تحلیلی بر برائت از «جبت» و «طاغوت» (قسمت سوم)
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
تحلیلی بر برائت از «جبت» و «طاغوت» (قسمت سوم)
همانگونه که قبلا هم گفته شد قاعدهی اوّلیه در رابطه با دشمنان خدا و دشمنان دین او، بر جواز «لعن» و «سبّ» آنها میباشد و آیات قرآن و روایات زیادی هم دلیل بر این مطلب میباشد که تنها به بخش کوچکی از آنها اشاره شد. همچنین با توجه به دلایل عقلی و نقلی، مؤمن واقعی باید بغض و کینهی دشمنان خدا و اولیای او را در دل داشته باشد و به خود اجازه ندهد که حتی سر سوزنی محبت چنین افرادی را در دل راه دهد. چنین بغضی به هیچ وجه استثناء بردار نیست و همواره باید در دل مؤمن وجود داشته باشد. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «قسم به کسی که محمد را به حق مبعوث کرد، اگر در قلب جبرئیل و میکائیل چیزی از محبت [آن دو نفر] وجود داشته باشد، خداوند آن دو را با صورت در جهنم خواهد انداخت؛ وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَوْ أَنَ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ کَانَ فِی قَلْبَیْهِمَا شَیْءٌ لَأَکَبَّهُمَا اللَّهُ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمَا».[1]
البته لعن و سبّ علنی چنین افرادی، استثناءهایی دارد که باید مورد توجه دقیق قرار گیرد.
اگر لعن و سبّ علنی، موجب مفسدهای باشد نه تنها کار ارزشمندی نیست، بلکه عملی مذموم بوده و باید از آن اجتناب شود. هر مقدار که این مفسده بیشتر باشد، قبح و زشتی این کار هم بیشتر خواهد بود؛ تا جایی که حتی برخی از افرادی که بدون در نظر گرفتن مفاسد آن بی پروا به لعن و سبّ میپردازند، به عنوان ظالم ترین افراد مورد نکوهش قرار گرفته اند، و حتی مورد لعن معصومین (علیهمالسلام) هم قرار گرفتهاند. (در قسمت بعدی، به تحلیل این مطلب پرداخته می شود)
ذکر دو نکته:
1ـ منظور از لعن و نفرین علنی که مورد نکوهش قرار گرفته این است که صدای آن به گوش مخالفین برسد، و یا اینکه کلیپ آن در دست چنین افرادی قرار گیرد. روی همین اساس اگر مؤمنین در جمع خصوصی خود به لعن دشمنان دین خدا بپردازند و این کار هم مفسدهای نداشته باشد چنین کاری نه تنها مورد نکوهش قرار نگرفته، بلکه امری پسندیده و مأجور هم خواهد بود.
2ـ حساب بحثهای علمی و استدلالی، از حساب لعن و نفرین جداست. برخی از افراد سادهاندیش گمان میکنند که وقتی سخن از اتحاد دنیای اسلام به میان میآید، از ارائهی بحثهای علمی و متین در دفاع از ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و دیگر معصومین هم باید کوتاه آمد و سخنی از این مطلب به میان نیاورد!!! و حال آنکه دانشمندان دنیای اسلام باید به راحتی و با آزادی کامل مطالب منطقی و استدلالی خود را مطرح کنند و در اختیار افکار عمومی و مردم قرار دهند.
پی نوشت: [1] . بحارالانوار، جلد45، صفحهی339.