درس هایی از معاد (دلایل تجرد روح)
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.
سلسله درسهایی از معاد
درس پنجم: دلایل تجرد روح
سؤال: آیا انسان غیر از جسم خود واقعیت دیگری هم دارد؟ چگونه میتوان واقعیتی دیگری به نام روح را برای انسان اثبات کرد؟ در صورتی که واقعیتی به نام روح را بپذیریم، چه دلیلی دارد که آن را مجرّد بدانیم؟
جواب: در مورد دلایل وجود و تجرد روح (نفس) به نکات ذیل توجه فرمایید:
1 ـ همین که انسان هنگام رؤیای صادقه با وجودی که جسمش در رختخواب است، خود را در مکان دیگری میبیند و پس از مدتی در بیداری با آن صحنه مواجه میشود، دلیل بر این است که بدون این بدن، باز خودش، خودش است و بدنش در حقیقت او دخالت ندارد، بلکه تنها ابزاری در خدمت نفس میباشد.
2 ـ همین که شما بدن خود را درک میکنید دلیل بر آن است که شما غیر بدنتان هستید؛ زیرا هموراه مُدرِک (درک کننده) غیر از مُدرَک (درک شونده) است. علاوه بر این چون بدن خود را درک میکنید نشان میدهد که روح شما مجرد است. چون علم و درک، مربوط به مادّه نیست و روی همین اساس است که بدن شما، شما را درک نمیکند.
3 ـ یکی از ویژگیهای که بر ما انسانها عارض میشود، حالاتی چون خوشحالی و غضب است. وقتی در این دو ویژگی دقیق میشویم متوجه میشویم که از سنخ ماده نبوده و مجرد هستند. علت آن هم این است که مادّه دارای بُعد و وزن است و این دو اینگونه نیستند. جایگاه بروز این عوارض روح (نفس) ما انسانهاست و با توجه به قاعدهی هم سنخی بین عرض و معروض، ناچار به پذیرفتن این واقعیت هستیم که نفس (روح) ما مادی نبوده و مجرد است.
حاصل همهی براهین یاد شده این است که آنچه حافظ شخصیت و عامل وحدت شخصیت «منِ» هر انسانی است، همان «روح مجرد» اوست، نه جسم او. زیرا بدن انسان در طول عمرش مدام در حال تغییر است ولی «منِ» او ثابت است و حتی حرکتهای تکاملی روح هم تغییری در «منِ» انسان ایجاد نمیکند. تا جایی که میگوید: من این تکامل را بدست آوردم؛ لذا این روح ثابت انسان پس از جدا شدن از بدن، باز به حیات خود ادامه میدهد.
وقتی متوجه شدیم که نفس مجرّد است، متوجه میشویم که مجرد ـ که از حالات مادی و استهلاکات آن به دور است ـ از بین رفتنی نیست و لذا همواره خواهد بود و با خودش و اعمالش برای همیشه زندگی خواهد کرد. این مطلب همان واقعیت اعتقاد به معاد است.
«««مطلب قبلی مطلب اوّل مطلب بعدی»»»