تحلیلی بر برائت از «جبت» و «طاغوت» (قسمت چهارم)
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه بفرمایید.
تحلیلی بر برائت از «جبت» و «طاغوت» (قسمت چهارم)
ویرایش ذوم»»»
جهت قضاوت صحیح و جامع در رابطه با این مطلب، مطالعه ی قسمت های گذشته هم لازم است.
هر چند که لعن و سبّ دشمنان دین خداوند در جای خود امری ستودنی است، اما آنچه از آیات قرآن و روایات اهل بیت (علیهمالسلام) برمیآید این است که لعن و سب علنی در صورتی که موجب مفسده باشد کار ناپسند و قبیحی به شمار میرود
خدا و اولیای او، در معرض دشنام جاهلان!
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُون؛(به معبود) کسانى که غیر خدا را مىخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین براى هر امّتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مىکردند، آگاه مىسازد (و پاداش و کیفر مىدهد)».[1]
در تفسیر تبیان آمده است که گروهی از مسلمانها خدایان و بتهای مشرکان را دشنام میدادند. ابوجهل گفت: ای محمد! یا دشنام به معبودهای ما را ترک میکنی و یا اینکه ما هم معبود تو را دشنام خواهیم داد. در این جا بود که این آیهی شریفه نازل شد.
در روایتی از امام صادق (علیهالسلام) آمده است که اگر سبّ مؤمنین موجب تحریک دیگران شود و در نتیجه آنها هم خداوند را دشنام دهند، چنین افرادی بدون اینکه خود بفهمند، دچار شرک خفی شدهاند. [2] در روایت دیگری هم آمده است که دشنام دادن به ولی خدا، همانند دشنام دادن به خدای متعال است. یعنی لعن و سبّ نباید به گونهای باشد که تحریک کنندهی افراد جاهل و نادان، در دشنان دادن به اولیای الهی باشد؛ «مَنْ سَبَّ وَلِیَّ اللَّهِ فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ». [3] در اصول کافی شخصی که خدا واولیای الهی را در معرض دشنام قرار میدهد، از ظالمترین افراد معرفی شده است. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «برحذر باشید از دشنام دادن به دشمنان خدا، در هر جایی که صدای شما را بشنوند، تا مبادا آنان از روی عداوت و نادانی به خداوند دشنام دهند. برای شما شایسته است که کیفیت و محدودهی سبّ آنها به خاطر خدا را بیاموزید. همانا کسی که اولیای الهی را دشنام دهد، کارش به دشنام خداوند کشیده میشود. نزد خداوند چه کسی ظالمتر است از شخصی که خدا و اولیای او را در معرض دشنام قرار دهد. پس آرمش و سکون داشته باشید و شتابزده عمل نکنید. مطیع امر خداوند باشید و لا حول و لا قوه الا بالله؛... وَ مَنْ أظْلَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِمَّنِ اسْتَسَبَّ لِلَّهِ وَ لِأوْلِیَاءِ اللَّه ...»[4]
در روایت مهمی امام صادق (علیهالسلام) چنین شخصی را مورد لعن خود قرار دادند. مرحوم شیخ صدوق میگوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردند: «إِنَّا نَرَى فِی الْمَسْجِدِ رَجُلًا یُعْلِنُ بِسَبِّ أعْدَائِکُمْ وَ یَسُمّیهِمْ فَقَالَ (علیهالسلام): مَا لَهُ لَعَنَهُ اللَّهُ تَعَرَّضَ بِنَا…؛ما در مسجد شخصی را دیدیم که آشکارا و با بردن نام، دشمنان شما را سبّ میکرد. امام (با ناراحتی) فرمودند: چیست بر او؟! خداوند لعنتش کند که به ما تعرّض کرد! (یعنی: این شخص با این عمل چه چیز بدست میآورد، غیر از این که باعث شود آنها هم مقابله به مثل کرده و ما را لعن کنند؟!).» [5]
امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: خداوند به موسی (علیهالسلام) چنین فرمود: «سرّ پنهان مرا در نهان خود کتمان کن و با دشمنان من و خودت آشکارا مدارا کن.» آنگاه فرمود: «وَ لَا تَسْتَسِبَّ لِی عِنْدَهُمْ بِإِظْهَارِکَ مَکْنُونَ سِرِّی فَتَشْرَکَ عَدُوِّی وَ عَدُوَّکَ فِی سَبِّی؛با علنی کردن اسرارم، مرا در معرض دشنام دشمنان من و خودت قرار مده؛ چرا که در غیر این صورت، تو هم شریک آنها در این سبّ شدهای!»[6]
بسته شدن راه هدایت!
