رجعت (17) رجعت شیطان به دنیا و پایان مهلت او
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
پایان مهلت شیطان و کشته شدن او
قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ * قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرینَ * إِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ.[1]
شیطان از خدا درخواست کرد که پروردگارا، پس مرا تا روز قیامت که خلق مبعوث مىشوند مهلت و طول عمر عطا فرما. * خدا فرمود: آرى تو را مهلت خواهد بود. * تا به وقت معین و روز معلوم.
از دقّت در تعبیر قرآن استفاده میشود که منظور از روز معیّن، در «فأنذرنی إلی یوم الوقت المعلوم» روز قیامت نیست، زیرا اگر منظور روز قیامت باشد دیگر لازم نیست که تعبیر «یوم الوقت المعلوم» بدان افزوده شود؛ بلکه کافی بود که به درخواست او پاسخ مثبت داده شود. این مطلب با توجه به اسلوب خاص قرآن است که هرگز قید توضیحی در آن آورده نمیشود، بلکه هر قیدی که در آن به کار گرفته شود از روی عنایتی خاص است.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: خداوند درخواست ابلیس را رد کرد و فرمود تا روز وقت معلوم تو از مهلت داده شدگانی. ابلیس در آن روز با تمام پیروانش که از زمان خلقت آدم تا آنروز از او پیروی کردهاند ظاهر میشود و آن در آخرین رجعت حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) خواهد بود.
ابلیس در سرزمین «روحا» در نزدیکی کوفه با سپاهش اجتماع میکند و اصحاب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برای نبرد با آنها آماده میشوند و مهمترین جنگ تاریخ بشری در آن روز اتفاق میافتد. سرانجام سپاهیان ابلیس شکست میخورند و خود ابلیس پا به فرار میگذارد و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) او را دنبال کرده و از میان شانههایش ضربت کاردی وارد میکند و او را به هلاکت میرساند. پس از هلاکت شیطان و پیروانش مردم غیر خدا را نمیپرستند و هرگز کسی به خدا شرک نمیورزد.[2]
در حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) است که فرمود: آری! «یوم الوقت المعلوم» روزی است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) او را بر روی سنگی در بیت المقدس سر میبرد.[3]
توجه: این روایت از روایات متشابه است که ممکن است فهم دقیقی از آن نداشته باشیم.
[1] . حجر 36 تا 38.
در تفسیر المیزان چنین آمده است: این جمله جواب خداى تعالى به ابلیس است و در آن اجابت قسمتى از خواسته او و هم رد قسمتى دیگر آنست. اجابت است نسبت به اصل عمر دادن و رد است نسبت به قیدى که او به کلام خود زد، و آن اینکه این مهلت تا قیامت باشد، و لذا فرمود مهلت مىدهم اما تا روزى معلوم، نه تا قیامت. و با در نظر گرفتن سیاق دو آیه مورد بحث بسیار روشن به نظر مىرسد که «یوم وقت معلوم» غیر از «یوم یبعثون» است و معلوم مىشود خداى تعالى دریغ ورزیده از اینکه او را تا قیامت مهلت دهد، و تا روز دیگرى مهلت داده که قبل از روز قیامت است.
[2] . بحارالأنوار، ج53، ص43 و 44، ح12.
[3] . بحارالأنوار، ج11، ص154