گریه ی امیر کبیر در آخرین لحظات عمر
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
حضرت آیت الله العظمی اراکی میفرمودند:
بعد از فوت امیر کبیر او را در خواب دیدم و دیدم کا جایگاه رفیعی دارد.
به او گفتم این مقام رفیع را از کجا بدست آوردی؟
گفت: وقتی رگهای مرا زدند خون از بدنم جارج شد. به تدریج عرق و عطش وجودم را فرا میگرفت. در این حین به یاد تشنگی اباعبد الله الحسین (علیهالسلام) افتادم . با خود گفتم من که یک زخم بیشتر در بدنم ندارم و اینگونه شدم حالا حضرت که بدنشان پر از زخم بود چه کشیدند؟
اشک در چشمانم جمع شد و با این حال از دنیا رفتم. خلاصه هر چه در آن دنیا دارم از برکت همان قطره اشکی بود که حین مردن داشتم.
توجه داشته باشیم که اگر گریه کردن برای امام حسین (علیهالسلام) اینگونه ارزشمند است، گریه کردن برای مادر ایشان فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) چقدر ارزشمند است!
پس سعی داشته باشیم احترام ایام فاطمیه را حفظ کنیم و چند روزی هم که شده خود را در غم امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) شریک بدانیم. (انشاء الله)
تذکر: هر کسی توفیق این چنین اشکهایی را ندارد. کسی میتواند اینگونه باشد که عمری را به یاد امام و به دور از گناه و معصیت سپری کرده باشد و یا اگر زمانی گناه میکرده توبه کند و اعمالش را اصلاح نماید.