راه و رسم ولایت مداری
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید
راه و رسم ولایت مداری
وجود مقدس قمربنی هاشم، بهترین نماد غیرت دینی و ولایتمداری در محضر ولی زمان، امام حسین (علیه السلام) است. او سینهی خود را سپر میکرد تا تیرهای زهر آگینی که به سوی امامش می آید، به جان خریدار شود. او غم و اندوه از چهره ی امامش می زدود و هر چه داشت در راه ولایت در طبق اخلاص می نهاد ...
این کلام را بهانه ای کردم تا سخنی کوتاه با برخی از مسئولین نظام داشته باشم. مسئولینی که پای سفرهی ولایت فقیه نشستهاند و تمام عزت و آبروی خود را از یُمن این سفره ی آسمانی دارند.
چندی پیش مقام معظم رهبری با ظرافت و لطافت زیبایی، به نمایندگان مجلس متذکر شدند که طرح سؤال از رئیس جهمور به صلاح نظام نیست و این کار باید کنار گذاشته شود. بعد از سخنان رهبری هم عدّه ای از نمایندگان خود را مطیع
امر رهبری خواندند و موضوع طرح سؤال را منتفی دانستند.
در این که این اطاعت پذیری کار خوبی بود، حرفی نیست، اما توجه
به نکته ی بسیار مهمی در این میان ضروری به نظر میرسد.
همه ی ما با شیوه ی رفتاری رهبر معظم انقلاب در تذکر به مسئولین نظام آشنایی کامل داریم. میدانیم که دعو ایشان بر این نیست که تذکر به مسئولین را در میان عموم مردم مطرح کنند. آنچه که جای تأمل جدی دارد این است که مسئولین و نمایندگان، از نظر رهبری مطلع بودند و به خوبی میدانستند که رهبری با چنین رفتارهایی موافق نیستند، اما در عین حال کار خود را به پیش بردند!
به راستی هدف این آقایان چیست که عوام فریبانه، چفیه ی ولایتمداری بر دوش می اندازند؟!
نکته ی بسیار مهم آن است که برخی از این آقایان چندان نقیدی هم به ولایت و ولایتمداری ندارند. آنان به عنوان «ولایتمدرای» تنها به دیدی ابزاری نگریسته و آن را نردبانی برای پیشرفت و ترقّی خود میبینند! این آقایان که همان «ساکتین» یا «مدافعین» تمام قد فتنه هستند نه تنها صحنه ی سیاست را عرصه ای برای احیای شعائر دینی و خدمت رسانی به مردم نمی بینند، بلکه به آن به عنوان طعمه ای برای پیشبرد اهداف حزبی و شخصی خود مینگرند.
بدون تعارف در ماجرای پیش آمده، رهبری از آبروی خود مایه گذاشت. ایشان از یک طرف میدیدند که دامن زدن به موضوع «طرح سؤال از رئیس جهمور»، آن هم در شرایطی که بیش از چند ماه از اتمام این دولت باقی نماند، نه تنها فایده ی عملی ندارد، بلکه تبعات داخلی و خارجی آن، مشکلات کشور و مردم را بیش از پیش بیشتر و پیچیده تر میکند. از طرفی دیگری هم میدیدند که جلوگیری از «طرح سؤال علیه رئیس جمهور»، ـ آن هم در شرایط اقتصادی موجود ـ حرف و حدیثهای فراوانی را به همراه دارد که افراد فرصتطلب به آن دامن میزنند. رهبری معظم انقلاب که در راه راهبری انقلاب شکوهمند اسلامی، همواره رضای خدا را بر کسب وجهه و آبروی شخصی مقدم میکنند و اصولا گامی هم در جهت کسب وجهه ی شخصی بر نداشته اند، مصلحت اصلی نظام را بر وجهه ی شخصی خود مقدم میکنند و با اخلاص و شجاعت در میان توده ی مردم طرح سؤال را از رئیس جهمور را بر خلاف مصلحت کشور میدانند.
کاش این آقایان طراح سؤال قبل از علنی شدن نظر رهبری از آبروی خود مایه می گذاشتند و از ادامه ی این کار صرف نظر میکردند! کاش در ادعای ولایتمداری خود صادق بودند و اجازه نمیدادند تیرهای زهر آگین کینه توزان به سمت رهبری روانه شود! اما دریغ و درد که اینگونه نشد! این آقایان کار خود را به پیش بردند تا اینکه رهبری مجبور شدند با این موضوع به صورت علنی مخالفت کنند. آنها هم که راهی جز پذیرش دستور صریح رهبری فراروی خود نمی دیدند، از ادامهی کار صرف نظر کردند تا هم در میان مردم خود را «ولایتمدار» جلوه دهند و هم بار سنگین مشکلات موجود کشور را به دوش رهبری رها کنند!
به راستی آنها که به سادگی رضایت میدهند تیرهای زهر آگین به سوی رهبری روانه شود، «ولایت مدار» هستند، یا کسانی که بدون جوسازی و عوام فریبی «ولایتمدارانه» رفتار می کنند و با ایستادن در مقابل رهبری تیرهای دشمن را به جان خریدار میشوند تا با هزینه کردن آبروی خود سعی دارند تا هر چند اندکی از بارهای سنیگین اداره ی کشور را از دوش این مرد بزرگ الهی بردارند؟!
کلام آخر! به یاد داشته باشیم که عزّت از آن خداست. اوست که هر که را بخواهد به قله های عزت و سربلندی میرساند و هر که را بخواهد در باتلاقهای ذلّت و سرافکندگی رها میسازد! تنها عاملی که موجب شد ساقی عطشان کربلا اباالفضل العباس (علیه السلام) به بلندترین عزت و سربلندی راه یابد، اوج ادب و ولایت پذیری او بود. آن حضرت به همه ی ما می آموزند که تنها در سایهی «ولایتمداری: و گذشت از خویشتن است که میتوان شایستگی صعود به قله های عزت را پیدا کرد. «إنَّ العِزَّه للهِ جَمیعاً تُعِزُّ مَن تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَن تَشاءُ».