اصل خــدا محــوری
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید
اصول زندگی زناشویی (10) اصل خدامحوری
ارتباط با خداوند مهمترین اصل در زندگی ما انسانها میباشد و سایر شئون زندگی در صورتی ارزش و اعتبار پیدا میکنند که مقدمهای برای برقراری ارتباط خالصانه با خدای یکتا باشند. اگر تشکیل خانواده، کاری ارزشمند است به خاطر آن است که این بنیان میتواند انسانها را به آرامشی برساند تا در پرتو آن به عبادت خدای یکتا بپردازد و ارتباطی عاشقانه با خالق عالم هستی برقرار نماید.
اگر زندگی مشترک زناشویی بر اساس اصل خدامحوری بنا شود، این زندگی مقدمهی مبارکی برای تقرب به درگاه الهی و نیل به بالاترین درجات انسانی خواهد بود.
محوریت زندگی بر اساس معارف توحیدی و تقرب به درگاه الهی، در قرآن کریم هم مورد توجه قرار گرفته؛ تا جایی که قرآن کریم میفرماید: «خود و خانوادهی خویشتن را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها هستند، حفظ کنید؛ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَة».[1] زن و شوهر، علاوه بر آن که مسئول دین و ایمان خود هستند، مسئول دین و ایمان یکدیگر هم میباشند.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «رحمت خداوند بر آن مردی که نیمهی شب برخیزد و نماز بخواند! سپس خانوادهاش را بیدار کند و آنها نیز نماز بخوانند. رحمت خداوند بر آن زنی که نیمهی شب برخیزد و نماز بگذارد! سپس شوهرش را بیدار کند و او نیز نماز بخواند».[2] لازم به ذکر است که این روایت به معنای اجبار اهل خانه در اقامهی نماز شب نیست. پیام اصلی این روایت تشویق اهل خانه به برقراری ارتباط و خلوت با خدای یکتا و انجام برخی از مستحبات در حد توان و ظرفیت است. معنای روایت این است که خانوادهی خود را تشویق به نماز شب کنید و اگر دوست داشتند نماز شب بخوانند، آنها را بیدار کنید تا آنها هم از این توفیق بزرگ بیبهره نمانند. البته در این صورت هم نباید هیچ اجباری در کار باشد.
تشویق خانواده به شرکت در مجالس اهل بیت (علیهمالسلام) و نیز شرکت مستمر در نماز جماعت مسجد از بهترین کارهایی است که موجب باز شدن درهای رحمت الهی، و ضامن رستگاری و آرامش خانوادگی باشد.
اگر مبنای زندگی ما بر اساس معارف توحیدی و اصل خدامحوری باشد، مشکلات خانوادگی از زندگی رخت برمیبندد و یا اینکه نهایتا به حداقل مشکلات تنزّل مییابد. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در روایت زیبایی میفرماید: «کسی که آنچه را میان او و خداوند است اصلاح کند، خداوند هم آنچه را میان او و مردم است اصلاح فرماید. هر کس کار آخرتش را به اصلاح آورد، خداوند کار دنیایش را اصلاح کند؛ مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ».[3] بسیاری از مشکلاتی که در مواجهه با دیگران داریم، به دلیل ضعف رابطه با خدای یکتا است. ارتباط خالصانه با خدای یکتا موجب میشود تا ملائکهی رحمت الهی بر ما و خانوادهی ما نازل شوند و آرامش و سکون را به ما اهدا نمایند. در قرآن کریم چنین آمده است: «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛ به یقین کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است!»[4]
در مشاورهها با مشکلات و معضلات متعددی روبروی هستیم که درمان واقعی بسیاری از آنها در برقراری ارتباط با خالق هستی است. هر چند علت بروز برخی از مشکلات خانوادگی را باید در ناآگاهی از اصول زندگی زناشویی و برخی علل دیگر جستجو کرد؛ اما به جرأت میتوان گفت مهمترین علت در بروز مشکلات خانوادگی (مخصوصا خانوادههایی که تا پیش از این زندگی خوب و آرامی داشتهاند) گناه و معصیت خاصی است که یکی از آنها انجام داده است. به عبارت دیگر، دست رحمت خدای متعال در زندگی، و نزول ملائکهی رحمت، موجب میشود تا زن و شوهر زندگی خوبی در کنار یکدیگر داشته باشند. از طرفی گناه و معصیت موجب میشود تا رحمت الهی از زندگی دور شود و به تبع آن زمینهی اختلاف و نگرانی در میان خانواده فراهم گردد. وقتی ملائکهی رحمت الهی از زندگی انسان دور شدند، باب مشکلات مختلفی به روی انسان و به تبع به روی خانواده باز میشود و بنیان خانواده را مورد تهدید قرار میدهد. بنابراین «اصل خدامحوری» نه تنها مهمترین اصل در زندگی انسان، بلکه مهمترین اصل در برقراری آرامش و ثبات در کانون خانواده است.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «قسم به کسی که جان محمد در دست اوست، رابطهی دو نفر که با یکدیگر انس و الفت پیدا کردهاند، به هم نمیخورد، مگر به خاطر گناهی که یکی از آنها انجام دادهاند».[5]
پی نوشتها: [1] . سوری تحریم، آیهی6. [2] . کنزالعمال، جلد7، صفحهی793، حدیث21438. [3] . نهج البلاغه، قصار89. [4] . سورهی فصلت، آیهی30. [5] . کنزالعمال، جلد9، صفحهی5، حدیث24652. (به نقل از «المحبه فی الکتاب و السنه»، حدیث362)