درس هایی از معاد (نامهای قیامت1)
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
سلسله درسهایی از معاد
درس سی و چهارم:
نامهای قیامت (1)
قیامت دارای اسماء زیادی است که بعضی از آنها را نام میبریم، اما قبل از نام بردن آنها توجه به سه نکته ضروری است:
(1) مراد از «یوم»در بیشتر استعمالهای قرآنی آن، جهان آخرت است و به معنای روز در مقابل شب یا در برابر ماه و سال نیست؛ همچنین به معنای مجموع روز و شب هم نیست، بلکه به معنای «ظهور» است.
(2) بنابر این که روز در آیات مربوط به قیامت به معنای «ظهور» است، باید معلوم شود که در قیامت ظهور چه چیزی مراد است. به عنوان نمونه از آیات زیادی که قیامت را به «یوم الدّین» معرّفی کرده، برمیآید که قیامت روز ظهور دین است. البته از آنجا که دین معانی و مصادیق فراوانی از جمله «جزا» دارد، از قیامت تعبیر به جزا هم شده است، ولی جزا تنها بخشی از دین است و در قیامت دین با همهی ابعادش ظهور میکند.
(3) در آغاز آفرینش که از خدای واحد امور کثیر صادر میشود، سخن از «یومین؛ دو روز» و «ستّه ایّام؛ هفت روز» است، اما در قیامت که همهی کثرتها به وحدت باز میگردد و توحید برای همگان نمایان گشته و معلوم میگردد که تنها یک واحد است که عالم را اداره میکند، تنها سخن از «یوم» به میان میآید.
برخی از نامهای قیامت:
1ـ یومُ الآزفه: روز نزدیک. قرآن کریم قیامت را روز نزدیک دانسته تا کسی نگوید به قیامت مدت زیادی مانده. «وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَناجِرِ کاظِمینَ؛ و آنان را از روز نزدیک بترسان. روزی که از شدّت وحشت قلبها به گلوگاه میرسد». در سورهی انبیاء آمده است که مردم به فکر حساب و قایمت نیستند و از آن غافلند؛ ولی حساب به آنان نزدیک شده است، اما از قیامت روی گردانند: «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ».
2ـ یومُ القیامه: راز نامگذاری آن روز به قیامت که از مشهورترین نامها است و در قرآن سورهای به این نام اختصاص یافته، این است که مردم در این روز دفعتاً قیام خواهند کرد و در پیشگاه پروردگار خود قرار خواهند گرفت: «یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمینَ».
3ـ یومُ الآخِر: جهان دیگر را آخرت و «یوم الآخر» گویند؛ زیرا در مقابل دنیا و در برابر خاستگاه اوّل است و یا دیدی عمیقتر میتوان گفت: آخرت تتمهی این دنیا است. از این رو از آن به «عُقبی الدّار» یاد شده است، مانند: «وَ سَیَعْلَمُ الْکُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَى الدَّار؛ کافران به زودی خواهند دانست که سرای دیگر از آن کیست».
4ـ یومُ الحق: روز حق روزی است که در آن حق مطلق ظهور میکند و جایی برای باطل نیست و در آن روز به هر اختلافی پایان داده میشود: «ذلِکَ الْیَوْمُ الْحَقُّ». در آن روز نیررنگ و ریا رنگ میبازد، بی عدالتی و ستم نابود و کژیها راست میشود و هر کس به حق خود خواهد رسید.
5ـ یومُ الساعه: ساعت از نامهای قیامت میباشد وگاهی با کلمهی «یوم» همراه است: «وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یَوْمَئِذٍ یَتَفَرَّقُون؛ و روزى که قیامت بر پا شود، آن روز [مردم] پراکنده مىشوند».ساعت پارهای از زمان است و از قیامت تعبیر به ساعت میشود، چون حساب واقع در آن همچون ساعت دنیا زود گذر است.
6ـ یومُ الوعید: قیامت روز تحقق وعید به بیم و عذاب الهی است: «وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ ذلِکَ یَوْمُ الْوَعیدِ؛ و در صور دمیده شود، این روز [تحقّق] وعدهی کیفر است».
7ـ یومٌ عظیم: عظمت آن روز در برابر رخدادهای عظیمی است که در آن واقع میشود: «قُلْ إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذابَ یَوْمٍ عَظیم؛ بگو: به راستى من اگر از پروردگارم نافرمانى کنم از عذاب روز بزرگ مىترسم».
8ـ یومٌ کبیر: در قرآن کریم آمده است: «فَإِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ کَبیر؛ همانا من از عذاب بزرگ بر شما میترسم».
9ـ یومُ الدین: روز ظهور همهی ابعاد دین. «وَ قالُوا یا وَیْلَنا هذا یَوْمُ الدِّین؛ و گویند: واى بر ما، این روز جزاست». در روز قیامت حقیقت دین برای همگان آشکار میگردد و دیدن جزا و پاداش اعمال هم گوشهای از حقیقت دین است: «وَ إِنَّ الدِّینَ لَواقِع». دین به معنای جزای مطلق است و شامل جزای دنیا و آخرت خواهد شد. ائمهی معصومین (علیهمالسلام) وقتی ژرفای مالکیت خداوند بر دنیا و آخرت و فرمانروایی مطلق او را مدّ نظر میگرفتند، تا سر حدّ مرگ میرسیدند. چنان که زُهَری نقل میکند: امام زین العابدین (علیهالسلام) وقتی «مالک یوم الدین» را قرائت میفرمود، آن را تا حدّی تکرار میکرد که [از شدّت خوف] در شرف مرگ قرار میگرفت».
10ـ یومُ القارعه: با رسیدن این روز، هستی در هم کوبیده شده، کوهها متلاشی میگردد و مردم چون مورد و ملخ به هر سو پراکنده میشوند.
پی نوشتها: . سورهی فصلت، آیهی6. . سورهی حدید، آیهی4. . تفسیر تسنیم، جلد1، صفحات 388 و 389. . سورهی مؤمن (غافر)، آیهی18. . سورهی انبیاء، آیهی1. . سورهی مطففین، آیهی6. . سورهی رعد، آیهی42. . سورهی نبأ، آیهی39. . سورهی روم، آیهی14. . سورهی ق، آیهی20 . سورهی انعام، آیهی15. . سورهی هود، آیهی3. . سورهی صافات، آیهی20. . سورهی ذاریات، آیهی6. . بحارالأنوار، جلد82، صفحهی23.