پرسمان / علاقه به جنس مخالف
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
چکار کنم پسری که دنبال من می آید نه شماره می دهد و نه چیزی می گوید ولی من به او علاقمندم و نمی خواهم که با کسی دوست باشم و شماره بگیرم حال از کجا بفهمم که من را دوست دارد یا چکار کنم که بهش برسم؟
سلام بر شما
خواهرم: از سؤال شما مشخص است که دختری باوقار و متدین هستید و به دنبال هوسبازی نیستید. اما چند سؤال در این مورد وجود دارد که لازم است حتماً درباره آنها فکر کنید و بعد تصمیم بگیرید.
هدف شما از برقراری این ارتباط چیست؟
فکر می کنید به هدف خود میرسید؟
این روابط قرار است به کجا ختم شود؟
تا کی ادامه پیدا کند؟
در این رابطه چه چیزهایی به دست می آورید و چه چیزهایی از دست می دهید؟
چه ضررها و خطراتی این رابطه می تواند برای شما داشته باشد؟
این رابطه چه اثراتی در روح و روان شما دارد؟
چه اثراتی در زندگی آینده شما دارد؟
و جدای از همه این سؤالات آیای خدای مهربان این روابط را تایید می کند؟
و صدها سوال دیگر که در این روابط وجود دارد. و معمولاً از آنها غفلت می شود.
اجازه بدهید برای نمونه برخی از اثراتی که این روابط دارد برای شما بیان کنیم:
دخترانی که در دوران مجردی عفت و حیای خود را زیر پا گذاشته، و با نامحرم ارتباط برقرار نماید، در واقع محبت زنانهی خود را خرج آنها کرده و هنگام ازدواج نمیتواند همانند دیگران به همسرش محبت کند و عشق و علاقهی خود را به او ابراز نماید.
مطلب دیگر این است که اگر دوست داریم روابطه دختر و پسر آزاد باشد باید این مطلب را برای همهی دختر و پسرها جایز بدانیم. حال اگر یکی از همین پسرها که قبلا غیرت خود را کنار گذاشته و با نامحرم ارتباط برقرار کرده است با شما ازدواج کند، به دلیل آنکه عادت به تنوع طلبی پیدا کرده، نمیتواند تنها به شما اکتفا نماید. به همین دلیل به تدریج قیافهی شما برایش عادی شده و سراغ دخترهای دیگر میرود!!!
نکته دیگر این که در دوران نوجوانی و جوانی غرایز بسیار شدید است و حتی گاهی خود را پوشش عواطف و احساسات مخفی می کند و لذا بسیاری از روابط با ظاهر دوستی و عشق شروع شده اما در ادامه بدون هیچ گونه تصمیم قبلی به مسائل دیگر کشیده شده است. از طرفی این روابط اگر حتی در محدودة ابراز عشق و احساسات باشد در زندگی آیندة دو طرف می تواند تاثیر سوء داشته باشد چرا که اگر این رابطه به ازدواج منتهی نشود شخص در زندگی آیندة خود دچار مقایسه بین همسر خود و دوست قبلی می شود و چه بسا ممکن است خصوصیاتی که دوست او داشته و اکنون همسر وی آنها را ندارد او را دچار تردید و دلسردی در زندگی کند؛ و حتی اگر به ازدواج منتهی شود اعتماد و اطمینان که یکی از ارکان اصلی زندگی است دچار تزلزل می باشد و زن و مرد نگران این هستند که همسر آنها آیا قبلاً با شخص دیگری رابطه داشته؟ و یا نگران اینکه همسر وی نسبت به او وفادار خواهد ماند و با شخص دیگری رابطه بر قرار خواهد کرد یا نه؟ خودتان قضاوت کنید با توجه به این همه مشکلات ، مضرات و خطرهائی که در این گونه روابط وجود دارد تا جائی که می تواند موجب فروپاشی یا لااقل لذت نبردن از زندگی آینده شود آیا این روابط صحیح است یا نه. آیا گذشتن از لذتهای آنی و عشقهای زودگذر و مبارزه با نفس و صبر کردن تا زمان ازدواج راحت تر است یا تحمل ضررها و خسارتهائی که در آینده این گونه روابط به همراه دارند.
با توجه به نکات بیان شده باید گفت این نوع علاقهها برای شما که خانم متینی هستید بسیار زیان آور است. مراقب باشید که مهر و علاقهی نامحرم را در دل نپرورانید و در خلویتهایتان در فکر او نباشید. اگر فکر او را همچنان در ذهن خود بپرورانید به مشکلات ذیل گرفتار خواهید شد:
غم و اندوه بسیار شدید.
اضطراب و تپش قلب شدید.
بیحوصلهگی و نا امیدی نسبت به آینده.
عصبانیت و بد اخلاقی با دیگران.
از بین رفتن شخصیت و عزت نفس: کسی که از این محبتها دارد، همه وجود خود را برای طرف مقابل خود میگذارد و حاظر است تن به هر نوع ذلتی و خواری بدهد تا اورا از دست ندهد.
گمان نکنم دوست داشته باشید گرفتار این نوع مشکلات شده، و دوران شیرین نوجوانی خود را در غم و افسردگی سپری کنید. پس مراقب افکار و رفتار خود باشید. و به این نکات عمل کنید:
- فکر او را از سر خود بیرون کنید و دیگر به او نیندیشید. فکر کردن به او موجب میشود تا ریسمان اسارت شما محکمتر شده و روز به روز، به این مشکلات نزدیکتر شوید.
- ممکن است شیطان به شما بگوید: «این علاقه، با علاقههای دیگر متفاوت است و هرگز در دام این مشکلات نمیافتید»! مراقب باشید که دنبال حرف شیطان نروید و با ادامهی این حالت خود را گرفتار نسازید. اگر گرفتار محبت او شوید ممکن است ماهها و سالها افسرده بمانید و رهایی از آن هم برای شما بسیار سخت باشد.
- هرگز به فکر صحبت کردن با او نباشید. این کار موجب میشود تا در دام دوستی با نامحرم افتاده و از درگاه مهرالهی دور شوید. توجه داشته باشید که اگر خداوند از انسان روی برگرداند، درهای سعادت به روی او بسته خواهد شد و با دوری از خدا روز به روز در باتلاق گمراهی سرگردانتر میشود.
- برای رهایی از این محبت به خدا توکل کنید و بعد از نماز صبح و بعد از نماز عصر هفتاد بار بگویید: «أستَغفِر اللهَ ربّی و أتوبُ إلَیه».