گاهی اوقات «سبّ» و «لعن» موجب میشود تا در جامعه فضایی هیجانی و غیر منطقی ایجاد شود و در جریان این فضای هیجانی، افراد غافل و مستضعف نتوانند راه صحیح از باطل را تشخیص دهند و همچنان در ظلمت و جهالت گذشتهی خود باقی مانند. در چنین فضایی راه هدایت به روی گمراهان بسته خواهد شد، و نمی توان کسی را به سوی مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) و اسلام ناب دعوت نمود. در این صورت هم اصرار بر لعن و سبّ علنی، کار صحیحی نیست و عاملان این کار مسئولیت عواقب آن را هم بر دوش خواهند کشید.
حُجر بن عُدی و عمرو بن حَمِق، در میان مردم از اهل شام برائت جسته و آنها را لعن میکردند. امیرالمؤمین (علیهالسلام) به دنبال آنها فرستادند و دستور دادند که از کارشان دست برداند! آن دو نزد حضرت آمدند و عرض کردند: یا امیرالمؤمنین! آیا ما بر حق نیستیم؟ حضرت فرمودند: بله. عرض کردند: آیا آنها بر باطل نیستند؟ حضرت فرمودند: بله. آن دو عرض کردند با این حال چرا ما را از این کار منع میکنید. حضرت فرمودند: برای شما نمیپسندم که لعن کننده و دشنام دهنده باشید و در جمع مردم حاضر شده، از دیگران برائت جویید! «کَرِهْتُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا لَعَّانِینَ شَتَّامِینَ یَشْهَدُونَ وَ یَتَبَرَّءُون» البته اگر میخواهید زشتیهای آنها را توصیف کنید، از اوصاف و اعمال آنها برای مردم بگویید. این کار بهترین گفتار و رساترین روش در اقامهی دلیل و حجت است. به جای اینکه آنها را لعن کنید و از آنها برائت جویید، اینگونه بگویید: «خداوندا! خونهای ما و آنها را حفظ کن. میان ما و آنها صلح و دوستی ایجاد کن. آنها را از گمراهیشان هدایت کن تا اینکه جاهلان آنها حق را بشناسند و از سرکشی و دشمنی باز گردند. آنان که اصرار بر این سرکشی و دشمنی آن دارند». این کار نزد من دوستداشتنیتر و بهتر است. آن دو گفتند: «یا امیرالمؤمنین موعظهات را پذیرفتیم و با ادب شما مؤدّب شدیم».[7]
آبی، بر آسیاب دشمن!
دشمنان تشیع در تلاش هستند تا شیعیان را خارج از زمرهی جامعهی مسلمین معرفی و آنها را آماج تهمتهای ناجوانمردانهی خود قرار دهند. روی همین حساب امام صادق (علیهالسلام) در مقام دفع چنین توطئههایی میفرماید: «کسی که پشت سر اهل سنّت و در صف اوّل جماعت آنها نماز بخواند، همانند آن است که پشت سر رسول خدا نماز خوانده باشد؛مَنْ صَلَّى مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الْأَوَّلِ کَانَ کَمَنْ صَلَّى خَلْفَ رَسُولِ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآله)».[8] چنین نمازی موجب حفظ وحدت جامعهی مسلمین و عامل خنثی شدن توطئهی مکّاران و دغلبازان در رابطه شیعیان است. وقتی شیعیان در صف اوّل جماعت آنان حضور پیدا کنند، دیگر تکفیریها و معاندان نمیتوانند با جوسازیهای منفی، شیعیان را افرادی بینماز و خارج از جامعهی مسلمین معرفی کنند؛ و دیگر نمیتوانند بهانهای برای قتل عام مظلومانه ی شیعیان پیدا کنند!
لعن و سبّ علنی در صورتی که به گوش مخالفین برسد، امری است که بیش از هر چیز موجب خشنودی دشمنان تشیع و بهانهای برای تکفیر و کشتار شیعیان بیدفاع به دست آن جلادان از خدا بیخبر است. از طرفی در چنین جوّ ملتهبی، نیرو و توان مسلین به جای آنکه صرف گسترش و پیشرفت اسلام شود، و به جای آنکه در مسیر مبارزه با دشمن مشترک به کار گرفته شود، صرف کشمکشهای داخلی و فرقهای میشود، کشمکشی که تنها غیر مسلمانان و مخصوصا یهودیان را خشنود میسازد.
والسَّلامُ علی مَن اتَّبَعَ الهُدی