درس هایی از معاد (دلیل های اثبات برزخ در قرآن)
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.
سلسله درسهایی از معاد
درس پانزدهم: دلیل های اثبات برزخ در قرآن
برزخ، فاصلهی میان دنیا و آخرت و اتاق انتظاری است برای ورود به عالم آخرت. به عبارت دیگر برزخ همانند رَحِمی است که انسان را آمادگی ورود به عالم آخرت و زندگی در آن عالم را پیدا کند. در این قسمت از بحث آیاتی از قرآن ذکر میشود که دلالت بر وجود برزخ دارند.
1 ـ حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ؛ تا زمانى که مرگ یکى از آنان فرارسد، مىگوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید! * شاید در آنچه ترک کردم عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مىگویند:) چنین نیست! این سخنى است که او به زبان مىگوید (و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته شوند!
از این دو آیه معلوم میشود که اوّلاً: پس از مرگ و قبل از قیامت در عالمی بین دنیا و قیامت قرار میگیرند. ثانیاً: در آن دنیا هوشیاری و شعور دارند ونتیجهی کارهایشان را مییابند و پشیمان میشوند و تقاضای بازگشت به دنیا را دارند. ثالثاً: این تمنا در شرایطی است که فاقد نفس اماره هستند. ولی اگر به دنیا برگردند به این جهت که زندگی دنیایی همواره با نفس اماره است، دوباره کارهایی را انجام میدهند که در مدت عمر خود انجام دادهاند؛ روی همین اساس قرآن میفرماید: «وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْه؛ و اگر بازگردند، به همان اعمالى که از آن نهى شده بودند بازمىگردند».
2 ـ قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْن؛ آنها مىگویند: «پروردگارا! ما را دو بار میراندى و دو بار زنده کردى». علامهی طباطبایی در ذیل این آیه میفرماید: انسان دو مرگ اصیل و دو حیات اصیل دارد. انتقال از دنیا به برزخ مرگ اوّل است و انتقال از برزخ به قیامت مرگ دوم. بنابراین برزخ حیات اوّل و قیامت حیات دوم است.
3 ـ وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ؛ و به آنها که در راه خدا کشته مىشوند، مرده نگویید! بلکه آنان زندهاند، ولى شما نمىفهمید! مفسران این حیات را حیات برزخی دانستهاند، گر چه منحصر در آن هم نیست.
یونس بن ظبیان از حضرت صادق (علیهالسلام) چنین نقل میکند: خداوند هر گاه روح مؤمنی را قبض کند، روح او را در قالبی همگون قالب دنیوی او قرار میدهدو هر گاه کسی بر آنان وارد شود، او را به همان صورتی که در دنیا داشته است میشناسد.
4 ـ مِمَّا خَطیئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نارا؛ همگى بخاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش وارد گشتند. مفسران این آتش را که بر فرعونیان وارد شد، آتشی برزخی میدانند. از ویژگیهای آتش برزخی آن است که در درون آب هم موجود است زیرا مربوط به خود تبهکاران است.
5 ـ قیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمی یَعْلَمُونَ * بِما غَفَرَ لی رَبِّی وَ جَعَلَنی مِنَ الْمُکْرَمینَ؛ به او (حبیب نجار) گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اى کاش قوم من مىدانستند * که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامىداشتگان قرار داده است!».
منظور از بهشتی که حبیب نجار (مؤمن آل یس) بلافاصله بعد از شهادت وارد آن شد، بهشت برزخی است.