زیارت جامعه (15) نوره
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
اشارات
1. محجوبان از نور خدا
خداوند متعال دو نوع نور دارد، نور عامّ و نور خاص.
نور عامّ الهی به ارادهی خداوند وابسته است و ارادهی خداوند به هر چیز تعلق گرفت، پا به عرصهی وجود میگذارد. هیچ کس در اصل وجود خود اختیاری ندارد. دلیلش هم این است که قبل از تجلّی این نور، چیزی وجود ندارد تا اختیاری از خود داشته باشد.
اما بهرهگیری از نور خاصّ الهی به حسن اختیار یا سوء اختیار افراد وابسته است، چرا که بهرهمندی از این نور پس از ایجاد اشیاء است.
مظاهر نور خداوند، یعنی ائمه (علیهمالسلام) نیز اینگونه هستند.
اهل بیت (علیهمالسلام) واسطهی در خلق همهی موجودات هستند لذا موجودات عالم هستی در این مرحله از نور عام اهل بیت بهرهمند میگردند، بدون این که از خود اختیاری داشته باشند. اما بهرهمندی از وساطت آنان در نور خاص، به ایمان و اختیار افراد بستگی دارد. یعنی تنها کسانی از این نور و هدایت ویژهی اهل بیت (علیهمالسلام) بهرهمند میگردند که خود را در معرض تابش نور معنوی آنها قرار دهند.
2. شدّت نور، مانع رؤیت
اگر چه خداوند، نور آسمانها و زمین است، لیکن از باب تشبیه معقول به محسوس، میتوان او را به خورشید تشبیه کرد که نگاه مستقیم و خیره شدن با آن مقدور هر چشمی نیست، مگر این که پشت ابر قرار گیرد که در این صورت برای بسیاری از افراد قابل مشاهده است.
در دعای امام صادق (علیهالسلام) آمده است: « أَنَا أَسْأَلُکَ یَا مَنِ احْتَجَبَ بِنُورِهِ عَنْ خَلْقِه». [1] بر این اساس حکیم سبزواری، منظومهی خود را اینگونه آغاز کرده است:
یا من هو اختفی لفرط نوره الظاهر الباطن فی ظهوره
و شیخ فرید الدین عطار آورده است:
ای زپیدایی خود بس ناپدید جملهی عالم تو و کس ناپدید. [2]
بنابراین مشاهدهی نور خداوند به استعداد افراد بستگی دارد، به گونهای که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «ما عرفناک حقَّ معرفتک». [3]
تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند؟ به قدر بینش خود هر کسی کند ادراک
بر همین قیاس شناخت کامل مظاهر این نور، یعنی ذوات نورانی ائمهی اطهار نیز مقدور همگان نیست. رسول خدا فرمود:
« یَا عَلِیُّ مَا عَرَفَ اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ غَیْرِی وَ غَیْرُکَ وَ مَا عَرَفَکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ غَیْرُ اللَّهِ وَ غَیْرِی». [4] ای علی! خدا را آن گونه که حقّ معرفت او [و مقدور مخلوقات] است، کسی جز من و تو نشناخت و تو را نیز آن گونه که زیبندهی توست، کسی جز خدا ومن نشناخته است.
سرّ این تشابه در عدم شناخت در کلام مولای متقیان علی (علیهالسلام) آشکار میشود که فرمود: «مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیَّةِ».
3. نور مطلق و نور مضاف
تنها نور عالم هستی خداوند متعال است و هر نور دیگری که در عالم یافت شود از سرچشمه، فیض الهی بهرهمند شده است، لذا خداوند متعال هر چند از قرآن و مانند آن به عنوان نور یاد میکند، ولی آن را به خود اسناد میدهد: «یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ».[6] در مورد ائمهی معصومین هم تعبیر به «نوره» شده است.
از این اضافه شدن نور به خداوند متعال، میتوان گفت که ولایت هم همانند قرآن مصون است. و عداوت دشمنان نسبت به آنها بی ثمر خواهد بود. جملهی محل بحث، از اهل بیت (علیهمالسلام) به عنوان نور خدا یاد شده و دشمنانی که در صدد خاموش کردن نور خدایند ناکام خواهند ماند: «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِه».[7]
4. مظاهر منیر مطلق
نور، اگر عادی یا متوسط باشد، دارای دو اثر است: ظهور خود و ظهور دیگران. اما اگر نور برین باشد، افزون بر این دو اثر، به دیگران قدرت اظهار هم میبخشد. در چنین حالتی به این نور برین، «منیر» میگویند. یکی از اوصاف ائمه (علیهمالسلام)، «منیر» است. در قرآن کریم در مورد پیامبر اکرم آمده است: «وَ داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیرا».[8]
پی نوشتها:
[1] . بحارالأنوار، ج47، ص122. [2] . منطق الطیر، ص8، بیت 137. [3] . بحار الأنوار، ج66، ص292. [4] . بحارالأنوار، ج39، ص84. [5] . بحارالأنوار، ج26، ص1. [6] . سورهی توبه، آیهی 32. [7] . سورهی صف، آیهی 8. [8] . سورهی احزاب، آیهی 46.