پرده از چهره تزویر کنار میرود
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
سلسله درسهایی از کربلا (3)
پرده از چهرهی تزویر کنار میرود
همانگونه که قبلا هم بیان شد معاویه با ممزوج کردن فرهنگ جاهلی اموی با فرهنگ اومانسیتی روم، اساسیترین و بنیادیترین جنگ را علیه اسلام آغاز نمود. جنگی که هم اکنون هم ادامه دارد و ساختارهای اسلام را هدف قرار داده است.
معاویه به گونهای رفتار میکرد که حتی افراد به اصطلاح نخبهی جامعه هم نمیتوانستند درک صحیحی از فاجعهی به وجود آمده داشته باشند. تنها عدهی معدودی میتوانستند پی به انحراف رفتاری معاویه ببرند. به عنوان مثال، ابوذر غفاری که تربیت شدهی مکتب امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بود، وقتی وارد شام شد و انحرافهای رفتاری معاویه را با چشم دید به مقابلهی جدی با او پرداخت، و او را مورد نکوهش و بازخواست قرار داد.
در زمان حاکمیت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مردم سطحینگر توجهی به عمق فاجعهی پیش آمده نداشتند؛ روی همین حساب، حساسیتهای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را به حساب افراطیگری ایشان میگذاشتند. بعد از حضرت امیر، امام حسن مجتبی (علیهالسلام) هم با چنین مشکلی مواجه بودند و مردم زمان ایشان هم تحلیل صحیحی از شرایط پیش آمده نداشتند.
معاویه، تا حدودی ظاهر سازی و مردم فریبی میکرد؛ اما یزید که به دنبال معاویه روی کار آمد اینگونه نبود. او علنا شراب مینوشید، سگ بازی و میمون بازی میکرد و دین و مقدسات را به تمسخر میگرفت. در این زمان بود که همان به اصطلاح نخبگان جامعه به تردید افتادند و تا حدودی پرده از چهرهی تزویر این فرهنگ کنار رفت. امام حسین (علیهالسلام) از این موقعیت استثنایی استفاده کردد و با قیام خود تمامی پردهها را از چهرهی پلید فرهنگی اموی ـ رومی معاویه کنار زد و شاکلهی آن را در پیچید. قیام آن حضرت، مرز اصلی جبههی حق و باطل را به خوبی آشکار کرد و آن را برای همگان به نمایش گذاشت. امام حسین (علیهالسلام) قیام کرد تا رهپویان جادههای سعادت و بندگی در ظلمت و حیرت و تردید سرگردان نشوند، و با شاخص قرار دادن قیام حسینی بتوانند مرز حق و باطل را تشخیص دهند و راه صحیح مواجهه با فرهنگ اموی ـ رومی را بیاموزند.
داستان کربلا، داستان مقابلهی اسلام با فرهنگ غرب حس شده است. در این میان تنها امام وعصوم است که میفهمد چگونه با این فرهنگ شوم به مقابله برخیزد. امام قیام کرد تا اولا دینداری صحیح را از دینداری مزورانه جدا کند و ثانیا راه مقابلهی صحیح با فرهنگ معاویهای را بر همگان روشن سازد. روی همین حساب است که امروز برای شناخت دین صحیح، راهی جز حکمت حسینی سراغ نداریم و برای مبارزه با دشمنان اسلام و انسانیت هم چیزی جز حکمت و فرهنگ حسینی راهگشا نخواهد بود. جبههی کربلا همیشه پابرجاست و فرهنگ حسینی همواره بافرهنگ غرب حس زده و ستیز است و سروشتی جز پیروزی هم نخواهد داشت، همانگونه که ابا عبد الله الحسین (علیهالسلام) در کربلا به پیروزی رسید.
فرهنگ و تمدن غرب رضا خان را روی کار آورد تا با تمدن خود با کلّ دین به مبارزه برخیزد. رضا خان در ابتدا سعی داشت تا خود را عزادار ابا عبد الله الحسین (علیهالسلام) نشان دهد، اما با مرور زمان پی به واقعیت بزرگی برد. او متوجه شد که تا فرهنگ حسینی در جامعه حاکم است نمیتواند فرهنگ و تمدت غرب را در میان مردم رواج دهد، روی همین اساس بود که به مبارزهی جدی با فرهنگ حسینی پرداخت و عزاداری برای سید و سالار شهیدان را ممنوع ساخت!
انقلاب اسلامی ایران هم با فرهنگ کربلا به پیروزی رسید. در سال 57 آخرین سفیر آمریکا در ایران میگوید: در ملاقاتی که قبل از محرم آن سال با شاه ایران داشتم، او گفت: «اگر از محرم امسال بگذریم، پیروز میشویم!». یعنی خود شاه هم تنها دشمن خود را فرهنگ حسینی میدانست و از آن پروا داشت.
«««مطلب قبلی مطلب اوّل مطلب بعدی»»»