اثبات یگانگی خداوند از طریق برهان تمانع
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
پاسخگویی به سؤالات اعتقادی (3) اثبات یگانگی خداوند و برهان تمانع
آیا اگر خداوند یکی نبود، عالم به فساد کشیده میشد؟
لَوْ کانَ فیهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا فَسُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ (سورهی انبیاء آیهی 22)
اگر در آسمان و زمین غیر از خداى یکتا خدایانى وجود داشت همانا خلل و فساد در آسمان و زمین راه مىیافت، پس (از نظم ثابت عالم) بدانید که پادشاه ملک وجود خداى یکتاست و از توصیف و اوهام مشرکان پاک و منزه است.
این آیهی شریفه به برهان تمانع معروف است.
آیهی شریفه میفرماید: اگر عالم دو خدا داشت حتما موجب فساد و تباهی میشد.
برخی میگویند: اگر عالم خدایان متعدد داشته باشد فسادی در روی زمین ایجاد نمیشود. چرا که خدایان منزه از جاه طلبی و غرض ورزی هستند و همهی آنها مصلحت عالم را به خوبی میدانند . حال اگر هر کدام از انها به طور مستقل مخلوقی را در عالم خلق کند و اثری در عالم باقی گذارند هیچ خللی در نظام عالم ایجاد نخواهد شد. چرا که منشأ فساد، یا جهل خدایان به مصالح واقعی جهان است و یا جاه طلبی و غرض ورزی، و خدایان از گزند «جهل علمی» و «آسیب عملی» مصونند.
چون چنین شبههای برای برخی مطرح بوده و توان دفع آن را نداشتند، برهان تمانع را به برهان «توارد علل» یعنی محال بودن توارد دو علتِ مستقل بر معلول واحد ارجاع دادهاند. لیکن با تدبر در برخی آیات دیگر که همین مطلبِ تمانع را به صورت تمثیل بیان میکند معنای آیه روشن میشود.
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فیهِ شُرَکاءُ مُتَشاکِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ (سورهی زمر، آیهی 29)
لیکن ما میگوییم اگر خدایان متعدد باشند، حتما متشاکس و ناسازگارند و منشأ ناهماهنگی آنان نه «جهل علمی» است و نه «جهل عملی». بلکه ناهماهنگی ضروری چنین است:
الف ـ خداوند بسیط محض است و هیچ گونه ترکّبی در او نیست.
ب ـ خداوند همهی کمالات علمی و عملی را داراست.
ج ـ خداوند چون بسیط است و جامع همهی کمالات علمی و عملی است، همهی آن کمالها که یکی از آنها علم ازلی و نامتناهی است عین ذات اوست، نه جزو ذات و نه خارج از آن.
د ـ چون ذاتها متباینند علمها نیز که عین ذات است متباین خواهد بود.
هـ ـ چون غیر خداوند چیزی در جهان نیست تا خداوند کار خود را مطابق با آن و در سنجش با میزان آن انجام دهد، پس سخن از واقع و «نفس الأمر» بعد از افاضهی خداوند مطرح است، نه در عرض خداوند و قبل از افاضهی او. پس نمیتوان گفت خداوند جهان را مطابق مصلحت، نفس الأمر، و هر چیزی غیر از ذات خداوند فرض شود، فعل، مخلوق و محتاج به اوست.
و ـ تنها واقعیّت هستی خودِ خداوند است و چون فرض شد دو خداوند، دو ذات متباین، دو علم متشاکس، و دو تشخصی متنازع وجود دارد جهانی یافت میشود متنازع و متنافر.
برگرفته از تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی ج1 ص119 تا 122.