شرح خطبه 223 نهج البلاغه / قسمت سوم
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.
خطبهی 223 از نهج البلاغهی امیرالمؤمین (علیهالسلام) / قسمت سوم
أمَا تَرْحَمُ مِنْ نَفْسِکَ مَا تَرْحَمُ مِنْ غَیْرِکَ. (آیا رحم نمیکنی به خود، آنگونه که به دیگری رحم میکنی؟!) فَلَرُبَّمَا تَرَى الضَّاحِیَ مِنْ حَرِّ الشَّمْسِ فَتُظِلُّهُ (چه بسا میبینی کسی را که زیر گرمای آفتاب قرار دارد و بر او سایهی میافکنی!) أوْ تَرَى الْمُبْتَلَى بِألَمٍ یُمِضُّ جَسَدَهُ فَتَبْکِی رَحْمَةً لَهُ (یا اینکه میبینید کسی را که مبتلا به دردی است و از شدّت درد بدنش میسوزد. آنگاه از روی رحم دلسوزی، برایش میگریی!) فَمَا صَبَّرَکَ عَلَى دَائِکَ (پس چه چیزی تو را بر درد خود صبوری داد؟!) وَ جَلَّدَکَ عَلَى مُصَابِکَ (و بر مصیبتهایت قوی ساخت!) وَ عَزَّاکَ عَنِ الْبُکَاءِ عَلَى نَفْسِکَ (و شکیبا نمود تو را بر گریه و زاری بر درد خودت) وَ هِیَ أعَزُّ الْأنْفُسِ عَلَیْکَ (در حالی که آن نفس، عزیزترین نفسها در نزد توست) وَ کَیْفَ لَا یُوقِظُکَ خَوْفُ بَیَاتِ نِقْمَةٍ (و چگونه بیدار نمیسازد تو را ترس عذاب ناگهانی خداوند!) وَ قَدْ تَوَرَّطْتَ بِمَعَاصِیهِ مَدَارِجَ سَطَوَاتِهِ (و حال آنکه به خاطر گناهانش افتاده است در راههای گرفتاریها) فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِی قَلْبِکَ بِعَزِیمَةٍ (پس دوا کن درد سستی موجود در قلبت را، با عزم و تلاش بزرگ) وَ مِنْ کَرَى الْغَفْلَةِ فِی نَاظِرِکَ بِیَقَظَةٍ (و دوا کن خواب غفلت موجود در نگاه بصیرتت را، با بیداری در عبادت)
شرح و توضیح:
أمَا تَرْحَمُ مِنْ نَفْسِکَ مَا تَرْحَمُ مِنْ غَیْرِکَ… : حضرت در این قسمت از خطبه، با برشمردن دو نمونه از دلسوزیهایی که نسبت به دیگران داریم، ما را متوجه عواطف انسانی خود کرده و در ادامه میفرمایند: شما که اینگونه هستید، پس چرا فکری به حال مصیبت جهالت و گنهکاری خود نمیکنید؟! مگر روح و جان شما عزیزترین نفوس در نزدتان نیست؟!
سؤال: چرا نفس انسان عزیزترین جانها در نزد اوست؟
جواب: ایثار و گذشت یکی از بارزترین ویژگیهای هر انسانی به شمار میآید. فضیلت بسیار بزرگی است که انسان دیگران را بر خود برگزیند و از رفاه و آسایش خود بکاهد تا اینکه دیگران در آسایش باشند. اهل بیت عصمت و طهارت (علیهالسلام) خود در قلههای ایثار و فداکاری بودند. تا جایی که خداند متعال در قرآن کریم بارها ایثار گری آنها را ستوده است. وقتی سه روز متوالی حضرت علی (علیهالسلام) به همراه همسر و فرزندانش، افطار خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند و گرسنه به خواب رفتند، جبرئیل چنین آیهای را نازل فرمود: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً * إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً.»و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مىدهند! * (و مىگویند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مىکنیم و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمىخواهیم!
انسان میتواند از آسایش و راحتی خود بگذرد، تا دیگران در راحتی و آسایش باشند؛ حتی میتواند از جان خود بگذرد تا جامعهی اسلامی در امنیت باشد؛ اما به هیچ وجه قابل قبول نیست که کسی بخواهد از دین و آیین خود بگذرد، تا دیگران دیندار زندگی کنند.
