تربیت کودک / مسئولیت پذیری کودک
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
مسئولیت پذیری کودک
سرتاسر زندگی ما آمیخته با مسئولیتهایی است که در قبال پروردگار عالم و دیگران داریم. فرزندان ما باید بیاموزند در زندگی خود مسئولیت پذیر باشند تا از عهدهی این مسئولیتها به در آیند. اگر ما در تربیت فرزندانمان کوتاهی کنیم و آنها را مسئولیت پذیر بار نیاوریم، کودکانمان در آینده نه میتوانند وظیفهی بندگی خود را انجام دهند و نه میتوانند به دیگر وظایف فردی، خانوادگی و اجتماعی خود عمل کنند.
ذکر چند نکته:
1) اگر در محبت به فرزندانمان زیاده روی کرده و اجازه ندهیم روی پای خود بایستند، به حس مسئولیت پذیری در آنها لطمهی شدیدی وارد کردهایم. پرندهای که به صورت غریزی مسئولیت پرورش جوجهی خود را به عهده میگیرد، تمام توان خود را به کار میگیرد تا از آنها مراقبت کامل داشته باشد. این پدر و مادر مهربان که تمام وقت خود را صرف غذا دادن به جوجههای خود مینمایند، وقتی احساس میکنند وقت آن رسیده که آنها مستقل باشند و روی پای خود بایستند، آنها را از آشیانه به بیرون انداخته تا پرواز کنند و خود در جستجوی غذا برآیند. برخی از والدین تا این حد هم بینش صحیحی در مورد فرزندانشان ندارند و بر این گمانند که کودکانشان تا آخر عمر باید وابسته بمانند.
2) ما باید به تدریج و با در نظر گرفتن توانمندی فرزندانمان، کارهایشان را به خودشان واگذار کنیم. پوشیدن لباس و جوراب، مرتب کردن کمد، جمع آوری وسایل شخصی و اسباب بازیها از کارهایی هستند که باید به فرزندانمان بیاموزیم و به تدریج به آنها واگزار نماییم.
3) مسئولیتهایی که انجام آن دقت خاصی میطلبد، به یکباره به فرزندانمان نسپاریم. ممکن است کودکان ما گمان کنند آنها را دوست نداریم و این کار ما به خاطر بیتوجهی ماست.
4) وقتی کاری را به فرزندانمان سپردیم، بر حسن انجام آن نظارت داشته باشیم تا آن را به بهترین وجه ممکن انجام دهد. اگر کودکانمان، ما را ناظر بر انجام وظایف خود نبینند، ممکن است در انجام آنها کوتاهی کرده و عادت کنند مسئولیتهای خود را به صورت ناقص انجام دهند.
5) اگر فرزندانمان در انجام وظایفشان کوتاهی کردند، به آنها تذکر دهیم و اجازه ندهیم دوباره چنین کاری انجام دهند.
6) دقت داشته باشیم که برای انجام مسئولیتهای فرزندانمان به آنها پاداش ندهیم. اگر چنین کاری انجام دهیم کودکان ما به جای عادت به مسئولیت پذیری، مشتاق گرفتن پاداش میشوند.
7) وقتی فرزندانمان مسئولیت خود را به صورت کامل انجام ندادند، از خودشمان بخواهیم کارشان را تکمیل کنند و هرگز به جای آنها کارشان را به اتمام نرسانیم.
8) برخی از والدین با اذعان به واگذاری مسئولیت به فرزندانشان، خیلی دیر اقدام به این کار میکنند. آنها با این توجیه که فرزندانشان هنوز آمادگی انجام مسئولیتهای خود را ندارند، همچنان کارهایش را انجام میدهند. توجه داشته باشیم که اگر طریقهی پوشیدن لباس را در شش سالگی به فرزندانمان نیاموزیم، آموختن این کار در نه سالگی هیچ فایدهای نخواهد داشت و نمیتواند او را به سوی مسئولیت پذیری سوق دهد. اگر مرتب کردن وسایل شخصی را از همان زمان طفولیت که گوش به فرمان ماست به او نیاموزیم، دیگر نمیتوانیم به راحتی او را قانع به انجام مسئولیتهایش نماییم.
9) هر یک از زن و شوهر در قبال خانه و خانوادهی خود مسئولیت دارند و باید مسئولیت خود را به بهترین وجه ممکن ایفا کنند. وقتی حضرت علی (علیهالسلام) با حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) ازدواج کرد، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) این مسئولیتها را بین آنها تقسیم کردند. در این تقسیم بندی کارهای بیرون از منزل را به دامادشان و کارهای داخل خانه را به دخترشان سپردند. ما هم باید فرزندانمان را به گونهای تربیت کنیم که با مسئولیتهای اصلی خود آشنا باشند و بتوانند به نحو شایسته آن را انجام دهند. به همین دلیل فرزندان خود را متوجه وظیفهی اصلی خود کرده و آنها را طوری تربیت کنیم که آمادگی لازم برای انجام این وظایف را داشته باشند. به تدریج کودکانمان را با مسئولیتهایی که در آینده با آن مواجه میشوند آشنا کنیم تا هنگام برخورد با این مسئولیتها با آن بیگانه نباشند. به گونهای با فرزندانمان رفتار کنیم که دخترهای ما قبل از ازدواج کدبانویی با تجربه برای خانه باشند و پسرهای ما هم بتوانند از عهدهی کارهای بیرون از خانه برآیند.
10) فرزندان ما در مسئولیتهایی که در زندگی آیندهی خود به عهده میگیرند تا حد زیادی والدین را الگوی رفتاری خود قرار میدهند. از طرفی در برخی از خانوادهها بنا بر دلیل خاصی جای مسئولیتهای زن و مرد عوض شده یا اینکه زن و مرد در حوزهی مسئولیتهای یکدیگر ورود پیدا کردهاند. به عنوان مثال در خانهای که مادر در کنار پدر کار میکند، طبیعی است که پدر هم متقابلا نیمی از کارهای خانه را انجام دهد. یا در خانهای که پدر فوت کرده یا قدرت کار کردن ندارد، ممکن است مادر مجبور باشد علاوه بر انجام وظیفهی مادری، کارهای بیرون از خانه را هم به عهده گیرد. وقتی فرزندان ما در چنین خانهای رشد کنند، ممکن است تصور کنند این وظیفهی همسرشان است که همهی این کارها را انجام دهد. چنین تصوری میتواند زمینهی اختلافات خانوادگی و ظلم به همسر را فراهم آورد. روی همین اساس ضرورت دارد چنین والدینی فرزندانشان را کاملا توجیه کرده و وظایف عرفی و طبیعی را به آنها یاد آور شوند و حتی به مرور از آنها بخواند تا برخی از آن وظایف را انجام دهند. (تذکر: درست است که هر یک از زن و مرد وظایفی دارند؛ اما این مطلب بدان معنا نیست که اعتنایی به وظیفهی طرف مقابل نداشته باشه و با او همکاری نداشته باشند. لذا وقتی مرد وارد خانه میشود، پسندیده است که تا حد امکان کمک کار همسر خود بوده و در انجام وظایف منزل او را یاری رساند)