبینا… * و إنّه فی امّ الکتاب لدینا لعلیّ حکیم» [2] و بین آن صدر و این ساقه درجات فراوانی وجود دارد ـ ذکر است. این بدان جهت است که انزال قرآن از سنج تجلّی است نه تجافی، به عبارت دیگر همانند آویختن حبل متین است که از «علیّ حکیم» تا «عربی مبین» امتداد دارد، نه از قبیل انداختن قطرههای باران که تا زمانی که در بالاست، در پایین حضور ندارد و وقتی نازل شد در بالا وجود نداشته باشد.
2. سرچشمهی حیات و آبادی
ذکر خدا همواره آباد و زنده است؛ لذا اهل بیت (علیهمالسلام) که «اهل الذکر» هستند، عامل حیات و عمران جامعهی بشری هستند و دلهای معتقدان خود را زنده میکنند. همچنین کسانی که از این عامل آبادی رخ برتابند در فشار و تنگی خواهند بود. «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى. و هر که از یاد من اعراض کند، او زندگى تنگى خواهد داشت و روز قیامت کور محشورش کنیم». [3] این شخص درقیامت کور محشور میشود چنانکه ذاکر خدا بینای دنیا و آخرت است: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَة * إِلى رَبِّها ناظِرَة. چهرههایى در آن روز با طراوت است * به سوى پروردگارش نگاه کننده است» [4] .
3. ذکر کثیر
ذکر خداوند برجستهترین عبادتهاست و چون برای ذائقهی فطرت گواراست به کثرت آن امر شده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً. اى کسانى که ایمان آوردهاید خدا را یاد کنید یاد بسیار». [5] امامان معصوم نیز که اهل ذکرند، دارای کثرت ذکرند و کسی که دائک الذکر باشد، دائم الصلاه است. بدین ترتیب مراد عارف همدانی از دائم الصلاه بودن و پیوسته «قل هو الله» خواندن روشن میشود که گفته است:
خوشا آنان که الله یارشان بی به حمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنان که دائم در نمازند بهشت جاودان سودایشان بی
4. ذکر متقابل:
خدای سبحان پاداش «ذکر نعمت» خود را مزید نعمت ومانند آن دانسته، لیکن پاداش «ذکر خود» را ذکر متقابل قرار داده است که بهترین جزاست. «فاذکرونی اذکرکم»[6]. اهل بیت که اهل ذکرند از ذکر متقابل الهی برخوردارند و چون دائم الذکرند، این وصف کمالی (مذکور بودن) برای آنان به عنوان ملکهی مستمر مطرح است.
5. برتری اهل ذکر بر ذاکر
«اهل ذکر» غیر از ذاکر است. هر چند ذاکر بودن در حد خودش امری مطلوب است، لیکن اهل ذکر از مقامی برتر و جایگاهی ویژه برخوردارند. تفاوتشان در این است که در «اهل»، انس همراه با وابستگی مطرح است. از این رو «اهل الذکر» انس، وابستگی ویژهای با ذکر دارند و ذکر آنها با دوام و ثبات همراه است. در حالی که «ذاکر» اگر اسم فاعل باشد، نه انس شرط است و نه دوام و اگر «ذاکر» صفت مشبهه باشد، تنها دوام مطرح است، اما انس شرط نیست.
6. مراتب اهل ذکر
«اهل ذکر» مراتب فراوانی دارد؛ چون هر کس به مقدار آشنایی، انس و اختصاصی که با مصادیق ذکر دارد، اهل آن ذکر است. اما ائمه مصداق کامل و اتمّ و مصداق کاملی هستند که در میان مخلوقات بالاتر از آن تصور ندارد. آنها نه تنها اهل ذکرند، بلکه خود نیز ذکر هستند. چون همهی ائمه، جان رسول خدا هستند و رسول خدا هم ذکر است: «قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْرا * رَسُولاً…».[7] از سوی دیگر اطلاق ذکر بر قرآن کریم و ائمهی اطهار دلیل دیگری بر اتحاد و تفکیک ناپذیری آن دو با یکدیگر است.
[1] . سورهی فرقان، آیات 28 و 29. [2] . سورهی زخف، آیات 3 ـ 4. [3] . سورهی طه، آیهی 124. [4] . سورهی قیامت، آیات 22 و 23. [5] . سورهی احزاب، آیهی 41. [6] . سورهی بقره، آیهی 152. [7] . سورهی طلاق، آیات 10 ـ 11. این معنا در صورتی صحیح است که «رسولا» عطف بیان یا بدل از «ذکرا» باشد.