منافقین واقعی چه کسانی هستند؟
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
منافقین واقعی چه کسانی هستند؟
همانگونه که ایمان دارای مراتبی است، کفر و شرک هم دارای مراتبی هستند. مراتبی از شرک، به شرک جلی، و مراتبی از آن هم به شرک خفی معروف است. از طرفی شخص منافق از آن جهت منافق نامیده میشود که در ناحیهی عقیده یا اعمال خود، با دو چهرهی متفاوت رفتار میکند. وقتی به درون منافق مینگریم به این نکتهی ظرف میرسیم که منافق همان کافر و مشرک است، منتهی برخلاف کافر و مشرک، که عقیدهی خود را به زبان جاری میسازند، سعی در کتمان عقیدهی خود دارد. هنگامی که در جمع مؤمنین است خود را مؤمن و هنگامی که در جمع هم کیشان خود قرار میگیرد، خود را همراه آنان معرفی میکند.
روی همین اساس است که وقتی منافق نقاب از چهرهی خود برداشت و تودهی مردم پی به ماهیت پلید او بردند، دیگر نمیتوان به او منافق گفت. (هر چند که میشود مجازا و به اعتبار گذشته، باز هم صفت منافق را در مورد او به کار برد.)
ضرورت شناخت منافق از غیر منافق
یکی از ارکان بصیرت آن است که بتوانیم منافقین واقعی را بشناسیم تا ضمن شناساندن آنها به دیگران، مراقب گفتار و رفتار آنها باشیم. امروزه شناخت «مجاهدین خلق» به عنوان منافق بصیرت چندانی نمیطلبد، همانگونه که منافق دانستن سران اصلی فتنهی سال 88 هم تیز بینی خاصی لازم ندارد. در زمان حاضر منافقانی وجود دارند که سعی در خوش خدمتی به سران فتنه دارند؛ اما در عین حال خود را مطیع رهبری و ملتزم به ولایت مطلقهی فقیه میدانند! این تازه منافقین، امید اصلی دشمنان انقلاب و رهبری، و دغدغهی اصلی مدافعان حریم انقلاب ولایت هستند. هر چند که این افراد سعی دارند چراغ خاموش حرکت کنند، اما شناخت آنها برای اهل دقّت و بصیرت چندان هم معادلهی پیچیدهای نیست، همانگونه که نفاق سران فتنهی سال 88 از قبل از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری برای آنها چون روز روشن بود.
برخی از روشهای شناخت تازه منافقین جامعه
1. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرمایند: ویژگی فتنهها این است که وقتی رو میکنند، حق را شبیه به باطل میکند؛ اما وقتی پشت به رفتن میکند آگاه میسازند. «إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَت».[1] وقتی ابرهای فتنه در جامعه گسترده شد و راه حق از باطل مشتبه شد، منافق نقاب از چهرهی خود کنار میزند تا بلکه بتواند از مقبولیت گذشتهی خود استفاده کند و مسیر جامعه را به سوی راهی که خود میپسندد منحرف سازد. نگاهی به عملکرد و موضعگیریهای شخصیتها در زمان فتنه بهترین معیار برای شناخت منافق از غیر منافق است.
2. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بعد از فتنهی نهروان، به کرات از فتنهها، خصوصیات آنها و راههای نجات از آن میگفتند. هدف آن حضرت از بیان این خطبهها؛ اولاً حساس کردن مردم نسبت به اصل وجود فتنه بود، ثانیا بیان معیارها و ملاکهایی برای شناخت فتنه و نجات از آنها. رهبر فرزانهی انقلاب هم با الهام از ملاکهای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و تطبیق آن ملاکها با فتنههای روز، همواره روشنگریهای خاصی در مورد جریان فتنه دارند. بیانات رهبری به منزلهی معیاری جهت شناخت حق از باطل در جامعهی ما محسوب میشود. شناخت این معیارها کمک شایستهای جهت شناخت اهل حق و باطل ایفا میکند: امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرمایند: ابتدا حق را بشناسید تا بتوانید ـ با تطبیق دادن افراد با حق ـ اهل حق را بشناسید، «لَا یُعْرَفُ الْحَقُّ بِالرِّجَالِ اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَه».[2]
3. در زمان رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) منافقین جامعه، به دلایل مختلفی از مخالفت علنی با پیامبر اکرم امتناع میورزیدند، اما به خاطر کینهای که از اسلام و شخص پیامبر اکرم داشتند، نیشهای زهر آگین کلام خود را متوجه یاران اصلی پیامبر و علی الخصوص امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) میکردند. روی همین اساس بود که پیامبر اکرم معیار اصلی برای شناخت منافق از مؤمن را حبّ و بغض علی (علیهالسلام) معرفی میفرمودند ـ هر چند که منافق بودن دشمنان علی (علیهالسلام) علل دیگری هم دارد ـ . روزی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بالای منبر فرمودند: پیامبراکرم به من فرمودند که دوست نمیدارد تو را مگر مؤمن و بغض تو را به دل راه نمیدهد مگر منافق. «إِنَّهُ لَعَهِدَ النَّبِیُّ إِلَیَّ أَنَّهُ لَا یُحِبُّکَ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا یُبْغِضُکَ إِلَّا مُنَافِقٌ».[3] در زمان حاضر هم منافقین جرأت مخالفت علنی با رهبر انقلاب را ندارند، امّا همواره نسبت به دوستان و مدافعان واقعی رهبری کینه توزی میکنند. پس امروزه مدافعان رهبر و کسانی که از آبروی خود مایه میگذارند تا از رهبر و انقلاب دفاع کنند، معیار خوبی برای شناخت مؤمن از منافق هستند.
www.yazdfarda.com/news/28417.html
پی نوشتها