شرح خطبه 223 نهج البلاغه / قسمت دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.
خطبهی 223 از نهج البلاغهی امیرالمؤمین (علیهالسلام) / قسمت دوم
حضرت امیر (علیهالسلام) بعد از ذکر آیهی شریفه، چنین میفرمایند:
أدْحَضُ مَسْئُولٍ حُجَّةً (برهان این شخص مغرور که مورد سؤال قرار گرفته، باطلترین برهانها) وَ أقْطَعُ مُغْتَرٍّ مَعْذِرَةً (عذر و بهانهاش بریدهترین و بیپایهترین عذرهاست) لَقَدْ أبْرَحَ جَهَالَةً بِنَفْسِهِ (از روی جهالت خویشتن را به مشقت و سختی انداخت) یَا أیُّهَا الْإِنْسَانُ مَا جَرَّأَکَ عَلَى ذَنْبِکَ (ای انسان! چه چیزی تو بر گناه و معصیت جرأت و جسارت بخشید؟) وَ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ (و چه چیر تو را نسبت به پروردگارات مغرور کرد؟) وَ مَا أنَّسَکَ بِهَلَکَةِ نَفْسِکَ (و چه چیزی تو را مأنوس کرد در به هلاکت انداختن خود) أمَا مِنْ دَائِکَ بُلُولٌ (آیا برای درد جهالتت سلامتی و عافیتی نیست؟) أمْ لَیْسَ مِنْ نَوْمَتِکَ یَقَظَةٌ (یا برای خواب غفلتت بیداری نیست؟)
شرح و توضیح:
أدْحَضُ مَسْئُولٍ حُجَّةً: دَحَضَت حُجَّتُه: ای بَطَلَت. با توجه به این مطلب، «أدحَضَ» به معنای «باطلترین» است. به قرینهی آیهی شریفه، در این جمله کلماتی حذف شده.درآیهی شریفه آمده بود که ای انسان! چه چیز تو را نسبت به پروردگارت مغرور کرد؟! آنگاه حضرت میفرمایند: (برهان این شخص مغرور) که مورد سؤال قرار گرفته، باطلترین برهانهاست. اما چرا باطلترین برهانهاست؟ چون:
اگر بگویند کرم تو مرا فریب دارد! در این صورت پاسخ آن در قسمت اوّل بحث ارائه شد.
اگر بگویند شیطان ما را فریب داد؟! در این صورت وعدهی خداوند با بنی آدم به آنها متذکر میشود که به آنها هشدار داد که شیطان دشمنی آشکار بوده و نباید فریفتهی او شوند: «أ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ».
اگر بگویند جهالتمان ما را فریب داد! در جواب گفته میشود که این همه پیامبر و کتابهای آسمانی برای چه آمدند. آیا جز این بود که جهالت شما را از بین ببرند؟! پس با وجود پیامبران الهی، کتابهای آسمانی و احکام شرعی، سخن از جهالت به میان آوردن، عذری بیپایه و بیمبنا است.
وَ أقْطَعُ مُغْتَرٍّ مَعْذِرَةً: یعنی اگر بخواهد به خاطر نافرمانی از خدای کریم و غرورش در برابر او عذری بیاورد، عذرش بریدهترین و نادرستترین عذرهاست. همانگونه که خداوند فرموده است: «فَیَوْمَئِذٍ لا یَنْفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ؛ آن روز عذرخواهى ظالمان سودى به حالشان ندارد، و توبه آنان پذیرفته نمىشود.»
لَقَدْ أبْرَحَ جَهَالَةً بِنَفْسِهِ: أبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) قَالَ قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان.امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: عقل آن است که به واسطهی آن خدای رحمان عبادت شده و به واسطهی آن بهشت کسب شود. جهل مقابل عقل است و منظور از جهل این است که انسان بندگی خدا را کنار گذاشته و خود را جهنمی کند. لذا کسی که جایگاه با کرامت آخرت را رها کرده و دل به جایگاههای فانی و لذتهای زود گذر دنیایی میسپرد، اهل جهالت است.
توجه بفرمایید که این افراد جاهل ممکن است در هر کسوتی قرار گرفته باشند. کسی که حتی مدرک دکترا دارد، اما دین خود را به دنیا میفروشد و به جای آنکه با اعمال صالح در بهشت خداوند وارد شود، با گناه و معصیت خود را جهنمی کند، فردی جاهل و نادان به شمار میآید.
یَا أیُّهَا الْإِنْسَانُ مَا جَرَّأکَ عَلَى ذَنْبِکَ: منظور از این انسان همهی انسانها نیستند، بلکه منظور فرادی هستند که مغرور شده و به گناه و معصیت آلوده کشتهاند.
سه استفهامی که در «مَا جَرَّأکَ»، «مَا غَرَّکَ» و « مَا أنَّسَکَ» آمدهاستفهامهایی توبیخی هستند و همانگونه که گفته شد هیچ جوابی برای آنها وجود ندارد جز اقرار به اشتباه، سر فرود آرودن در برابر حقیقت و اظهار بندگی در درگاه خدای متعال است.
قسمت قبلی: http://andiseh 57 .parsiblog.com/Posts/ 285
پی نوشتها: . سورهی مبارکهی یس، آیهی60. . سورهی مبارکهی روم، آیهی 57. . الکافی، جلد1، صفحهی11.