فطرت پاک الهی، امانتی است که خدای تعالی در وجود یک یک ما انسانها به امانت گذاشته و از ما انتظار امانتداری دارد. هر یک از ما قبل از هر چیز باید به فکر امانت دست خود باشیم و تا سر حدّ توان سعی کنیم از این امانت به خوبی محافظت کرده و در روز واپسین، به خدای خود تحویل دهیم.
وَ کَیْفَ لَا یُوقِظُکَ خَوْفُ بَیَاتِ نِقْمَةٍ:«یقظه»به معنای بیداری و توجّه است و در مقابل غفلت و بی توجهی قرار دارد. امام خمینی (رحمهالله) می فرمایند: «بدان که اوّل منزل از منازل انسانیّت، منزل یقظه و بیداری است… انسان تا تنبّه پیدا نکند که مسافر است و لازم است از برای او سیر و دارای مقصد است و باید به طرف آن مقصد ناچار حرکت کند و حصول مقصد ممکن است، «عزم» برای او حاصل نشود و دارای اراده نگردد. و هر یک از این امور دارای بیان و شرحی است که به ذکر آن اگر بپردازیم، به طول انجامد.»
«بیات»: کلمهی «بیات» و همچنین «تبییت» به معناى شبیخون و شبانه بر سر دشمن تاختن است، که یک نوع مکر به شمار مىرود، براى اینکه شب، هنگام خفتن و آسایش انسان است و طبع آدمى متمایل به استراحت و صرفنظر کردن از هر کار دیگرى است. حال جمعیتها اینچنین بوده که با رسیدن نعمتهاى مادى و محسوس، مغرور و از عالم ما وراى حس غافل مىشدند، عذاب خدا بدون اطلاع قبلى آنان و بطور ناگهان، همه را نابود مىکرده، آیا با این حال جمعیتها مىتوانند از عذابى که شبانه و در حال خواب آنها را از بین ببرد ایمن بوده باشند؟
در این رابطه قرآن کریم آمده است:«أفَأمِنَ أهْلُ الْقُرى أنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ * أوَ أمِنَ أهْلُ الْقُرى أَنْ یَأتِیَهُمْ بَأْسُنا ضُحًى وَ هُمْ یَلْعَبُونَ * أفَأمِنُوا مَکْرَ اللَّهِ فَلا یَأمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ»آیا اهل این آبادیها، از این ایمنند که عذاب ما شبانه به سراغ آنها بیاید در حالى که در خواب باشند؟! * آیا اهل این آبادیها، از این ایمنند که عذاب ما هنگام روز به سراغشان بیاید در حالى که سرگرم بازى هستند؟! * آیا آنها خود را از مکر الهى در امان مىدانند؟! در حالى که جز زیانکاران، خود را از مکر (و مجازات) خدا ایمن نمىدانند!
فَتَدَاوَ مِنْ دَاءِ الْفَتْرَةِ فِی قَلْبِکَ بِعَزِیمَةٍ: برای درمان دردهای درونی، عزم جدّی و تلاش وافر هم لازم است. برخی به اشتباه گمان میکنند که با صرف دعا و ذکر و بدون تلاش عملی میتوانند دردهای درونی خود را درمان کنند و حال آنکه حضرت عزم جدیّ را هم در این راه شرط میدانند. همانگونه که عزم جدّی انسان را به توسل و توکّل به خدای متعال دعوت میکند، به همان صورت هم انسان را به تلاش عملی در کنار گذاردن بدیها و آلودگیهای رفتاری فرا میخواند.
توجه: در رابطه با مشکلات خانوادگی و رفتاری بارها شاهدیم که برخی افراد صرفا به دنبال ذکر و دعا هستند و وقتی سخن از تغییر رفتار و به کارگیری شیوههای رفتاری صحیح به میان میآید، گوش چندانی برای شنیدن آن وجود ندارد. این مسأله نشان میدهد که رویکرد برخی از افراد به دعا و ذکر، نه از روی تدیّن و اعتقاد پاک؛ بلکه به خاطر تنبلی و کسالت در رفع مشکلات رفتاری خویشتن است. «دعا» و «تغییر رفتار عملی» دو بال پرواز هستند که بدون یکدیگر نمیتوانند انسان را به نتیجه برسانند.
پی نوشتها: . سورهی مبارکهی انسان (هل اتی)، آیات 8 و 9. . تفسیر المیزان، جلد 8، صفحهی 255و 256. . سورهی مبارکهی اعراف، آیهی 97، 98 و 99.