فتنه (8) عوامل ایجاد فتنه فردی
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
مهمترین عامل ایجاد فتنهی فردی «محبت دنیا» است.
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «الوَلَهُ بالدنیا أعظمُ فتنه». شیفتهگی به دنیا بزرگترین فتنه است. با بررسی روایت اهل بیت (علیهمالسلام) در مورد دنیا، متوجه میشویم که این روایات به دو گروه تقسیم میشوند.
1. روایاتی که در مدح دنیاست. 2. روایاتی که در مذمت دنیاست.
در بدو امر ممکن است گمان کنیم این دو گروه روایت با یکدیگر متعارض هستند، امّا با دقّت بیشتر متوجه میشویم که نه تنها این دو دسته روایت تعارضی با یکدیگر ندارند، بلکه هر دو در جای خود کاملاً صحیح هستند. علّت آن هم این است که دنیا دو چهره دارد و هر کدام از این دو دسته ناظر به یک چهرهی از دنیا میباشند.
مقدّمه: از همان وقتی که خداوند، حضرت آدم ابوالبشر (علیهالسلام) را خلق کرد بنا بر این بود که انسان در زمین جای گیرد و در زمین زندگی کند. چرا که خداوند قبل از خلقت آدم وقتی که ملائکه را از امر خلقت او آگاه کرد به آنها فرمود من میخواهم در روی زمین خلیفه قرار دهم. (إنّی جاعُلٌ فی الأرضِ خَلیفَه…) همچنین بهشتی که حضرت آدم (علیهالسلام) در آن به طور موقت سکونت داشت بهشت واقعی نبوده است، زیرا هنوز کسی جهت سکونت وارد آن بهشت نشده و بعد از برپا شدن قیامت وارد آن خواهند شد. آن جایی که حضرت آدم (علیهالسلام) در آن سکونت داشته چون زیبایی بوده از آن جهت از آن تعبیر به جنت شده است. بنابراین حضرت آدم (علیهالسلام) از همان اوّل بنا نبود که در آن جا توطن دائمی داشته باشد بلکه باید وارد زمین میشد، منتهی دو نوع ورود و خروج داریم، یک بار با احترام میفرمایند: «از این جا تشریف ببرید به جای دیگر». که خروجی تکریمی است، و یک بار با تندی و عتاب کسی را جا به جا میکنند، به خاطر ترک اولایی که حضرت آدم (علیهالسلام) انجام داد خروجش از آن جنتّ به سوی زمین از نوع دوم بود.
چون بناست انسان به مقام منیع خلیف? اللّهی برسد، برای رسیدن به این مقام شامخ باید از کانال و راهرو زمین عبور کند. طول این راهرو بستگی به پیمانهی عمری است که برای هر کس مشخص شده است. خداوند جهت امتحان انسان در این مسیر فتنهها و ابتلاءاتی را در سر راه او قرار میدهد تا ببیند با آنها چگونه برخورد میکند. اگر به سلامتی از کنار آنها گذشت و دامن خود را آلوده به زنگار گناه نکرد، میتواند از جام شیرین خلیف? اللّهی بهرهمند شده و از نعمت الهی متنعّم گردد. به همین جهت در مدح دنیا فرمودهاند: «دنیا برای رسیدن به آخرت عجب کمک کار خوبی است!» و نیز فرمودهاند: «دنیا عجب خانهی خوبی است! منتهی برای کسی که آن را به عنوان محل سکونت دائمی خود برنگزیند و به آن دل بسته نشود»، «به وسیلهی دنیا آخرت به دست میآید». همچنین روایتی است که خیلی با آن آشنایی داریم. آن روایت این است که: «دنیا مزرعهی آخرت است».
کار در مزرعه سخت است امّا اشتیاق رسیدن به محصول، تحمل این سختی را برای کشاورز آسان و بلکه لذت بخش میکند. کسی هم که به دنیا به عنوان مزرعه بنگرد سختیها و ابتلاءات دنیایی برای او آسان میشود، چرا که میداند محصول آن را در آخرت برداشت خواهد کرد. اگر کشاورز فراموش کند که روزی محصول زمین خود را برداشت خواهد کرد، کار در زمین برایش غیر قابل تحمل خواهد شد و مدام لب به اعتراض و گلایه میگشاید. حال اگر دیدید کسی در دنیا جزع و فزع کرده و از دنیا شکایت میکند، بدانید که قبل از هر چیز آخرت را فراموش کرده است. روی همین اساس است که فرمودهاند: «دنیا را نفرین نکنید! چرا که در این صورت دنیا هم شما را نفرین خواهد کرد».
تا اینجا آنچه گفتیم در رابطه با چهرهی زیبای دنیا بود، امّا چهرهی زشت دنیا:
روایتی داریم که فرموده است: «أنَّ کُلَّ فِتْنَةٍ بَدْؤُهَا حُبُّ الدُّنْیَا؛ شروع هر فتنهای حبّ دنیاست». با توجه به مطالب مطرح شده معلوم است که چرا محبت به دنیا انسان را در فتنه میاندازد. در راهرو زندگی که انتهای آن به قیامت و معاد ختم میشود، اگر کسی انتهای راهرو را به فراموشی سپارد، و از یاد معاد غافل شود، لاجرم در دنیا توقف میکند و با متمرکز شدن در زیباییهای ظاهری دنیا آهسته آهسته شیفتهی آن میشود. کسی که آخرت را فراموش کند هر نوع کار زشتی را میتواند انجام دهد مخصوصاً این که این فراموشی ملازم است با محبت دنیا و کسی که محبت به دنیا پیدا کرد، برای نزدیکتر شدن به معشوقش حاضر است هر کاری را انجام دهد. صدام عاشق دنیا بود روی همین اساس برای اینکه به محبوب خود نزدیکتر شود حاضر شد صدها هزار نفر را قتل عام کند. حتی به ملت خود هم رحم نکند.
روی همین اساس است که امام المتقین امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: «دنیا را رها کن! چرا که محبّت دنیا انسان را کور و کر و لال و ذلیل میکند». برخی از انسانها همانند فرزندی که آغوش مادر را رها نمیکند دو دسته به دنیا چسبیدهاند، اما نمیدانند که این دنیا همانند ماری سمّی است که هر کس به او نزدیک شده بدون زهر نگذاشته است. محّبت دنیا راههای ادراکی بشر را میبندد و نمیگذارد محبّ خود، آیات حق را ببیند، کلام حق را بشنود، حق را بر زبان جاری کند و در نهایت انسان را به ذلت و خواری هر دو دنیا میکشاند.
امور دیگری که از آنها به عنوان فتنه یاد شده است:
1. تعریف و تمجید دیگران. 2. خطای بسیار و کم شدن عمل.
3. شرب خمر. 4. حب زن نامحرم. 5. نگاه به نامحرم.